همه تقدیم تو باد

رویش عشق سر آغاز کتاب من و توست
گوش کن
این صدای دل یک بلبل مست
در تمنای گلی است
که به او می گوید
تا ابد
لحظه به لحظه دل من
با همه مستی و شیدایی و عشق
همه تقدیم تو باد
 
 
می توان در بین دل ها خانه کرد        می توان غم را ز خود بیگانه کرد
 
می توان هم  مثل باران پاک بود        می توان پر فایده  چون  خاک بود
 
می توان توفنده بودن همچو موج        می توان پرواز  کردن  تا به اوج
 
می توان بودن چو دریا پرخروش        می توان بار غمان بردن به دوش
 
می توان خورشید شد پر نور شد         می توان از  تیرگی ها  دور  شد
 
می توان  بار دگر  شد  مهربان          می توان گل کرد  در فصل خزان
 
می توان بر  خنده  گفتن السلام          می توان بر غصه  گفتن  والسلام
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد