نوشتن کار آسانی نیست ...

LARGE_nightmelody-com-0217.jpg

 

اگر بانی خیر نبوده باشد (هم) باعث برکتی بیکران است !   


از تبعات حضورش همیشه کاغذ و قلم همراه من است و همیشه که نه  ،  


 اکثر اوقات در حال نوشتن هستم .   

یک دفترچه کوچک و ... (!) برای نوشتن هر آنچه از دلم می نویسم .  

 دیروز چشمم به یکی از نوشته های پراکنده دفتر چه ام افتاد .  

 آنقدر برایم غریب و دلنشین بود که تصمیم گرفتم همین نوشته های بی سروته را «UP»  

 

کنم تا بیشتر چشمم بهشان بیفتد !  

 نکته بارز تمام این نوشته ها کوتاهی و  پراکندگی آنهاست .  

 شاید ... ، نمی دانم ، اینها نوشته هایی هستند که درونم می شنوم ...  


- سرشت پادشاهی من در سرزمینی دور سرشته شده ... 

- برخی اوقات که در پی نوشتن تنهایی خویشم ،  

 به دردهای می رسم که از ازل تا کنون تکرار می شدند ،  

 دردهای غریبی که گویی از همان اول در پی من بوده اند !


- برخی اوقات که دلم برای خودم تنگ می شود به نوشته هایم نگاه می کنم ،  

  نوشته هایی که همیشه   

 در سکوت و تنهایی و زیر صدای ممتد نفسهایی که از ناچاری می زنند ،  

 شنیده می شوند ! 

- بیداری در شب هایی که دوست ندارم ، بیداری نه ! 

 

 در اصل بی خوابی که دوست ندارم ، در شبی که زهر مار شده ! 

- تصاویر آزار دهنده مربوط به آدمهای بیمار پیرامون من ،  

 مثل دانه های درشت سنگ نمک به زخم می ریزند ! 

- آزار شاید تنها لطف ایشان باشد ،  

 لطفی از سر آخرین توانایی انسانها که مثل یک سری  

 حیوان عجیب و غریب دست و پا می زنند ...  

 فقط نیش می زنند ، نیشی دردناک و بی اثر .


- نیت مبارزه با میل ناثواب انسانهای دون صفت پیرامون دمی رهایم نمی کند ...   

و همیشه از خطایشان می گذرم (!) و عذابشان را به خداوند واگذار می کنم . 

- سرعت زیاد همیشه به معنی زود رسیدن و یا اصلا نرسیدن نیست .  

 حالت دیگر سرعت زیاد ، عبور از مقصد است ! ...  

 

 سرعت زیاد یعنی گذشتن ناخواسته از مقصد و رسیدن به ناکجا آباد . 

- برخی اوقات که دلم می سوزد ، دوست داشتم با سرعت بیشتری از این دنیا عبور کنم .  

 

خدا می داند ، که هیچ عذابی در این دنیا به اندازه نظاره حقارت انسان عذاب آور نیست ! 

- خیلی خیلی خوب است که «این دنیا» تمام زندگی نیست .   

برخی اوقات با خودم می اندیشم ،  

 چه فاجعه ایی رخ می داد اگر موضوعی به نام آخرت نبود ! 

- درک نمی کنم ! ...   

گرفتن جان یک انسان چه سود و لذتی دارد که  

 

فرهنگ کشت و کشتار چنین رواجــــی دارد !؟   

دوست دارم بدانم که یک قاتل در آخرت ،  

 چگونه قتل یک انسان را نزد پروردگارش توجیح می کند !؟ 

- آرام باش ، آرام تر از دریـــــــــــا ...   

این شن زار آّّّّّّبــــــــــــــــی تمامی ندارد ! 

- نوشتن کار آسانی نیست ،  

 مخصوصا اگر نوشتن از دردهایی باشد که همیشه درونت می شنوی !   

 

 

LARGE_picnight-com-0025.jpg 

 

 
نظرات 4 + ارسال نظر
آیلین جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:05 ق.ظ

سلام صوفی جان مثل همیشه زیبا می نویسی مرسی که آف گذاشتی
مراقب خودت باش عزیزم میبوسمت باییییییییییی

درایش جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:45 ق.ظ http://www.rooydar.blogsky.com



سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
...آواره سر گردان...
مشخصات نظردهنده
دختری که هیچ کس و جز تو نداره
http://banooyemah.blogsky.com
شنبه 27 خرداد 1385
ساعت 10:31 PM

عاشق سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ب.ظ http://Amin-4549.Blogfa.Com




T o My Love

سعید جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:15 ق.ظ http://www.jaber.gigfa.com

سلام شما چرا برای خودتون وب سایت نمی سازید؟ اگر مایل هستید برای من ایمیل بزنید تا برای شنا یک وب سایت بسازم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد