دلم تنگه
دلم تنگه برای شهر ، برای خانه ، برای آسمان شهرم…!
دلم تنگه برای ستاره های شب های شهر…
دلم تنگه برای باران ، برای رعد و برق آسمان…
دلم تنگه برای خورشید ، برای مهتاب ، برای رنگین کمان…
دلم تنگه برای لحظه ای نگاه به آسمان آبی شهر…
دلم تنگه برای اشک ریختن، خنده ها ، نگاه های پر غرور…
دلم تنگه برای آرزوهایم، برای درد و دلهایم با فرشته ها…
دلم تنگه بیا و به فریاد بی صدای دلم برس ، ای کسی که درد دلم را گوش میکنی!…
بگو درد عشقت را
بگو درد عشقت را به من ، که سکوت شبانه مرا دیوانه کرده است.
بگو درد عشقت را به من، که آسمان بی ستاره مرا دلتنگ کرده است.
بگو درد عشقت را به من ، که شبهای بی مهتاب مرا غمگین کرده است.
بگو درد عشقت را به من ، که غروب آتشین مرا دلگیر کرده است.
بگو درد عشقت را به من که آواز قناری مرا عاشق کرده است.
بگو درد عشقت را به من، که چهره خورشید مرا وابسته کرده است.
بگو درد عشقت را به من، که شراب عشق مرا مست کرده است.
بگو درد عشقت را به من ، که لیلی عاشق مرا مجنون کرده است.
بگو درد عشقت را به من ، که خدایم مرا شرمنده کرده است.
بگو درد عشقت را به من، که دلم مرا گوشه گیر کرده است.
بگو درد عشقت را به من ، که دنیای عاشقی مرا سر به زیر کرده است.
بگو هر چه دل تنگت خواست بگو!
بگو از زندگی ، از دنیا، از چشمان پر از مهرت
بگو! بگو که بغض گلویم چشمان خسته ام را بارانی کرده است
تقدیم به عزیز راه دورم
سلام وبلاک جالبی داریند. موفق باشیند
باز هم زیباست
سلام دوسته من وبلاگت واقعا زیباست از آشنایی با تو خیلی خوشحالم