رفتنت موج غریبیست که دل می شکند
دلم گرفته قد یه دریا قد یه دنیا
کاش می شد سوار موجها شد و فرسنگها دور شد
دور از همه جا و همه کس
کاش می شد سوار ابرها شد و بالا و بالاتر رفت
و دیگه هیچ کس را ندید
دلم گرفته خیلی زیاد
گمان می کردم که با رفتنت ،با زخم زدنت
و با نبودنت از یادم بروی
ولی یادت که از ذهنم نرفت هیچ ،
دلتنگت شده ام دلتنگ تو...
کاش می شد که باز می دیدمت به گرمای چشمانت نیازمندم
و قلبم خواهان آرامش وجود توست
و اما تو ،هیچ هیچ ...
نه دلتنگی ،
نه یادی و نه خاطره ای ...
گمان می کردم که تو نه، تو فراموش نمی کنی
اما فراموش کردی زودتر از هر کسی
کاش می دانستی که چقدر نیازمند همفکری هایت هستم
کاش می دانستی که بی تو بر من چه می گذرد
کاش می دانستی که ساحل آرامی که تو برایم ساخته بودی
کویری گشته برهوت با طوفان شنی سخت
هر روز به امید روزی که به یادم بیفتی
و خاطرم برایت باز زنده شود چشمان را می گشایم
و شب هیچ خبری نیست .
دیگر ناامید شده ام ،
دیگر دوست ندارم که صبح چشمانم را باز کنم ...
دیگر دوست ندارم
.
.
.
موج نمی خواهم برای رفتنت ...ترک کردنت ..شیشه به اندازه ی کافی لیز بود! که ببرد!
میدونی خیلی وقتا فکر میکنم
زندگی بیشتر از اون چیزی که گذشت بر من گذشت
حدیث گل و بلبل و شاخه و شکوفه نبود
همگی اتفاقهایی بود که قدرش را ندونستم
چه خوب چه بد
با این همه
از اینکه خبرم کردی برای آپ ممنونم
کامنتت رو دیدم
یعنی ممنون فکر نمیکردم بعد از اون اتفاقات
دلخوشی از بابت من داشته باشی
در حقیقت ممنونم
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه کا بودم
در نهان خانه جانم، گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام،
.بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخا ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
.همه دل داده به آواز شب آهنگ
یادم آید، تو به من گفتی: ((از این عشق حذر کن،
لحظه ای چند بر این آب نظر کن!
آب، آینه عشق گذران است.
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
باش فردا که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر،سفر کن!))ا
با تو گفتم: (( حذر از عشق ندانم.
سفر از پیش تو هرگز نتوانم.
نتوانم!))
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد،
چون کبوتر لب بام تو نشستم.
تو به من سنگ زدی، من نرمیدم، نگسستم.
باز گفتم: که تو صیاد و من آهوی دشتم.
تا به دام تو در افتم، همه جا گشتم و گشتم،
حذر از عشق ندانم،
صفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم!
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ حق ناله تلخی زد و بگریخت...
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید.
یادم آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم،
پای در دامن اندوه کشیدم،
نگسستم ، نرمیدم ...
رفت در ظلمت غم، آن شب و شبهای دگر هم،
نگرفتی دگر از آن عاشق آزرده خبر هم،
نه کنی دگر از آن کوچه گذر هم ...!
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم ...!
نه ..............!
ولی انگار که تو برای کسه دیگه ای آپ می کنی.
موفق باشی گلم...............
:( :(( :(( :(( :((
میدونی
هر وقت فکر میکنم تنها موندم
یاد شبهایی می افتم
که تا دیر وقت
منتظر برگشتنت بودم تا بیایی بالا آنلاین بشی
و بگم دوستت دارم
سلام
همچنان باید خواند
همچنان باید نوشت
همچنان باید منتظر بود
و همچنان باید امیدوار
سلام چون دیگه نمیتونم بهتون آف بزنم از این تار مو جویای احوالتون میشم
امیدوارم بهتر از همیشه باشید
یه سئوال ؟
شما آثار شکسپیر رو میخونید ؟
دل دادم و دل گرفتم و بنده شدم.
چون آب به پای گل پراکنده شدم.
سلام
بعد از مدتها با وبلاگت سر زدم
جالب بود
موفق باشی
زندگی شاید همین باشد ...
سلام ..
اینجا هنوز عوض نشده !
چه خبر ... ؟
سلام خاله خانوم . خوشحالیم از اینکه هنوز هم می نویسی
من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می سازم هماهنگ است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگزاریم . ببینیم اسمان ر کجا ایا همین رنگ است؟
سلام
دیگه به ما سر نمی زنی با مرام
دریا بزرگه ولی دلش کوچیکه
متن خیلی قشنگه بخصوص قسمت دریای اش
سلام دوست عزیز .خیلی زیبا بود. منم اپ کردم منتظرتم تا بعد باییییییییی
salam, omidvaram ke haletoon khoob bashe, man weblogetoono didam kheyli khosham oomad. enghadr ghashange ke man room nashod addrese webloge khodamo benevisam.vali IDmo baratoon minivisam. hamed_ti_zi. ye kare kheyli mohem daram hatman yesar ya off bezarid mamnoon
سلام به تنهایی : ای عشق همه بهان از توست . سری به ما بزن .ممنون
سلام بسیار عالی بود موفق باشید بسیار زیبا و پر مهر بود
من شما رو هم در لینک دوستان قرارد دادم البته از ماهای خیلی پیش