برای من عشق نه کلام است؛ نه صوت و صدا...

 

 

به اعتماد دستی مهربان

همان اسطوره ی ناپیدای قلبم

بی محابا به عمق شب تاختم


تاختم تا در انتهای بی انتهای عشقت گم شوم

تا کجا رفتم ندانم


چه کردن ها و شنیدن ها و دیدن ها هم بماند


فقط به یک باور رسیدم


که شبم بی تو فردایی نداره ...

 

امروز دلم را در یک ترانه شرقی شستشو دادم

 تا وقتی که صدای تو را از گلهای رازقی می شنوم

 بالهای شعرم جان بگیرند ...

 

 مهربان تر از تو کسی را ندارم

که برایش از دیوارهای خسته 

 از پنجره های شعله ور و از نگاههای مضطرب

 گل نرگس بنویسم ...

 

 گاهی آنقدر دلتنگت می شوم که

 همه رگهای تنم نی لبک می شوند

 

 و ترانه روح نواز خاطرات تو را می نوازند !!!

 

دیروز پیچک یاد تو از ابیات غزلم بالا می رفت ...

شاخه گلی به من تعارف کرد

 تمام وجودم به وجد آمد  گل را گرفتم ...

 بوییدم و بوسیدم و بر چشم گذاشتم

 بر هر گلبرگ با خطی 

روشنتر از آفتاب نوشته شده  بود :

 

" تنها تر از تو "

 

با شبنم وضو گرفتم و

در صفوف پروانه ها به نماز عشق ایستادم ...

 

امشب هم برای سنجاقکی که اصرار داشت

 از تو برایش بگویم , گفتم:

 

او یک ترانه عاشقانه است ...

یک غزل ناسروده  از حافظ

 

یک نگاه  منتظر به در ...

و یک شاخه برای گریستن ...

مرا ببخش ...!

اینها گوشه ای از وجود تو بود و تو نیستی !

عزیزم امشب حتی دستم هم به ضریح نگاهت نمی رسد !

 اما هر چه باشی , باورت می شود ؟

 

 بهترین برای منی

 

 میدانی همه جاده های خیالم

 به رویش صبح نگاه تو ختم می شود ؟

.

.

.من با تو سخن می گویم..

 رساتر از همیشه

 و تو حرفهایم را می شنوی

 روشن تر از هر روز...

 بگذار از عشق سخن نگویم

 بگذار وسعتش را در حصار کلمات محدود نکنم

 چرا که من عشق را با کلام در نیافتم...

 برای من عشق نه کلام است؛ نه صوت و صدا

 چیزی است وسیع تر از همه اینها

 وسیع است و با نجابت

مانند دلت...

 با شکوه است و پر رمز و راز

همانند چشمانت..

 عمیق است و پر از صداقت

 همانند اندیشه هایت....

 بگذار دریا بداند رقیبی دارد به زلالی قلبت وبه

 ژرفناکی نگاهت...

 و گفتی که معنای عشق در انتظار است و در فاصله ها..

 و من تمام این فاصله ها را با صبر و انتظار

به تماشا نشسته ام!

 چه رازیست در این فاصله نمی دانم

 که هر چه میگذرد مرا شیداتر می کند!

 و من؛  شیدا می مانم

 بگذار از عشق سخن نگویم

 بگذار وسعتش را در حصار کلمات محدود نکنم...

.

.

.

 

امروز بغض شکوه هایم ترکیده است 
 
 میخواهم شرح سکوتم را برایت بنگارم 
 
 التهاب روزهای انتظارم را 
 
 خاموشی شبهای بی قراریم را
 
 و آوای غمگین مرغ عشقم را
 
 پس با تمام وجودت
 
 ناله هایم را بشنو و به خاطر بسپار:

لحظه های پریشانیم را
 
با یاد کبوترهایی که شعر پرواز را سر میدهند
 
 نجوایی نیلی بخشم 
 
 با خاطره ی رویش گلهای وصلت 
 
 خزانم را نوید بهاری دیگر می دهم
 
 شوق وصال تو دیگر گونه هایش سرخ نیست 
 
 دیگر گیسوانش سیاهی را فراموش کرده اند
 
گفتی :

 وقتی می آیم که آسمان صاف باشد تا محبتم را برتو ببارانم
 
 وقتی می آیم که غروب دریا ساکت ساکت باشد
 
 تا عشق طوفانیم را هدیه قدومت سازم
 
 هنوز هم آسمان آبی است و غروب دریا غرق در سکون 
 
 باورت کرده بودم
 
چون گفته بودی:

عشق از تبار باران است
 
 و کبوتران عاشق خیس از باران هستند 
 
 گفته بودی وقتی می آیی که
 
 سرود بهار را نرگسان مست بخوانند 
 
 وقتی که پرستوها افسانه ی کوچ را روایت کنند
 
 و وقتی که یاس های سپید
 
حدیث طراوت را بر  برگهایش بنویسند 
 
 گفتی وقتی می آیی که بی کرانگی دریا غرق در سکون باشد
 
 وقتی که درس زندگی را از باد آموخته باشیم
 
و محبت را از لبخند و صداقت را
 
 از گل سرخ و راز را از گل شب بو ...
 
گفته بودی :

 گل نرگس را بپرستیم که نوید بخش بهار است
 
 بهار را مقدس بداریم که سنبل وصال است 
 
 وصال را دوست بداریم
 
که مظهر پاکی است و پاکی را عزیز بشماریم که
 
 آرمان کبوتر است

پس تو ای مفهوم نیکوی آسمان 
 
 توای معنای زیبای زندگانی
 
و ای رنگین کمان آرزوها ، بیا !
 
بیا تا بر روی خواب ناز خاک
 
 بر روی آبی آب
 
بر روی پر پرندگان عاشق و بر روی رواج موج بنویسیم

بنویسیم :

که زندگی همرنگ کوچه باغهای آئینه است

بنویسیم :
 
 که نوازش از تبار گونه های خیس است
 
و حدیث دوستت دارم آزاده ی حصار سینه هاست 
 
 هنوز هم
 
 کنار دروازه ی شهر بی قراری هایم
 
 منتظر آمدنت هستم

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
گندم شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:22 ب.ظ


«گروپ اسرار ماوراء شروع به کار کرده است»

با عضویت در این گروپ می توانید ایمیل های گروپ در موضوعات زیر را دریافت کنید:

اسرار و رموز زندگی، موفقیت، ارتباط با ماوراء و شناخت حقیقت نامحدود انسان
اعمال خارق العاده و استثنایی
کتاب های الکترونیک نایاب و ارزشمند (رایگان)
کلیپ های جذاب و جدید
معرفی سایت ها و وبلاگ های برتر
...

http://groups.yahoo.com/group/Asraremavara

مسافر شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:29 ب.ظ http://mosafere-gharib-jade.blogfa.com

خاطرات کاغذی:
من رو توی سایه بیخواب چشم سیاهت بی عبورم کن
وقتی دوباره تنها نشستی من رو از خاطراتت دورم کن
تو ندونستی فریاد بغضه گرفتم در نبودت پژمرده گشته
از وقتی گفتی منو باور نداری دلم هزار بار آزرده گشته
حرفات رو زدی ولی ندیدی چی میگه این لبای بیصدا
گوش ندادی که میگم میمیرم آخره رسیدنای این ماجرا
ای که تویی تنها بهونه من واسه گریه کردنهای شبونه
تنها نام تو موند توی خاطرات کاغذی این دل دیوونه
از مسافر...
سلام
معلومه که خیلی عاشقی
قدرش بدون که عاشقی دیگه پیدا نمیشه
آرزو دارم همیشه در کنار هم عاشق و شاد باشید
راستی وب قشنگی دارید

مسافر...

آ ی د ی ن یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:17 ق.ظ

زیبا بود بانو ...یه رحمی به حال چشم خون گرفته این مردم کن این زمینه وبلاگ رو به یک رنگی تبدیل کن که نوشته های زیباتون رو بتونیم با آرامش بخونیم

حسین رضایی یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:37 ق.ظ http://rezaei307.blogsky.com

سلام دوست عزیز
من واسه با ر اوله که میام تو کلبه شما
خیلی با حال یا به قول معروف مشتی بود
از تبادل لیک با شما خوشحال میشم
منتظر شما هستم
یا علی

[ بدون نام ] یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:38 ق.ظ

جبران خلیل جبران
هنگامی که عشق فرا می خواندتان
از پی اش بروید
گر چه راهش سخت و ناهموار باشد
هنگامی که بالهای عشق در بر می گیردتان
خود را در آن بالها رها کنید
گر چه در لابه لای پرهایش تیغ باشد
و زخمی تان کند
و هنگامی که با شما سخن می گوید
باورش کنید
گر چه طنین کلامش
رویاهایتان را بر هم زند
.............................................
تقدیم به شما دوست خوبم ... اگر مایل بودید به عموی پیرتون هم سر بزنید چشم براهتون هستم

بوسه یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام
امید وارم حالت خوب باشه.
وبلاگ خیلی خوبی داری عزیزم
************************
از عاشقی، به رنگ تمنا خسته ام
از آسمان آبی دنیا خسته ام
امروز را به دست غریبه ها سپرده ام
از زل زدن به صورت فردا خسته ام
سرگشته تر ز خود به دنیا ندیده ام
از روی این جماعت شیدا خسته ام
شادی دگر ز عالم ما رخت بر بسته است
از سر زدن به عالم سودا خسته ام
***********************************
موفق و سر بلند باشی دوست قشنگتر از گلم

نازنین یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:33 ب.ظ http://www.nazzgolak.blogsky.com

سلام عزیز پر معنا و ممنون از نوشته های پر معنا تون.پروردگارا در این سینه ی خسته هنوز نام تو می جوشد

ودر یکایک جوارحم یاد تو تکرار می شود ،

مگذار که روزی افسوس غفلتی را بخورم که سزایش دوری از تو باشد

که نه خود راضی به این جدایی هستم

و ایمان دارم که تو نیز راضی به این امر نخواهی بود.

پروردگارارهایم مکن!

گل داوودی یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:34 ب.ظ http://goledavoodi.blogsky.com

سلام
پست امروزت چرا خالیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد