ماه تنهای شب


 سنگ قبرم را نمی سازد کسی

 

                  مانده ام درکوچه های بی کسی

 

                                    بهترین  دوستم مرا از یاد برد

 

                                                 سوختم  خاکسترم  را  باد  برد!

 

 


 

 

گفتگوی  خدا با  موسی 


 

ای موسی  به آل عمران بگو: 

 

هنگامی که بنده ام با من سخن می گوید

 

 آنچنان به وی گوش می دهم که گویی بنده ء دیگری ندارم

 

افسوس ..... بنده ام

 

  آنچنان  با  دیگران  سخن می گوید که 

 

 گویی همه خدای  وی هستند جز من !

 

niyayesh

 

پروردگارم

 

به تنهایی ام در پیشگاه تو


و تپش قلبم از هراس تو


و لرزش عضوهایم از جلال تو 


 رحم کن ...



پروردگارم

 

مرا از عذاب تو پناهی نیست


.پس در سایه عزتت پناهم ده


مرا در درگاه تو شفاعت کننده ای نیست


پس احسانت را شفیعم کن


گناهانم مرابه وحشت انداخته اند


 در سایه سار عفو خود امانم ده
 ...



پروردگارم

 

بازگشت مرا به سوی خود بپذیر


ومرا از درگاه رحمتت ناامید بازمگردان


 چراکه تو توبه پذیر گناهکارانی ...


 ای مهــربانتــرین مهــربــانــان!

.

.

.

پروردگارم لحظه هایی که در آنها حضورت آشکارا جاری بود

و می شد عشق به تو را جانانه نفس کشید در وداعی دیگر است

معبودم مرا از فرصتی که برای بودن داده ای خبری نیست

نمی دانم آیا بازهم هستم تا در زلال نگاهت دیدگانم را بشویم یا نه

اما در این لحظات سخت جدایی

از پاک ترین ثانیه های بودن از تو تمنا میکنم

تمنا می کنم......

تمنا می کنم..........

هیچگاه حتی برای لحظه ای چشم بر هم زدن

مرا به خود وامگذار .

آمین یا رب العالمین

نظرات 2 + ارسال نظر
سارینا دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ

عزیزم بازم با نوشته هات منو خوشخال کردی
امیده من تویی

یارپیـز سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:28 ب.ظ

الهی ، خوشا آن که بر عهدش استوار است و همواره محو دیدار است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد