روزی به او خواهم گفت ...

 

 

 

تمام رویا هایم را با تو ساختم.

 معنی عشق را با آمدن تو درک کردم.

 خانه قلبم را با یاد تو زینت بخشیدم.

 تارو پود آینده ام را به امید با تو بودن ،با شیره جانم ،به هم بافتم.

شب ها در میکده به امید تو، جامی از زندگی مینوشم،

وقتی به اوج مستی می رسم تو را میبینم که در کنار دریای محبت ،

زیر درخت عشق منتظر من نشسته ای.

 بیا تا باهم از شراب زندگی جرعه ای بنوشیم

 وبه سوی بی نهایت پرواز کنیم.

 

روزی به او خواهم گفت که چقدر دوستش دارم

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد