تمام رویا هایم را با تو ساختم.
خانه قلبم را با یاد تو زینت بخشیدم.
تارو پود آینده ام را به امید با تو بودن ،با شیره جانم ،به هم بافتم.
شب ها در میکده به امید تو، جامی از زندگی مینوشم،
وقتی به اوج مستی می رسم تو را میبینم که در کنار دریای محبت ،
زیر درخت عشق منتظر من نشسته ای.
بیا تا باهم از شراب زندگی جرعه ای بنوشیم
وبه سوی بی نهایت پرواز کنیم.
روزی به او خواهم گفت که چقدر دوستش دارم