در دفتر شعرم
وقتی به نام تو می رسم
خیالم ابری می شود
و چشمانم بارانی
که آرام شروع به باریدن بر نام تو می کند
تو بزرگ می شوی
جوانه می زنی و سبز می شوی
گل می دهی
و من چون قطره ی شبنم
میان گلبرگ های آغوشت به خوابی عمیق فرو می روم
و جانی تازه میگیرم.........
سلام خیلی قشنگ بود خوش حال میشم به من هم سر بزنید