درس معلم
و اما بعد...
در کلاس روزگار،
درسهای گونه گونه هست:
درس دست یافتن به آب و نان!
درس زیستن کنار این و آن.
درس مهر.
درس قهر،
درس آشنا شدن؛
درس با سرشک غم ز هم جدا شدن!
در کنار این معلمان و درسها،
در کنار نمرههای صفر و نمرههای بیست!
یک معلم بزرگ نیز
در تمام لحظهها، تمام عمر!
در کلاس هست و در کلاس نیست!
نام اوست: «مرگ»!
و آنچه را که درس میدهد؛
«زندگی» است!
«مشیری»