حیفِ عمرم

 
 
حیفِ لحظهِ های خوبی که برای تو گذاشتم
 
حیفِ غصه ای که خوردم، چون ازت خبر نداشتم
 
حیفِ اون روزا که کلی ناز چشماتو کشیدم
 
حیفِ شوقی که تو گفتی داری اما من ندیدم
 
حیفِ حرفای قشنگی که برای تو نوشتم
 
حیفِ رویام که واسه تو از قشنگیاش گذشتم
 
حیفِ شبها که نشستم با خیالت زیر مهتاب
 
حیفِ وقتی که تلف شد واسه دیدن تو، تو خواب
 
حیفِ با وفایی من، حیفِ عشق و اعتمادم
 
حیفِ اون دسته گلی که، توی پاییز به تو دادم
 
حیفِ فرصت های نْقرُم، حیفِ عمرم و دقیقه م
 
حیفِ هر چی به تو گفتم، راس راسی حیفِ سلیقم
 
حیفِ اشکایی که ریختم واسه تو دم سپیده
 
حیفِ احساس طلائیم، حیفِ این عشق و عقیده
 
حیفِ شادیم توی روزی که میگن تولدت بود
 
حیفِ عاشقیم که گفتی اولش کار خودت بود
 
حیفِ اون همه قسم ها که به اسم تو نخوردم
 
حیفِ نازی که کشیدم چون که طاقت نیاوردم
 
حیفِ اون کسی که دائم عاشقم بود توی رویا
 
حیف که تو از راه رسیدی اونو دادمش به دریا
 
حیفِ قلبم که یه روزی دادمش دستت امانت
حیفِ اعتماد اون روز، حیفِ واژه ی خیانت
 
حیفِ اون همه دعاهام، واسه ی تو شب یلدا
 
حیفِ اون چیزی که گم شد، دیگه ام نمیشه پیدا
 
حیفِ اون شبی که گفتم پیش تو کُمِه ستاره
 
حیفِ اون حرفا که گفتی، گفتم اشکالی نداره
 
نظرات 1 + ارسال نظر
وحید یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:03 ق.ظ http://choir.blogsky.com/

هر چند از حرفاهایه عاشقانه بیزارم ولی کاش اون کسی که من بخاطرش مدتی رو صادقانه صرف کردم این حیف نامه رو میخوند!
ممنون از اینکه حرف دلم رو به قلم کشیدی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد