اه خدا به دادم برس!!!

alone.

..... بند زنجیر سکوت

در دیوار ذهن ایستاده ام رو به خورشید

و « من » از نقطه تلاقی آفتاب و گندمزار طلوع می کند

سالهاست که « من » سکوت کرده ام و ذهنم آرام نگرفته است

به دنبال پاسخهای طولانی گفتگو می کند و منتظر شنیدن حتی یک کلام نمی ماند

..... بس است ! زره باید پوشید ! دیگر از جنون نیز نخواهم ترسید

من به اقتدار یک کلمه باقی زندگیم را تنها یا با « او » سپری خواهم کرد

« ایمان » ... و هیچ نگران نخواهم بود بعد از آن چه خواهد شد ؟...

اگر خوب بیندیشی می دانی که ایمان به یک دریچه ،‌تنها یک دریچه به نور لازم است که مجنون حوادث نشوی....

نظرات 1 + ارسال نظر
میثم جمعه 25 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:34 ب.ظ http://www.tornadotitibol.blogsky.com/

شادی تنها و تنها در ایمان به خداست

ایمانی که جنسش چیزی نیست الا عشق

همان عشقی که همانندی ندارد

در هیچ چیز!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد