کی به دیدارم می آیی؟؟؟

سرور
لبهایی بسته
چشمانی مانده به در
تا عشق بازهم به سوی دل آید
بیقرار شود شمع در حال سوختن دل
آری
همه شب برای دیدارش دیوانگی خواهم کرد
تا بیابم ان دلداده غمگین اما دوست داشتنی
شبهایم را
بیقرارش شوم
در آغوش بکشم
تمام ناتمام روزهایم را
در گوشش زمزمه کنم
نه !
فریاد بکشم
دوستت دارم را
و با او تا ابدیت خیال بروم
آنجا فقط من باشم و او
دل باشد و
دیده
اشک باشد
نگاه باشد
عشق باشد و نفس باشد
آری
نفس باشد
صدا باشد
و گرمای وجود دو دلداده
آری سکوت رمز عاشق شدن است
و صبر رمز دلدادگی
حیرانی همیشه هست
حتی اگر.......
راستی
 کی به دیدارم می‌آیی؟؟؟؟؟

نظرات 1 + ارسال نظر
مثلا یه غریبه پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:22 ق.ظ http://dardaste ehdas

امروز فهمیدم که آدمو از رو دوستاش بید شناخت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد