تک و تنها میونه مردم اینجا
دارم از غصه میمیرم
توی این غربت شبها
خیلی وقته غم تو دلم لونه کرده
خیلی وقته که شبام تاریک و سرده
نازنین اما رسیدی
قصه هامو تو شنیدی
واسه ی درخت تنها
سایه بونیو امیدی
روزگارمون چه خوب بود
دستتو رو شاخه هام بود
صدای ریختن برگام
نشون فصل خزون بود
پشت این همه سکوتم
گریه هامو توندیدی
همیشه ابریم اما
تو که چشمامو ندیدی
با صدای خسته خوندم
تو برام قشنگ ترینی
هنوزم عاشقم اما
تو نگام عشق و ندیدی
سلام. بدون تعارف می گم وبلاگتون خیلی ماهه. می دونی یه جور هماهنگیه خیلی خوب بین قالب وبلاگتون و محتوای اون و عکسهایی که گذاشتین وجود داره. آفرین ؛موفق باشین. یه چیز دیگه؛ آدم احساس نمی کنه اینجا غریبه است؛ اونم به خاطر پیام خوشامد گویی اول وبلاگتونه. من که لذت بردم
سلام دوست خوبم.منم با پارسا موافقم خیلی بلاگت نازه عاشقانه ست منم وبلاگم عاشقانه است همش واسه عشقمه به منم سر بزنی خوشحال میشم عزیزم