نه , میدانم راه گریزی نیست

 
نه , میدانم راه گریزی نیست
 
از این روزهای سرد وبی خورشید
 
رفتن آرزوی من است
 
اما هنوز مانده ام
 
زیبایی بهار مال شما
 
من در پایانی تلخ فرورفته ام
 
مرگ کجاست
 
ساختن دشوار است در این روزگار
 
    حتی برای من که همواره سوخته ام

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد