وقتی ...

 وقتی بود نمیدیدیم،

وقتی می خواند نمی شنیدیم ...


وقتی دیدم که نبود ،

وقتی شنیدم که نخواند ...!


چه غم انگیز است که وقتی چشمه ای سرد و زلال،

 در برابرت میجوشد و میخواند و مینالد،

تشنه آتش باشی و نه آب و چشمه که خشکید،

 چشمه که از آن آتش که تو تشنه آن بودی بخار شد و به هوا رفت

 و آتش، کویر را تافت و در خود گداخت

و از زمین آتش رویید و از آسمان بارید،

تو تشنه آب گردی و نه تشنه آتش،

 و بعد ...

 عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود،

 از غم نبودن تو می گداخت.

 

Serenity


 

نظرات 5 + ارسال نظر
شیما چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:55 ق.ظ http://gole-orkide.blogfa.com

وقتی بود نمیدیدیم،
وقتی می خواند نمی شنیدیم ...
وقتی دیدم که نبود ،
وقتی شنیدم که نخواند ...!

خیلی زیبا بود
راستی شعرش مال کی هست؟
امیدوارم که همیشه موفق و سعادتمند باشی

MAX PAYNE چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:31 ق.ظ http://maxpaynethefall.blogsky.com

آپم

مهدی چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:42 ب.ظ http://freestar.bogsky.com

گفتی ز خاک بیشترند اهل ِ عشق ِ من

از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم ( سعدی )



از جرعه ی تو خاک ِ زمین دُر و لعل یافت

بیچاره ما که پیش ِ تو از خاک کمتریم ( حافظ )



یارب تو آشنا را مهلت ده و سلامت

چندانکه باز بیند دیدار ِ آشنا را ( سعدی )



کشتی نشستگانیم ، ای باد ِ شرطه برخیز

باشد که باز بینیم ، دیدار ِ آشنا را ( حافظ )



عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست

کانکه عاشق شد از او حکم ِ سلامت برخاست

که شنیدی که برانگیخت سمند ِ غم ِ عشق

که نه اندر عقبش گَرد ِ ندامت برخاست ( سعدی )



دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست

که نه در آخر ِ صحبت به ندامت برخاست ( حافظ )



این مطرب از کجاست که بر گفت نام ِ دوست

تا جان و جامه بذل کنم بر پیام ِ دوست ( سعدی )



مرحبا ای پیک ِ مشتاقان بده پیغام ِ دوست

تا کنم جان از سر ِ رغبت فدای نام ِ دوست ( حافظ )

سلام ابجی خوبی
به خوبا سر میزنی مگه بدا دل ندارن
آپ قشنقی کردی اگه وقت کر دی به من هم سر بزن مواضب خودت باش بای بای

مهدی چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:45 ب.ظ http://freestar.blogsky.com

راستی یه شعر

تاکه بودیم نبودیم کسی کشت مارا غم بی هم نفسی

تاکه رفتیم همه یار شدند خسته بودند همه بیمار شدند

قدر آینه بدانید در ان لحظه که هست نه دران لحظه که افتاد شکست

یاسمین پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:06 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام
خوبی؟کم ÷یدا شدی
مثل همیشه زیبا و تاثیر گذار نشتی
شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد