آسمان را نقاشی می کند ...
لبخندت خورشید
گیسوانت چهارچوب پنجره ...
میزی از انتظار
چند صندلی از تنهایی های پشت پنجره
بارانی از اشکهای دوری
و چند شاخه خاطره روی گلدانی از ابر...
هوا همیشه بارانی است
از وقتی تو رفتی
خورشید هم به خاطره ها پیوسته ...
میز و صندلی ثابت است
انتظار و تنهایی ...
تکرار ساده ای از زندگی
بدون تو
با خاطرات
بی خورشید ...
باز هوا ابری شد
انگار باران می بارد ...