واقعا چرا!



دلمــان خـوش اســت که می نویســیم



و دیگــران می خـواننــد



و عــده ای می گـوینــد



آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند



و بعضــی مـی خنــدنـد



دلمــان خـوش اســت



به لــذت هــای کــوتـاه



به دروغ هــایی که از راســت



بـودن قشنــگ تـرند



به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند



یـا کســی عاشقمــان شــود



با شــاخه گلی دل می بنــدیـم



و با جملــه ای دل می کــنیم



دلمــان خـوش می شــود



به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی



و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود



چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم



و چــه ســــاده می شـکــنیم



همــــه چیـــز را...


واقعا چرااااااااااااااااااااااا

نظرات 18 + ارسال نظر
محمد و ونوس شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:14 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری. بازم میام وقتی که مطالبتو خونده باشم درست حسابی نظر میدم.

سام شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:27 ق.ظ http://havayetora.blogsky.com/

آه چـه زیبــا ...

عشقباز یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:28 ب.ظ http://eshgh-baz.persianblog.ir

سلام... خوبی... منم رهگذرم... یکی مثل شما ...
وبلاگتون رو تو سایت کلوب از رو پروفایلتون دیدم...
از حرفا و شخصیتتون خوشم اومده... احساس می کنم بتونیم با هم آشنا بشیم... البته هر چی قسمت باشه...
وبلاگ منو بخونی بهتر می شناسی منو...
بزار ببینم تو وبلاگت چیا نوشتی...

الهه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:59 ق.ظ

خوش حالم که بعد ار مدتها پست جدید گذاشتی

راستی قالبتم مبارک

این یکی خیلی بهتره ممنون

ایلیا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ق.ظ http://ghalbezakhmi.blogsky.com

بی تو

نه بوی خاک نجاتم داد

نه شمارش ستاره ها تسکینم

چرا صدایم کردی

چرا؟
****************************
سلام

قالب جدید مبارک

غریبه آشنا دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:44 ق.ظ http://www.apotheosc.blogsky.com

سلام نمیدونم من و یادت هست یانه؟
نمیدونم هنوزم مثل قبلی یا نه؟

اما من غریبه آشنام
سال ها پیش پیش هم میومدیم
یادش بخیر

بعد 3 سال به روزم و هنوز هم آب میکوبم

بیا پیشم مثل قبل

غریبه آشنا سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:41 ب.ظ http://www.apotheosc.blogsky.com

سلام
مرسی که پیشم اومدی
خیلی خوشحال شدم

من مثل قبل هنوز جواب کامنت ها رو میدم
همیشه پیشت میام و باید بیای


یاعلی

غریبه آشنا پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:40 ق.ظ http://www.apotheosc.blogsky.com

سلاااااااااااااااام

به روزم بدو بیا

میخوامت آپ کن دیگه


یاعلی

آواز شباهنگ(نیلوفر ثانی) پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 ق.ظ http://avaze-shabahang.persianblog.ir/

بنام خدا


ادمها بیشتر اینگونه اند
که تا زمانی پیش میروند که همه چیز بر وفق مرادشان ست
و وقتی چیزی ناراحتشان کرد براحتی به دنیایی از محبت دلبستگی و دوستی پشت پا میزنند
کسی دردشان را نمیداند کسی نمیفهمدشان اما شاید هزاران دلیل در فکرشان هست و معتبر ترینشان خودخواهش شان


درود دوست من

مرتضی دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:43 ب.ظ http://shadow1980.blogfa.com

امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نــوری دارم
باز امشب در اوج آسـمانم
رازی بـاشـــد بـا ستارگانم
امشب یک سر شوق وشورم
از ایـن عــالــم گــویــی دورم
از شـادی پـر گـیرم کـه رسـم بـه فلک
سرود هستی خوانم در بر حور و ملک
در آسمان ها غوغا فکنم
سبو بریزم ساغر شکنم
امشب یک سر شوق وشورم
از ایـن عــالــم گــویــی دورم
با ماه و پـرویـن سخنی گویم
وز روی مه خـود اثـری جویـم
جان یابم زین شراب

بانوی لحظه ها دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:11 ب.ظ http://banoyelahzehaa.blogfa.com

بی تو این فاصله ها طاقت من را برده / ساعتم زنگ زده ، عقربه هایش مرده / کاش باور کنی از دوری تو دلتنگم / این دل خسته ام از دوری تو پژمرده .

غریبه آشنا پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:53 ق.ظ http://www.apotheosc.blogsky.com

سلام

یادمه سال 85 از خدا شفای کسی و میخواستی که برات خیلی عزیز بود

میگفتی از گریه دارم کور میشم
چی شد؟

ببخش ازت این و پرسیدم

یاعلی

غریبه آشنا پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:57 ق.ظ http://www.apotheosc.blogsky.com

تو خیلی وقته که هستی ؛ اما من تازه اومدم
تو معروفی ؛ اما من نیستم


شاید مال یه شهر معروف هم باشی ؛ اما من مال اون شهر هم نیستم


تو میگی ؛ نه فرشته ای نه از جنس آسمون ؛


فقط میگی اومدی که باشی و بنویسی ؛ تنها برای او


اما من فقط یه غریبه ؛ غریبه ای آشنا ؛ تنها تر از سکوت و بی سرزمین تر از باد


دلتنگی هات و مینویسی به امید این که یه روزی بخونه اون کسی که براش مینویسی


اما من ...........


نگو از تنها شدن دلت شکسته ؛ تنها نیستی اون بالا خدا نشسته


مینویسی غریبونه ؛ عاشقونه ؛ کمی هم بنویس از نگاهه بی گناهت


تو نوشتی از دلتنگی هایت ؛ خواستی دعا کنم برایت


من دعا میکنم برای تو و کسی که میخواهی باشد در کنارت


باشد که باشد این آرزوهای کودکانه ؛ جاودانه


دختری که هیچ کس و جز تو نداره ؟


اینا رونوشتم تا هیچ وقت فکر نکنی که توی این دنیا تنها هستی ؛ ببخشید که بهتر از این نتونستم بنویسم

آخه هنوز این مغز من آک بنده

یا علی

محمد سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:42 ق.ظ

واقعا ً چرا
زیباست
بیان صادقانه ای از واقعیت انسان های که ظاهری همجون صخره برای خود می سازند ولی درونی به شکنندگی شیشه دارند.

رها چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:00 ب.ظ http://www.raha90.blogsky.com

واقعا چراااااااااااااااااااااا
فک کنم این سوالیه که روزگار جوابی برا گفتنش نداره.

سیاوش شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:34 ب.ظ

نمی شود لذت دیده شدن وتحسین شدن را فراموش کرد خیلیها همین حس را دارند اما قلم گفتنش را نه انوقت می فهمی واقن چه لذت شیرینی است خالی شدن وخلسه بعد از خلق یک مطلب واقعن دلچسب بود

ermiya یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:01 ق.ظ http://ermiya14.blogsky.com

زندگی چون دود سیگاریست که بی مقصد رهی دارد
خوش به حال چوب کبریت که عمر کوتهی دارد

مسافر یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:12 ب.ظ

سلام عزیزم
میشه بگی این "تویی" که توی قسمت در مورد تو دربارش نوشتی که آخرش هم نوشتی "پس آرام و گرم مینویسم دوستت دارم" چه کسی هست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد