راز آدم و حوا...
 *خداوند سایه انسان است.همان گونه که سایه حرکات
   بدن را تکرار میکند..خداوند حرکات روح را تکرار میکند *

ــ حوا در باغ عدن قدم میزد که مار به او نزدیک شد و گفت:
این سیب را بخور.
حوا درسش را از خداوند آموخته بود..پس امتناع کرد.
مار اصرار کرد:این سیب را بخور تا برای شوهرت زیباتر بشوی.
حوا پاسخ داد:نیازی ندارم.او که جز من کسی را ندارد.
مار خندید:البته که دارد!
حوا باور نمیکرد.مار اورا به بالای یک تپه برد...به کنار چاهی!
سپس گفت:معشوقه آدم آن پایین است.آدم او را درآنجا مخفی
کرده است...نگاه کن.
حوا به درون چاه نگریست و بازتاب تصویر زن زیبایی را در آب دید.
و سپس سیبی را که مار به او پیشنهاد کرده بود..خورد.

                            


نظرات 1 + ارسال نظر
میثم شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:04 ب.ظ

وب بسیار زیبایی داری باز هم ادامه بده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد