من از دردی انچنان کهنه برایت حرف می زنم ؛
که حتی خودم را هم پشت ان فراموش کرده ام .
من از انچنان دردی قدیمی برایت می گویم ؛
که حتی چگونه زیستن را هم از یاد من برده است .
دردی کهنه .
که هیچ وقت حتی عادت روزمرگی هم ان را از من نگرفت .
دردی که هیچ وقت در پستوی من پنهان نشد .
دردی همیشه برای همه وقت .
برای همه جا .
برای تمام لحظه ها .
تنها ان بود که هیچ وقت فراموش نشد ؛
و فراموش نکرد مرا .
تنها همراه من .
تنها چیزی که برایم مانده ؛ تا نگویم هیچم .
من نه از اینجا می گویم ؛ نه از انجا ؛
و نه از قید مکان .
من نه از حال می گویم ؛ نه از گذشته ها ؛
و نه از قید زمان .
من از قید زیستن می گویم .
قیدی برای همه جمله ها .
قیدی شاید برای تمام مکان ها و زمان ها
قیدی که تمام مکان ها و زمان هایم
را معنا داده و بی معنا کرده .
قید اجبار بودن .
بودنی که زیستن را از من گرفته
سلام دوست عزیز
ما برای کسب درامد از اینترنت محیطی شفاف وساده و قانونی(مطابق با مصوبه مجلس شورای اسلامی) برایتان مهیا نموده ایم.
سایت فرهنگی ایران بین به عنوان تنها راه قانونی کسب درامد اینترنتی در ایران افتخار آنرا دارد که اصول سیستم شبکه ای خود را مطابق با مصوبه قانون مجلس شورای اسلامی در مورد تجارت الکترونیک و نتورک مارکتینگ در ایران همسو نماید.
شما میتوانید بدون پرداخت هزینه عضویت و با ثبت نام رایگان و به میزان فعالیت خود درامدی از 2 تا بیش از 50 هزار تومان در روز رو بدست آورید...
اگر امکانش هست آدر س وبلاگ من تو پیوند اتون قرار دهید
http://www.silverchance.blogfa.com
ثانیه بلعید تمام وجودت را ....دروغ بگو به خاطره من
از زمان خارج شو بیا دستتو بده (منتظرم)
سلام
خوبی؟
این که تو لحظه زندگی کنیم عالیه
ولی
باید لحظه برای فردا زندگی کنیم.
دعام کن.
سلام
شعر هاتون بسیار زیبا هستن
امید وارم که همیشه و در هر کاری موفق باشید