می دانی چند بار ؟ ...


 

 

می دانی چند بار

 

از فکر من گذشته ای ؟!

 

فقط یک بار

 

چون دیگر هر گز

 

از خیالم نرفته ای !

 

 

 

نظرات 18 + ارسال نظر
ندا چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ب.ظ

سلام خوشحالم بعد از یه مدتی دوباره اومدین. همه متن هاتون رو دوست دارم .خیلی زیباست .آخه به قول معروف چون از دل براید/ بر دل نشیند.

احمد مسعودیان نویسنده رمان آخرین پ سه‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 ق.ظ http://www.masoudian.blogfa.com

من و قلم
@};-

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:33 ب.ظ

سلام خیلی قشنگ مینویسی .زیبا ،بهتون بخاطر قلمتون تبریک میگم .شاد باشید.

حمید سه‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:36 ب.ظ http://rainyskycho.blogfa.com/

شما خیلی راحت میتوانید ارتباط بین قلب و قلمتون ایجاد کنید بهتون تبریک میگم.آرزوی موفقیت وپیشرفت دارم.

حمید سه‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:38 ب.ظ http://rainyskycho.blogfa.com/

وبلاگ خیلی خوبی دارید.مطالبتون عالی هستند.ارتباط بین دب و قلمتون باور نکردنی هست.پیروز باشید

احمد مسعودیان نویسنده رمان آخرین پ پنج‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ق.ظ http://www.masoudian.blogfa.com

می دانی چند بار



از فکر من گذشته ای ؟!



فقط یک بار



چون دیگر هر گز



از خیالم نرفته ای !......
...........................
سلام
خیلی قشنگه
مرسی از همه ی جیغغغغغغ ها که میزنی

خراباتی یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:56 ب.ظ http://www.nt.dil.ir

سلام همسایه.

آرزو کن انسان

که صداقت همه جا رخنه کند

آرزو کن روزی

همه جا پر شود از برکت و نور

آرزو کن انسان

آرزو کن که سواری برسد

که هزاران بار از عشق خدا لبریز است!

رد پایش از نور

سخنش شیرین است

آرزو کن انسان

که عدالت شود آیینه ی تو

وصداقت شود آیینه ی من

آرزو کن که صدایی برسد

همگان برخیزند

خواب غفلت ز تن آدمیان بگریزد

آرزو کن انسان

آرزویی شیرین

آرزویی زیبا

آرزو کن که سواری برسد

که هزاران بار از عشق خدا لبریز است...

در پناه پروردگار مولایم علی

به امید دیدارتان در نسیم تنهایی ...

هومن سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:33 ب.ظ http://lopo.blogsky.com

چه عجب قالب بلاگتون عوض شد

کاش در هر جایی
پنجره مامن داشت
ذهن هر گلدانی
ساقه مریم داشت

بهداد چهارشنبه 26 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ب.ظ http://mangozashteman.blogsky.com/

سلام بسیار زیبا بیان کردید

امیرعلی شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ب.ظ

salam. Omidvaram halet khob bashe. Rasti tavalodet mobarak . Barat kado gereftam ke nagi khasisam
09179572060

یک ناشناس شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:36 ب.ظ http://he-does-not-like-me.blogsky.com/

درسته

tanha41 شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ب.ظ http://tanha41.blogsky.com

او رفت ولی نه طبق قانون وداع یکبار فقط به شیشه پنجره زد
خواستی یه سری به من بزن

لاله چهارشنبه 3 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:31 ق.ظ

سلام به به چقدر قشنگ بود خیلی خوشم آمد خاطر همایونی مزین شد . احسنت

ایلیا آزاده یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:33 ق.ظ http://www.ilia-blog.blogsky.com/

سلام ، چطوری ، بزرگان می گن که : دل به دل راه داره ، بیا یه نگاه کوچو لو به مما بنداز و برو ...

دلشکسته سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.varinia.blogfa.com

ای کاش میدونست چند بار اشک آدم سرازیر شده

سورن یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ق.ظ http://www.soren17.blogfa.com

عجب زیبا بود خدایی
موفق و شاد باشید

پیام جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:58 ب.ظ http://khater.blogsky.com/

سلام خوب هستین شما خیلی وقت بود به وبتون نیومده بودم راستش گمش کرده بود وب زیباتون رو که همیشه خوب و عالی می نویسید به منم سری بزنید خوشحال میشم موفق باشید یا علی خداحافظ.

کلک خیال جمعه 5 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:23 ب.ظ http://http://www.cloob.com/profile/main/home/username/kelk

گمشده
سلام.....
میدونی چند وقت که می شناسمت؟ خیلی وقته....
هرچی میرم عقب ،می بینم که میشناختمت.
میدونم.تقویمت میگه منو خیلی وقت نیست که میشناسی.
اما تقویم دلتو باز کن. ورق بزن و برگرد به روزی که پاتو تو این دنیا گذاشتی.
می بینی که سالهاست من و تو آشنای همیم .یه کم بیشتر فکر کنی میفهمی که من و تو از اولش مال هم بودیم.
اما میشه من و توئی که همدیگر و ندیدیم و هنوز دستامون سردی دستای هموحس نکرده مال هم باشیم؟
تو حافظه ام فقط از تو یه عکس دارم که اونم هزار تا چهره داره.
خیلی ظلمه به خدا. میخوام همینو به خدا هم بگم. اما می ترسم کفر باشه. پس ساکت می شم و مثل همه میگم که قسمتم همینه.
میخوام خودمو دست سرنوشت بدم.اما مگه میشه ؟ تو چی فکر میکنی؟ بازم انتظار بکشیم تا سرنوشتمون رقم بخوره ؟ تو واسم بگو...... توئی که این همه سال گمشده من هستی. آخه نمیشه که این همه سال ساکت باشی و تنهام بذاری . اینقدر خودتو از من قایم نکن . تو هم جلو بیا. شاید سرنوشتامون یه جوری بهم پیوند بخوره. قربانت. خداحافظ.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد