قلم را بر می دارم چیزی در خاطرم نیست
فقط می نویسم تا نوشته باشم ...
از تو شروع می کنم که از یک نگاه شروع شدی
از تو و نگاه و چشمهای خیس و ورق های پاره پاره
ستاره های زیبا و من و صد آه و ناله
پنجره خسته و پاییز و مشرقی نو
آسمان و دلتنگی من و یک راه چاره
درد من و غربت شعر این راه بی پایان
صدای مرده دستان من مرگ دوباره
ترنم زیبای دنیای خیالم
همه بر باد رفتند با یک اشاره
شقایق پرپر شد از دوری تو...
مرا می شناسی؟
من شعرهایم را
برایت پست کردم با اینکه
مدتهاست از یاد رفته ام ..
اضطراب اولین دیدار مان را به خاطر می آوری؟
پس از گذشت سالها
هنوز از مرور آن خاطرات
آینه ها , سرخی صورتم را میفهمند
....
و حالا من بزرگ شده ام
می بینی!!
بزرگ شده ام و هنوز
طعم اولین نامه را که برایت نوشتم از یاد نبرده ام
مرا به یاد بیاور ..
بگذار لاقل
زمستان شعرهایم را
سپری کنم .
سلام و درود به بانوی گرامی و تبریک سال نو
خوشحالم که امسال هم از نوشته های زیبای شما بهره مند میشوم . مثل همیشه زیبا .
با آرزوی سلامتی و سربلندی و موفقیت در سال جدید و سالهای آینده.
بنویس
در یاد قلمت همیشه زنده خواهی ماند
بنویس
با خط سیاه با سفید با آبی با ...
بنویس از هزار رنگ زندگی
بنویس از یک رنگی دلت از زیبایی آسمان
بانو بنویس ...
سلام
سال نو مبارک. دعا میکنم توو سال جدید گمشده ۲حرفیتو پیدا کنی و بهش برسی.
سربلند باشی.
سلام
خسته نباشی
واقعا از دیدن وبلاگت لذت می برم ای ول