از سال های خاکستری بر باد رفته، برایت می نویسم. 

از ماه های کبود خاطرات، برایت می نویسم.

از روزهای بی امید و سر د اندوه ،برایت می نویسم.

از لحظه های غم انگیزگریه های  دل، برایت می نویسم.
 
از دقایق طلایی آخر عاشقی، برایت می نویسم ...می نویسم

می نویسم تاروزی کلمه ای سطری دفتری را بخوانی و بدونی :


که همیشه چشمان به اشک نشسته من بی قرار دستان مهربانت بود

تا بدانی که نگاه ماتم زده من ،بیتاب لبخند شیرینت بود.

آری  تا بدانی که چه قدر دوستت داشتم....






نظرات 2 + ارسال نظر
عروسک یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:36 ق.ظ http://www.ashkesetareh.pesrsianblog.com

به منم سر بزن خوشحال می شم.............

سعید سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:27 ق.ظ

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد