بی تو چون شب ها دیگر
امشب آرامی ندارم
در سکوت کوچه تو
نیمه شب ره می سپارم
آن زمان این کوچه هر شب
کوچه میعاد ما بود
بر لب ما تا سحرگه
قصه فردای ما بود
این زمان افکنده برما
سایه، دیوار جدایی
ای خدا آخر کجا رفت
روزگار آشنایی
ای کویر سینه من
بوته های آتشت کو
در شب سرد جدایی
شعله های سرکشت کو