سرخ خواهم شد ...


 

 

alt

 امشب شعری خواهم نوشت


شعری که نام تو را که
 
«با لبانی متبسم به خوابی آرام فرو رفته ای»
 
تکرار کند خوابی که این روزها همراه تو شده است
 
همان خوابی که سرودی کرده بودی

«پر طبل تر از حیات»

خواب خود را

با فصلها در میان نهاده ی

«با فصلی که در می گذشت؛»

من در انتظار فصل سردی ام که درونم جریان دارد

به جستجوی آن فصل بودم

تو

خواب خویشتن را

«با برفها در میان نهادی با برفی که می نشست؛»

من به پاییزی بی بهار متصلش کردم

«تو خوابت را رازی کردی»

و من راز خواب تو را از بامداد خواستم

من خواب تو را

فریاد زدم

از نامی که

بروی سنگی ساده حک شده بود

Классные фото детей! (30 фото)

 

شعری برای تو
 
لبخند بزن، غوغا کن، صدایت مرا به پرواز وا می دارد

 نگاهم کن، برق چشمان زیبایت نوازشم می کند

 من نیز روزی برای تو سرخ خواهم شد

 من غرق خنده، گرم خواهم شد

 
وجودت را احساس می کنم، تو را همیشه می توان حس کرد

 
صدای پاهایت را می شنوم که به من نزدیک می شوی

 و تو همیشه به من نزدیک خواهی ماند من گرم خواهم شد

 من برایت خواهم ماند تا لبخندهایت را پاسخ گویم

 
من سبز خواهم شد تا تو شادابیت را همیشه لمس کنی

 من سرخ خواهم شد  تو را از شوق لبریز خواهم کرد

 وقتی که صدایت می کنم و تو در دل پاسخ می گویی

 جان دوباره می گیرم، وقتی که صدایم می کنی شوق دیدار،

 زبان از من برمی گیرد و من سرخ می شوم

 
از من سخن مگو، با من سخن بگو، با من از من سخن بگو

 
بگو که صدای تپش های این قلب سرخ را همیشه می شناسی

 بگو که همیشه خواهی ماند

بگو که سرخیم را ستایش می کنی، من سرخ خواهم شد

 
من از نیم نگاه سوزاننده ی تو زیر برق آفتاب،

از تمامی گرمیت در سردی زمستان، سرخ خواهم شد

 
لحظه ی جدایی را نمی شناسم، خداحافظی را معنا نخواهم کرد

 سیب سرخی به تو خواهم داد و دانه ی اناری

 
دانه ی انارم به تو جان خواهد داد و سیب سرخم به تو محبت

 
سیب سرخ، سرخ خواهد ماند و من سرخ خواهم شد

 
من سیلی عشق تو را چشیده ام و درد محبتت را کشیده ام

 
شکل آن را نمی دانم

 تنها می دانم که آن نیز سرخ است

 و روزی که این رگ های خون در وجودم فوران کنند

 من سرخ خواهم شد، و من از همیشه تا همیشه سرخ خواهم ماند 

برای کسی که مثل خون تو رگهامه

 

Классные фото детей! (30 фото)

وقتی دلت گرفت بشین به اندازه تمام دلتنگیات گریه کن

برای اینکه کسی اشکاتو نبینه

 ماهی کوچیکی شو و به ته دریا برو 

 دیگه نه کسی صداتو می شنوه نه کسی اشکاتو می بینه 

 حالا فهمیدی چرا اب دریا شوره؟

 

 alt

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:54 ب.ظ

dooset daram

mosafer شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:24 ب.ظ

دوستت دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد