من به تو محتاجم

من به تو محتاجم
 
مثل همیشه با رفیق قدیمی که تنهایی نام دارد 
 
 نشسته ام و به تو می اندیشم
 
  به تویی که محتاجم تا صدایم کنی
 
 به تویی که این این زندگی سیاه رنگ و سیاه بخت رابه سفیدی پاکی آوردی
   
به تویی که زندگی ام را از منجلاب مرگ بیرون آوردی
 
و طعم خوش عشق را چشاندی آری من به تو محتاجم
 
به تویی که سرتاسر این   زندگی را مدیون توام   
 
   من به تو محتاجم به تویی که اگر اینک هستم برای وجود توست
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد