نشانی(سهراب سپهری)

«خانه دوست کجاست؟»در فلق بود که پرسید سوار.

آسمان مکثی کرد.

رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید

و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:

«نرسیده به درخت ،

کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است

و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.

می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ،سر بدر می آرد،

پس به سمت گل تنهایی می پیچی،

دو قدم مانده به گل،

پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی

و ترا ترسی شفاف فرا می گیرد.

در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی:

کودکی می بینی

رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور

و از او می پرسی

خانه دوست کجاست.»

نظرات 2 + ارسال نظر
سسسس جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:16 ب.ظ http://kashkitoboodi.blogsky.com

مهدی جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:28 ب.ظ http://lastword.blogsky.com

من همیشه از شعر نو خوشم میاد . شعر خیلی زیبایی بود
راستی اگر موافق باشی با هم تبادل لوگو کنیم .
منتظر جوابت هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد