دختری از آسمان

 

گوش کن:

وزش بی رحم تنهایی را

 در شهروجود پر افسوسم می شنوی

 من غریبانه

در این ظلمت

صدا می کنم تو را

نامت

پژواک من در این تنهایی و تاریکی است

 دست هایت را چون خاطره ای سوزان

 در دستان عاشق من بگذار

 تا شاید دمی

جسم فسرده ام

 با د ستان گرمی بخش چون تو

آ‌رامش گمشده اش را باز جوید .

نظرات 3 + ارسال نظر
سعید دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:50 ب.ظ

سلام عزیز با این وبلاگ قشنگت انشالله روز به روز قشنگ تر هم بشه
عالی بود

هومن دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:07 ب.ظ http://hooman58.blogspot.com

من با ابری که تو چشماته رفاقت میکنم
از دو چشم خیس بارونیت عیادت میکنم
از غم تو به ترانه ها شکایت میکنم
به همین حس حسادت دارم عادت میکنم

مهسا دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:25 ب.ظ http://banooyeman.blogsky.com

می خوام باهات دوست بشم نظرت چیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد