اگر بانی خیر نبوده باشد (هم) باعث برکتی بیکران است !
از تبعات حضورش همیشه کاغذ و قلم همراه من است و همیشه که نه ،
اکثر اوقات در حال نوشتن هستم .
یک دفترچه کوچک و ... (!) برای نوشتن هر آنچه از دلم می نویسم .
دیروز چشمم به یکی از نوشته های پراکنده دفتر چه ام افتاد .
آنقدر برایم غریب و دلنشین بود که تصمیم گرفتم همین نوشته های بی سروته را «UP»
کنم تا بیشتر چشمم بهشان بیفتد !
نکته بارز تمام این نوشته ها کوتاهی و پراکندگی آنهاست .
شاید ... ، نمی دانم ، اینها نوشته هایی هستند که درونم می شنوم ...
- سرشت پادشاهی من در سرزمینی دور سرشته شده ...
- برخی اوقات که در پی نوشتن تنهایی خویشم ،
به دردهای می رسم که از ازل تا کنون تکرار می شدند ،
دردهای غریبی که گویی از همان اول در پی من بوده اند !
- برخی اوقات که دلم برای خودم تنگ می شود به نوشته هایم نگاه می کنم ،
نوشته هایی که همیشه
در سکوت و تنهایی و زیر صدای ممتد نفسهایی که از ناچاری می زنند ،
شنیده می شوند !
- بیداری در شب هایی که دوست ندارم ، بیداری نه !
در اصل بی خوابی که دوست ندارم ، در شبی که زهر مار شده !
- تصاویر آزار دهنده مربوط به آدمهای بیمار پیرامون من ،
مثل دانه های درشت سنگ نمک به زخم می ریزند !
- آزار شاید تنها لطف ایشان باشد ،
لطفی از سر آخرین توانایی انسانها که مثل یک سری
حیوان عجیب و غریب دست و پا می زنند ...
فقط نیش می زنند ، نیشی دردناک و بی اثر .
- نیت مبارزه با میل ناثواب انسانهای دون صفت پیرامون دمی رهایم نمی کند ...
و همیشه از خطایشان می گذرم (!) و عذابشان را به خداوند واگذار می کنم .
- سرعت زیاد همیشه به معنی زود رسیدن و یا اصلا نرسیدن نیست .
حالت دیگر سرعت زیاد ، عبور از مقصد است ! ...
سرعت زیاد یعنی گذشتن ناخواسته از مقصد و رسیدن به ناکجا آباد .
- برخی اوقات که دلم می سوزد ، دوست داشتم با سرعت بیشتری از این دنیا عبور کنم .
خدا می داند ، که هیچ عذابی در این دنیا به اندازه نظاره حقارت انسان عذاب آور نیست !
- خیلی خیلی خوب است که «این دنیا» تمام زندگی نیست .
برخی اوقات با خودم می اندیشم ،
چه فاجعه ایی رخ می داد اگر موضوعی به نام آخرت نبود !
- درک نمی کنم ! ...
گرفتن جان یک انسان چه سود و لذتی دارد که
فرهنگ کشت و کشتار چنین رواجــــی دارد !؟
دوست دارم بدانم که یک قاتل در آخرت ،
چگونه قتل یک انسان را نزد پروردگارش توجیح می کند !؟
- آرام باش ، آرام تر از دریـــــــــــا ...
این شن زار آّّّّّّبــــــــــــــــی تمامی ندارد !
- نوشتن کار آسانی نیست ،
مخصوصا اگر نوشتن از دردهایی باشد که همیشه درونت می شنوی !