امتحان ثلث سکوت ...



نمی دانم کجا خواندم بر آب ٬‌

که هر چه بنویسی آب  - باران نخواهد بارید !

- مهم آسمانی ست که بالای گریه هایت

رازدار تکلم تشنگی ست .

 

 

نمی دانم از کدام تشنه شنیده ام ٬

که همپیاله ی آسمان از خواب آب خواهیم گذشت .

 

 

آیا اگر نترسیم

برای بروز آن حرف نانوشته

فرصتی باقی خواهد ماند !؟

 

 

-فرصتی نمانده است ...

 برو شعار بارانخورده ی کوچه ئی را

در انتهای برزن قحطسال زمزمه کن :


- دیگران نبودند که ما زاده شدیم ٬


اما به قولی ؛‌ ما می میریم تا دیگران زندگی کنند ... -




نظرات 2 + ارسال نظر
یاسمن شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:49 ق.ظ http://yaaaasaman.persianblog.com

درود...

خاک پای دوست پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:41 ق.ظ

حتما سعی کن نام شاعر آنچه که مینویسی را قید کنی والله این یک نوع دزدی محسوب میشود .
اگر هم نمیدانی باز هم بطوری به آن اشاره کن
این شعر از سید علی صالحی است
در ضمن سعی کن به متن های خودت هم کمی وزن و قافیه بدهی . خیلی سعی کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد