برای تو و خویش

برای تو و خویش
چشمانی آرزو می کنم
که چراغها و نشانه ها را
در ظلمات مان
ببیند
 
گوشی
که صداها و شناسه ها را
در بیهوشی مان بشنود
برای تو و خویش ، روحی
که این همه را در خود گیرد و بپذیرد
 
و زبانی
که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوئیم .
 
مارگوت بیکل
 
 
 
 
20041105_01

 

نظرات 1 + ارسال نظر
شهرام پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:36 ق.ظ http://srm3ven.blogsky.com

باهات موافقم، اما فکر نمی کنی یه کم گنگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد