لیلی پروانه خدا

شمع  بود اما کوچک بود. نور هم داشت اما کم بود.

شمعی که کوچک بود و کم برای سوختن پروانه بس  بود

مردم گغتند: شمع عشق است و پروانه عاشق.

و زمین پر از شمع و پروانه شد.

پروانه ها سوختد و شمعها تمام شدند.

خدا گفت: شمعی باید دور شمعی که نسوزد شمعی که بماند.

پروانه ای که به شمع نزدیک می سوزد عاشق نیست.

شب بود خدا شمع روشن کرد. شمع خدا ماه بود. شمع خدا ددور بود.

شمع خدا پروانه می خواست . لیلی  پروانه اش شد.

بال پروانه های کوچک زود می سوزدزیرا شمع ها زیادی نزدیکند.

بال لیلی  هرگز نمیسوزد لیلی پروانه شمع خداست.

شمع خدا ماه است. ماه روشن است اما نمی سوزد.

لیلی  تا ابد زیر خنکای شمع خدا می رقصد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد