
من سراپا عشقم
من پر از تصویرم
من پراز همهمه ی شوق یک تصمیمم.
من پر از فریادم
آتشی بی تابم
دل تو جنس بهار
نخورد آتش من بر بالت!؟
تو پر از خواستنی
شعر پرواز منی
من سراپا اشکم
من پر از آغازم
من فقط عشق رسیدن به تو در خود دارم.
........
راه پر پیچ و خمیست
تا در خانه ی تو
راه بسیار و دلم غرق در حسرت تو.
رهگذر نیست دلم که رود راحت و سرد
بعد تو می دانم
من فقط گریه ی تبدار غمم.
.........
تو پر از رمزی و راز
چون شکفتن از خاک
من سراپا بیداد
پرم از وحشت راه.
ریشه ی تو تو زمین
ریشه ی من در باد
من تو را می خواهم
هر چه بادا بادا
سرما خوردم
تقریبان تمام عمرم سرما خورده ام
دلم میخواد این آخر ترمی یه مسافرت حسابی برم
دلم میخواد یه چیزی ببینم که این تلخی ها از یادم بره
سلام عزیز از اینکه به دیوونه خونه سر زدی
ممنون بازم بیا
لطف کردی نظردادی
ممنون بازم بده
من تا 9 بهمن که
هم روز تولدمه
هم امتحاناتم تموم میشه
نمی تونم بیام مهمونی شما
ولی هرهفته یه مطلب جدید واستون دارم
خوشحال می شم تظرتو ببینم
سلام
وبلاگ قشنگی داری
و این شعری که نوشتی فکر کنم کمتر کسی باشه که یه خاطره ناب ازش نداشته باشه
اما این صفحه نظرات چرا اینجوره ...!!!
یه حالی بهش بده
به من هم سر بزن
باشی...