سال سختی بود ....
( همیشه هم نباید همه چی به هم ربط داشته باشه ... )
سال سختی بود ...
سال باد ....
سال طوفان ...
سالی بدون مترسک و حمله ملخ ها به مزرعه هستی ....
سالی بدون وجود قاصدکها
هیچ کس از هیچ کس خبر نداشت
سال متلاشی شدن کوه ها
و خشک شدن دریا ها
و آن سال
سالی بود که تو دیگر نبودی
و بعد از آن ... دیگر سالی وجود نداشت
و تمام شد
به همین سادگی .....
ارتش سوسک به یغما گری خرمن رفت روی جالیز مگر اسم تو بود. (همیشه هم نباید......)