بار دیگر دلم می خواهد
مثل همان پرنده کوچک خودم را به آغوش آسمان پرتاب کنم
بی خیال و فارغ از اینکه آیا کسی هست که مواظب باشد من نیفتم ! ...
پرواز موج دار پرنده چقدر بی خیال است
و بی غم انگار او هم می داند که بهار چقدر آدمها را مست و بی هوش می کند ...
راستی چقدر آزادی خوب است ...
حس دوست نداشتن و داشتن همه و هیچ کس .... رها ... فارغ ....
آزاد از بند انتظار کسی ...
پرنده عزیزم هیچ غصه نخور که همه از اینجا سفر کرده اند ...
سفر قانون زندگی است و مهاجرت تنها راه گریز از خودباختگیست ......