برای آنان که چنین دوست می دارند ، خاک چندان وسیع نیست
اندوه کوهی نیست که از آن بالا رویم و گودالی نیست که در آن سر نگون شویم
اندوه راه صافی است که از امروز به فردا می رود .
و من با تنهایی خود بلوری تراشیده ام به ابعاد جهان و آنرا در دریای اشک خود رها کردم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل به تو دادم که به من قلو دهی
نه که به من ساندویچ دلمه دهی
دل به تو دادم که برام ناز کنی
نه بری برای من جیگرکی باز کنی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فقط یک حرف دیگه رو بگم و تمام .
سکوتی در من اگر هست از لبان تو آغاز می شود
سلام موفق باشی عزیز دل برادر. قشنگ بید ..