خانه عناوین مطالب تماس با من

تنها برای تو می نویسم

تنها برای تو می نویسم

درباره من

1-سلام ، من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ، و نه به قول اون نویسنده معروف یک کلوخ تیپا خورده ، من فقط یه آدمم ، یه آدم که گاهی زیادی مهربونه گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی مغرور ، آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه و با همه زلال باشه ! اما افسوس که آدمای دیگه گاهی این چیزا رو حس نمی کنن !! کاش خدای اون بالاها آدمایی رو سر راه هم قرار بده که حرف همو بفهمیم ، به یه چیز بخندیم، به یه چیز اشک بریزیم، و فهم و ادب و ایمان چاشنی صداقت کلاممون باشه . به همون خدای آسمونا اینا شعر نیست شعار نیست لااقل برای من نیست اینا از عمق وجود م بلند میشه بس که دیوار دلم کوتاه اس،هرکه از کوچه تنهایی ما میگذرد،به هوای هوسی هم که شده،سرکی میکشد و میگذرد . . . 2- در مورد وبلاگم ... به یادگار برای کسی که نه! برای به یادگار ماندن برای روزهای نیامده ی فردا می نویسم تا یادم نرود آنچه که بودم. چیزی نیست جز دل نوشت های من. صفحات وبلاگم چیزی شبیه لایه های درونی روحی و شخصیتی من است ٬ از همان لایه های پنهانی که ۱۰۰ سال یکبار میل به بروزشان در جایی غیر از اینجا میکنم! شاید اگر شخصی که مرا از نزدیک دیده وبه ظاهر می شناسد یکی از نوشته هایم را مقابلم بلند بلند بخواند و سوال پیچم کند من همزمان بلند بلند بخندم و همه چیز را انکار کنم! و بپرسم این مزخرفات را چه کسی نوشته! 3-در مورد تولدم... متولد 56/02/14 هستم از 26 سالگی شروع به نوشتن کردم و دوست ندارم ویرایش کنم زن زیبائی نیستم موهائی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آید و نه شب را به یادت می‌‌آورد نه ابریشم نه سکوتِ شاعرانه نه حتی خیال یک خوابِ آرام پوستِ گندمی دارم که نه به گندم میماند نه کویر و چشم هائی‌ که گاهی‌ سیاه میزند گاهی‌ قهوه ای دست‌هایم دست هایم مهربانند و هر از گاهی‌ برایِ تو به یادِ تو به عشقِ تو شعر می‌‌نویسند مرا همینطور ساده دوست داشته باش... . . ۳- در مورد تو ... این منم که تو را می خوانم نه پری قصه هستم در آفاق داستان و نه قاصدکی در یک قدمی تو کسی که همواره به یاد توست سالهاست با رودخانه و آسمان زندگی می کنم برای کفتران چاهی دانه می ریزم و ماه را به مهمانی درختان دعوت می کنم این تویی که مرا در تمام لحظات می بینی می نویسم تا تمامی درختان سالخورده بدانند که تو مهربانترین مهربانی پس آرام و گرم می نویسم دوستت دارم ۴- حرف دل ... زمانی کودکی را فهمیدیم که بزرگ شده بودیم ××× و حرف را زمانی درک کردیم که جز دروغ چیز دیگری برای گفتن نداشتیم ... ادامه...

پیوندها

  • بانوی ماه تنها
  • شب تولدمن
  • .dadashreza.
  • .....عشق آتشین.....
  • عشــــــــــــــــــــــق آسمانـی مــــــن
  • هم زبون تنهایی ها
  • داستانک
  • پسرک تنها
  • ۞ مجله دوستی ۞
  • !خاطرات و خطرات
  • http://www.lostlord.com/
  • http://www.hermionejoon.persianblog.com/
  • تردید
  • http://ebham.blogfa.com
  • من و هزار تو
  • http://khodkar.blogsky.com/
  • تیکه سنگ
  • با نمک
  • http://www.doroghcity.blogsky.com/
  • ذهن بیمار
  • گوسبندانه
  • این حرفا رو فقط باید نوشت
  • خزونه
  • یـاس سفیـد
  • دیگه نمیخوام بنویسم
  • http://cartoons.blogsky.com/
  • صخره
  • روزهایم برفی است
  • موزیک
  • داستانهای غیرحرفه ای
  • رویای شیرین
  • زیباترین آرزوها کدوماست ؟
  • بهترین دانلودها
  • غریبه آشنا
  • arxanet
  • گلهای داودی
  • فقط کمی برای خودم
  • شهر ارواح
  • آموزش کامپیوتر وترفندهای موبایل
  • عاشق دل شکسته
  • دل آرام
  • یاس رازقی
  • .:Friends:.
  • عشقولانه
  • Painkiller
  • انجمن جامعه‌شناسی تهران
  • prince
  • پرنده های قفسی
  • تو خالی
  • چای پر رنگ
  • به جک دونی خوش اومدین
  • خوش آمدید
  • بازی روح
  • حرفهای یک کمی تازه
  • یکی دیگه
  • سپیده صبح
  • حرف دل
  • ستاره تنها
  • اینترمیلان
  • تنها بی تو
  • من و هزار تو
  • تنهای تنها
  • سکوی قرمز
  • http://guilty.blogsky.com/
  • بهزاد منفرد
  • شنگل
  • من و بارون
  • یادداشت های یک دلقــــک
  • کتاب داستان
  • معرفی سایت های ایرانی
  • بارانک
  • دنیای کوچیک یه دیوونه
  • دریچه
  • آدینه بوک
  • هیئت چشم انتظاران (حرم آقا زید ابن علی)
  • حضرت عشق
  • با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن
  • http://sunset.blogsky.com/
  • بیکار بودم امدم وبلاگ زدم
  • نوشته های یک روح تنها
  • اوهام
  • حوصله ام سر رفت
  • فکر و قلب
  • منم میتونم برای تو بنویسم
  • کرگدنها هم عاشق میشوند
  • یک دقیقه برای خودم!!...
  • arash
  • پرچین
  • ساحر
  • برنامه نویسی
  • یاس وحشی
  • آخرین آرزو
  • دختر شب
  • روزهای بارانی
  • لحظه های دیوانگی
  • عشق طلایی
  • غریبه آشنا
  • پسری در راه...
  • تمام نوشته هام
  • سازوآواز
  • خواب سیاه
  • نوشته های چند گیلاس
  • اسپرمی مجهول و عوضــی
  • اگه بخوای دریا رو بیاری رو کاغذ...
  • هیچ چیز
  • تنها برای تو می نویسم
  • ۞ به انتظار دیدنت ...........
  • رویای زندگی من
  • یادی از من و دوستــــــــــــــــــام
  • پرواز را دریاب پرنده رفتنی ست ...
  • روزنوشت دل تنگم
  • عـــطر خاکـــستـری هــوا
  • وبلاگ رسمی انجمن زن ذلیلان جوان
  • انفرادی !!!!
  • کلبه مهربونی
  • در دست های من واژه ای ست
  • دلسوخته
  • سیاهپوش عشق
  • عرفان مولانا
  • روز های زندگی
  • دریای آرام دل
  • فریاد از سکوت
  • سبک جدیدی از زندگی
  • باران ببار جرعه نابی به کام عشق
  • سکوت اسمان
  • ::. بغض شکسته .::
  • mohammad ali khodaparast
  • سحرنزدیک است
  • گلچین دانش
  • آلبوم عکس
  • ایکاروس
  • آموزش علم رباتیک
  • اهل هوا
  • باغ داستان
  • عشق یعنی ۰۰۰
  • Să㍍ăňħăïĕ
  • پلگافه
  • !!!!!!!!!!!!!!شوخی!!!!!!!!!!!!!!
  • :.*.:. کوچه ی بن بست و دختری با لبخند صورتی .:.*.:.
  • برنامه نویس
  • خاطرات یک کلاهزرد
  • دایره المعارف بی نزاکتی
  • فتو بلاگ نور
  • سحر
  • .::شیاطین سرخ پوش...Red Devils ::.
  • جمعه شبها بی قرارم
  • رز صحرا
  • شکوفه یاس
  • نوشته های من خودم و مسعود
  • آنتی گون
  • نوپا
  • آرام دل ۰۰۰
  • قصه شهر سکوت
  • قصه شهر سکوت...
  • شخص ثالث
  • (( ای کاش سرنوشت اشتباه می نوشت ))
  • میعاد گاه عشق
  • یه کوچولو حرف
  • Adiabatic
  • آدمها رو عشقشون پا میذارن آدمها آدمو تنها میذارن
  • ناهه ودکتر ژیواگو
  • سوشیانت
  • تو مرام ما نه نفرین جایی داره نه دروغ
  • یادداشتهای پراکنده ای یک مهاجر
  • *::::: کی میدونه عشق یعنی چی :::::*
  • چرا کسی نمی زاره من چشاشو در آرم
  • e30(اسی)
  • من تو عشق(هفته آخر)
  • پالیز
  • بوالفضول الشعرا
  • لحظه های هستی ام
  • لحظه های ناب و حقیقی(موبایل و ارتباطات)
  • تپشی مجروه
  • سیاورشن
  • نشریه خصوصی مهدی جمالیان
  • پرستوی مهاجر
  • خنده بازار
  • مجموعه مقالات محمد افقری
  • دل سوخته
  • انجمن سینمای جوانان ایران
  • دختر پسرا
  • کد آهنگ برای وبلاگ
  • http://www.lirya.mihanblog.com/
  • زنجیر عشق
  • در آغوشم خواهی ماند
  • قرمـــــــــــــــــــــــــــــــز
  • نغمه
  • عا شق ترین عاشق
  • MAX PAYNE
  • سیاه نامه
  • گرگ بارون دیده
  • آهوی زیبای من
  • thinkandheart
  • چشمان افسون
  • ...بـا خـاطـرات خـمیـده
  • دختر سرزمین باران
  • آماتور ها خوشبختانه به بهشت نمی روند
  • عشق و حال ( نوشین گلم )
  • آنجلینا (عشق من)
  • حرفهای مانده در دل (هومن)
  • نسرین جونم
  • از همه چیز و همه کس
  • تنها ترین گناه
  • عشق صدای فاصله هاست
  • .:: قهرمان فراموش شده ::.

دسته‌ها

  • دل نوشته 112
  • بدون شرح 18

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • چهل سالگی...
  • زنها اینگونه میمیرند...
  • تقدیم به تمام پدران مهربون...
  • ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ...
  • .
  • ...
  • [ بدون عنوان ]
  • مادرها هر گز نمی میرند ...
  • سال نو مبارک ...
  • تنها سهم او...

بایگانی

  • خرداد 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • شهریور 1393 1
  • تیر 1393 1
  • خرداد 1393 1
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 2
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 2
  • آذر 1392 3
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 1
  • خرداد 1392 1
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 4
  • بهمن 1391 1
  • دی 1391 3
  • آذر 1391 1
  • آبان 1391 7
  • مهر 1391 3
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 8
  • تیر 1391 20
  • خرداد 1391 4
  • اردیبهشت 1391 2
  • فروردین 1391 3
  • اسفند 1390 2
  • بهمن 1390 11
  • دی 1390 10
  • آذر 1390 2
  • آبان 1390 4
  • مهر 1390 7
  • شهریور 1390 1
  • مرداد 1390 1
  • تیر 1390 1
  • خرداد 1390 3
  • فروردین 1390 1
  • دی 1389 5
  • مهر 1389 2
  • شهریور 1389 1
  • تیر 1389 1
  • خرداد 1389 1
  • اردیبهشت 1389 2
  • فروردین 1389 3
  • بهمن 1388 2
  • دی 1388 7
  • آذر 1388 6
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • شهریور 1388 4
  • مرداد 1388 6
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 2
  • اردیبهشت 1388 4
  • فروردین 1388 13
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 4
  • آبان 1387 5
  • مرداد 1387 4
  • خرداد 1387 5
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 1
  • اسفند 1386 1
  • بهمن 1386 2
  • دی 1386 7
  • آذر 1386 6
  • آبان 1386 16
  • مهر 1386 15
  • شهریور 1386 15
  • مرداد 1386 19
  • تیر 1386 5
  • خرداد 1386 3
  • اردیبهشت 1386 12
  • فروردین 1386 29
  • اسفند 1385 6
  • بهمن 1385 19
  • دی 1385 2
  • آذر 1385 26
  • آبان 1385 24
  • مهر 1385 28
  • شهریور 1385 57
  • مرداد 1385 56
  • تیر 1385 88
  • خرداد 1385 72
  • اردیبهشت 1385 60
  • فروردین 1385 97
  • اسفند 1384 71
  • بهمن 1384 80
  • دی 1384 57
  • آذر 1384 14
  • آبان 1384 14
  • مهر 1384 50
  • شهریور 1384 76
  • مرداد 1384 95
  • تیر 1384 54
  • خرداد 1384 87
  • اردیبهشت 1384 27
  • فروردین 1384 72
  • اسفند 1383 36
  • بهمن 1383 2

آمار : 876665 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • مثل دوران کودکی ام دوستت دارم ... ده تا ... ... قدر همه دنیا شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1386 11:17
    نمی خواهم آخرین ورق دفتر خاطرات تو باشم که پاره میشوم پاییز که بیاید و تو نباشی سوار بر بادها سرگردان در کوچه ها باید به دنبال کدام خانه خود باشم .... قلم را روی کاغذ فشار می دهم اما هیچ نمی نویسم نمی توانم از تو هیچ به یاد نمی آورم تنها نامی که ماه هاست بر زبان نیاوردمش و یک مشت خاطره که آنقدر پوسیده اند که نمی دانم...
  • لحظه های دور از تو .... چهارشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1386 11:21
    با اجازه تو! جای خالی ات را به انتشار بوی شاخه گلی هدیه کرده ام بدون تو اینجا قلبم ته مانده آرزوهایش را بدرقه می کند و نا امیدانه نفسهای گرمت را به روی کاغذ مقابلش حک می کند و بعد؛ به اجاق خاموش خاطرات پرتاب می کند از تو چه پنهان دوباره بغض کرده ام؛ باید وضو بگیرم؛ از بس اذان چشمهای تو را نشنیده ام تمام نمازهای نگاهم...
  • تو تا زنده‌ای نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی... سه‌شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1386 08:36
    ... من عاشق داستان شازده کوچولو ام من همون گل مغرورم... روباه گفت: تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن! شازده کوچولو :پرسید: اهلی یعنی چه؟ روباه گفت: یعنی ایجاد علاقه کردن! شاده کوچولوپرسید: چطوری؟ روباه گفت: با صبوری کردن ... روباه گفت:ارزش گل تو به قدرِ عمری است که به پاش صرف کرده‌ای. شازده کوچولو برای آن که یادش بماند...
  • لحظه های انتظار ... دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 11:40
    دور از تو لحظه هایم به سال نوری گذشت! من پیر ترین زن جهانم... دستان گرم تو ای کاش درد مکرر مرا دوباره درمان میکرد و مرا از هجوم اینهمه گامهای بیهوده نجات میداد خیابانهای شهر ما از نوای آوارگی گامهای من دلش عجیب گرفته با من بگو ای مسیحای من با من بگو چرا شفای دستان تو دیگر دردهای دلم را به سمت آرامش دریا گونه چشمانت...
  • برای من عشق نه کلام است؛ نه صوت و صدا... شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 10:33
    به اعتماد دستی مهربان همان اسطوره ی ناپیدای قلبم بی محابا به عمق شب تاختم تاختم تا در انتهای بی انتهای عشقت گم شوم تا کجا رفتم ندانم چه کردن ها و شنیدن ها و دیدن ها هم بماند فقط به یک باور رسیدم که شبم بی تو فردایی نداره ... امروز دلم را در یک ترانه شرقی شستشو دادم تا وقتی که صدای تو را از گلهای رازقی می شنوم بالهای...
  • دلتنگی های دختری که هیچ کس و جز تو نداره پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 10:00
    دیشب بود جایی میان شک و یقین ! نیاز به تازه شدن بیداری ام را می آزرد و خوابهایم آشفته تر از قبل ؛ میل به رویای لبخند تو داشت ... انگار سالیان سال ؛ حال در خود مانده ی ایمانم تحویل نشده بود ... باید پنجره را به سمت نگاهت می گشودم . می خواستم حضورت را نفس بکشم و در صداقت چشمانت شناور شوم ! گذاشتم برایم عشق را تلاوت کنی...
  • لحظه خاموشی ... سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 10:06
    میدانی چه می شود وقتی تمام احساساتت و عشقت را جمع کنی و همه را به یک نفر هدیه کنی مایه نشاطش باشی و تمام تلاشت شاد نگهداشتن او باشد . اما او بی اعتنا باشد و بی تفاوت . اینچنین است که لحظه های خاموشی جان می گیرد ... . . . در اتاقی که به اندازه یک تنهایی است.. دل من..که به اندازه ی یک عشق است.. به بهانه ی ساده ی خوشبختی...
  • گـــــــــریـــه نــــکن عـــــــزیــــــــزم دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 16:01
    گـــــــــریـــه نــــکن عـــــــزیــــــــزم دلت تنگ است میدانم ، قلبت شکسته است می دانم ، زندگی برایت عذاب است میدانم ، دوری برایت سخت است میدانم … اما برای چند لحظه آرام بگیر عزیزم … گریه نکن که اشکهایت حال و هوای مرا نیز بارانی می کند ، گریه نکن که چشمهای من نیز به گریه خواهند افتاد … آرام باش عزیزم ، دوای درد تو...
  • ماه تنها ... دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 15:07
    آبرو گر ز درون شکسته ای فاش مکن که خسته ای روی پریده رنگ تو سیلی سخت بایدش کاسه آبروی را مجمر پر شراره کن
  • فکر این عذاب... یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1386 12:46
    فکر این عذاب چه عذاب بزرگی است وقتی که من تمام تنهایی را به دوش می کشم و سخت ترین لحظه های انتظار را با شکیبایی خود قسمت می کنم. آرزوی محالی ست درک دستهای تو از انتهای تنهایی ستاره های چیده شده و سفره های خالی احساس که مهربانی سایه ها رنگینش کرده است تو حتی از فکر این عذاب هم عاجزی و من هر روز تحلیل می روم ....
  • تصویر عشقم یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1386 10:24
    یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یه جوون خسته بود که دلش شکسته بود در شبی تیره و تاربا دلی گریون و زار در پی عشقش می گشت از خدا کمک میخواست سجده کرد روی به خدا چون گلی بر روی خاک از خدا خواست همدمش را همدم آن سوی دنیایش را توی اون تاریکی شب واسه همدمش حرف می زد از او میخواست که برگرده مثل اون عاشقهای دلبسته هی اونو صدا...
  • درست مثل زندگی ... سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 15:51
    ۱- در خیابانی در حال قدم زدن هستم ٬ گودال عمیقی در پیاده رو وجود دارد ٬ می افتم داخل گودال ٬ تا ابد طول می کشد که از آن بیرون بیایم ٬ خودم مقصرم . ۲- در همان خیابان در حال قدم زدن هستم ٬‌دوباره می افتم داخل همان گودال ٬ باز هم زمان زیادی طول می کشد که از آ ن بیرون بیایم ٬ این دیگر تقصیر من نیست . ۳- درهمان خیابان...
  • شازده کوچولو (( در سیاره دوم )) دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 10:20
    شازده کوچولو اثر جاودان آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده معاصر فرانسوی تا کنون به بیش از صد زبان ترجمه شده. بر طبق یک نظر سنجی که در سال 1999 در فرانسه به عمل آمد ودر روزنامهء پاریزین به چاپ رسید، شازده کوچولو محبوب ترین کتاب در قرن بیستم بوده و از این رو « کتاب قرن » نام گرفته. این کتاب داستان شازده کوچولو و سیاره...
  • به تو می اندیشم .... پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 09:13
    آنگاه که عطر گل های یاس مرا مست می کند من به تو می اندیشم و به اینکه آیا به راستی مستی ام از عطر این گلهاست ؟ آنگاه که نسیم بهاری افسونگرانه از میان موهای پریشانم می گذرد من به تو می اندیشم آنگاه که دستهای خالی من معنای تنها بودن را به یادم می آورد آنگاه که این لحظه های ساکت پرهیاهو بی رحمانه از صفحات بی رنگ زندگیم...
  • مرگ تدریجی چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 11:11
    کجایند آن چشمها که نظاره کنند مرگ تدریجی بی کسی ام را؟ کجایند آن چشمها که نظاره کنند جهنم سرد شعله کشیده تحملم را؟ یادم آمد که به تو گفتم : چه کنیم؟؟؟؟ و تو گفتی :می خواهمت یا نه اینطور گفتی گفتی: پیمان می بندم با پیمان که تا زمان پیمان ، پیمانم را نشکنم گفتم چطور؟ گفتی : ارزشش را دارد عزیز دل ؛ و من گول حرفهای چون...
  • عاقبت داغ مرا خواهی دید.... یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 15:30
    آخر ای دوست نخواهی پرسید که دل ازدوریت چه کشید سوخت در آتش وخاکستر شد وعده های توبه دادش نرسید داغ ماتم شد و بر سینه نشست اشک حسرت شد و برخاک چکید آن همه عهد فراموشت شد چشم من روشن و روی تو سپید جان به لب آمده درظلمت غم کی به دادم رسی، ای صبح امید آخر این عشق مرا خواهد کشت عاقبت داغ مرا خواهی دید....
  • احساسم را سیاه کردید یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 15:13
    هر لحظه با تازیانه بر احساسم می زنند تا مرا مجبور کنند تو را فراموش کنم. فراموشی تو؟ مگر اینان نمی دانند در ذره ذره وجود منی؟ فراموشی خود؟ بس کنید نزنید همه احساسم را سیا ه کردید نزنید ... احساسم را سیاه کردید
  • پیر شده ام ننه! زیادی فکر می‌کنم ...! یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 14:03
    چند معادله هست که نمی‌تونم حلش کنم.... - چی هست؟ - کرایه رفت و آمد من 1400 تومن بود – هر کورس 700 تومن- و حالا هر کورسی 1500 شده، که در مجموع میشه 3000 تومن روزانه! حساب کن که من فقط 20 روز برم سرکار- با حساب تعطیلی و مرخصی‌ها!!!- یعنی 32000 تومن فقط کرایه زیاد شده! حالا من با 20000 تومن افزایش سالیانه حقوقم، چه جوری...
  • پدر عزیزم چون همیشه عاشقانه دوستت دارم روزت مبارک یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 00:26
    امشب شب عیش است و مرا به تو حکایت دیگر .... تولد مولایم علی را به همه دوستداران او تبریک می گویم . یا علی نمی دانم چرا باید در تولدت و آمدنت به این دنیا اشک بریزم و موقع رفتن و به وصال رسیدنت را تبریک بگویم ؟ این دنیا برایت کوچک بود . اما قبولش کردی ... این خود دلیل بزرگیت بود . روز پدر را به همه پدران و بخصوص پدر...
  • من ... پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 10:04
    خورشید پرتوان می تابد و من... در تاریکی اندیشه های تلخ خود، درمانده ام!
  • دیگر کافیست ... چهارشنبه 20 تیر‌ماه سال 1386 14:06
    دلم برای کسی تنگ است که همیشه در همه جا با من بود و پیوسته بی من بود کسی که بی من ماند کسی که با من نیست کسی که..... دیگر کافیست
  • آیا کسی هست ؟ دوشنبه 18 تیر‌ماه سال 1386 10:03
    افسوس من با تمام خاطره هایم از خون که جز حماسه خونین نمی سرود و از غرور ‚ غروری که هیچ گاه خود را چنین حقیر نمی زیست در انتهای فرصت خود ایستاده ام و گوش میکنم نه صدایی و خیره میشوم نه ز یک برگ جنبشی و نام من که نفس آن همه پکی بود دیگر غبار مقبره ها را هم بر هم نمی زند لرزید و بر دو سوی خویش فرو ریخت و دستهای ملتمسش از...
  • من و تو یکشنبه 17 تیر‌ماه سال 1386 11:07
    تو آن جایی و من این جا در این فکر که تا چه حد دلتنگ توام...
  • یکی بود یکی نبود ... شنبه 16 تیر‌ماه سال 1386 13:14
    برای سالها می نویسم سالها بعد که چشمان تو عاشق می شوند افسوس که قصه مادربزرگ درست بود همیشه یکی بود و یکی نبود ... ای اشک چه بی موقع می ریزی ... ای بغض چه نا به هنگام گلویم را می فشاری و راه جاری شدن واژه ها را می بندی ! اگرمی دانستم چگونه مهارتان کنم ... آنگاه حرف می زدم و آنچه را که در ژرفای قلبم بود بیان می کردم...
  • آه سرد ... سه‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1386 10:30
    تو رویای خویش را، بر پرده های خاموش نقش می زنی و من، زندگی را خاموش خاموش بر پرده های رویا بگو تو از جنس دیگری یا من؟!
  • روز مبادا.... شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 15:32
    خسته‌ام ، خسته از این دنیا‌ی سیاه و سفیدِ قلبم و مردمانی که خاکستری را نمی‌شناسند ، آبی آسمان را نمی‌بینند و بر سبز سبزه‌ها می‌خندد از دل‌بسته‌گی‌هایی با رنگ عشق با نام عشق و با هر چه دروغین است از عشق از این چشم‌های پر دروغ که پیشه‌ ِ‌شان فریب است و رسمشان نیرنگ خسته‌ام خسته از انتظار بیهوده خسته از نیامدن‌ها و...
  • مشکلی پیش نمی آید چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 08:55
    تو سکوت می کنی و من از تکرار مداوم واژه ی سکوت سردم می شود! و صدای سوزناک باد را بر صحرای برهوت دلم میشنوم می گویند : ((سکوت نشانِ رضاست )) ... خوب میدانم که سکوت تو از رضای دلت نیست می دانم ؛ عادت می کنم ، به سکوت سرد تو هم عادت می کنم نمی دانم خوب است یا بد؟! زود عادت کردنم را می گویم ! یکی می گفت: (( تو وانمود...
  • مرا یاد کن ... سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 09:00
    ای که شبهای بارانی در کوچه های ذهنم پرسه می زنی از پنجره کلماتم بر واژه های سوزان دلم می گذری و مرا در پاییز تنهایی رها می کنی بی انکه از چشمان نمناک خبر بگیری امشب باز هم بارانیست و من دلتنگ چشم انتظار طلوع خیالت به بارش اسمان چشم دوخته ام در جستجوی یادت پس مرا یاد کن... و برایم یارباش مثل ساحل برای دریا پناهگاهباش...
  • قسمت ... دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1386 09:04
    خستم خیلی خسته بیشتر از همه کس و همه چیز از خودم خستم . از خودم خستم چون حال و حوصله کسی رو ندارم ولی مجبورم بگم بخندم شوخی کنم تا یه وقت کسی از دستم دلگیر نشه این روزا تنها دوستم غم شده بیخیال ! نمیدونم چی بنویسم فقط اومدم تا یه ذره خالی بشم دلم میخواد برم یه جا انقدر داد بزنم که بیحال بشم بعد بیفتم و دیگه از جام پا...
  • افسوس... یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 08:55
    همیشه در دلم صدا صدای توست کجا تو می رسی به من ؟ کجا تو می رسی که بر گل سپید آرزو شکفته غنچه های اشک کجا تو می رسی به من ؟ دگر ز بی قراریم ز خاطرات پر طراوت جوانیم نمانده جز دو سنگ گور کجا تو می رسی به من ؟ دگر ز تو دگر ز من جز این صدا نمانده هیچ ولی همیشه این صدا صدای توست .... .. ... کاش بر سینه خویش نقشی از عشق تو...
  • 1609
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • صفحه 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 54