خانه عناوین مطالب تماس با من

تنها برای تو می نویسم

تنها برای تو می نویسم

درباره من

1-سلام ، من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ، و نه به قول اون نویسنده معروف یک کلوخ تیپا خورده ، من فقط یه آدمم ، یه آدم که گاهی زیادی مهربونه گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی مغرور ، آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه و با همه زلال باشه ! اما افسوس که آدمای دیگه گاهی این چیزا رو حس نمی کنن !! کاش خدای اون بالاها آدمایی رو سر راه هم قرار بده که حرف همو بفهمیم ، به یه چیز بخندیم، به یه چیز اشک بریزیم، و فهم و ادب و ایمان چاشنی صداقت کلاممون باشه . به همون خدای آسمونا اینا شعر نیست شعار نیست لااقل برای من نیست اینا از عمق وجود م بلند میشه بس که دیوار دلم کوتاه اس،هرکه از کوچه تنهایی ما میگذرد،به هوای هوسی هم که شده،سرکی میکشد و میگذرد . . . 2- در مورد وبلاگم ... به یادگار برای کسی که نه! برای به یادگار ماندن برای روزهای نیامده ی فردا می نویسم تا یادم نرود آنچه که بودم. چیزی نیست جز دل نوشت های من. صفحات وبلاگم چیزی شبیه لایه های درونی روحی و شخصیتی من است ٬ از همان لایه های پنهانی که ۱۰۰ سال یکبار میل به بروزشان در جایی غیر از اینجا میکنم! شاید اگر شخصی که مرا از نزدیک دیده وبه ظاهر می شناسد یکی از نوشته هایم را مقابلم بلند بلند بخواند و سوال پیچم کند من همزمان بلند بلند بخندم و همه چیز را انکار کنم! و بپرسم این مزخرفات را چه کسی نوشته! 3-در مورد تولدم... متولد 56/02/14 هستم از 26 سالگی شروع به نوشتن کردم و دوست ندارم ویرایش کنم زن زیبائی نیستم موهائی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آید و نه شب را به یادت می‌‌آورد نه ابریشم نه سکوتِ شاعرانه نه حتی خیال یک خوابِ آرام پوستِ گندمی دارم که نه به گندم میماند نه کویر و چشم هائی‌ که گاهی‌ سیاه میزند گاهی‌ قهوه ای دست‌هایم دست هایم مهربانند و هر از گاهی‌ برایِ تو به یادِ تو به عشقِ تو شعر می‌‌نویسند مرا همینطور ساده دوست داشته باش... . . ۳- در مورد تو ... این منم که تو را می خوانم نه پری قصه هستم در آفاق داستان و نه قاصدکی در یک قدمی تو کسی که همواره به یاد توست سالهاست با رودخانه و آسمان زندگی می کنم برای کفتران چاهی دانه می ریزم و ماه را به مهمانی درختان دعوت می کنم این تویی که مرا در تمام لحظات می بینی می نویسم تا تمامی درختان سالخورده بدانند که تو مهربانترین مهربانی پس آرام و گرم می نویسم دوستت دارم ۴- حرف دل ... زمانی کودکی را فهمیدیم که بزرگ شده بودیم ××× و حرف را زمانی درک کردیم که جز دروغ چیز دیگری برای گفتن نداشتیم ... ادامه...

پیوندها

  • بانوی ماه تنها
  • شب تولدمن
  • .dadashreza.
  • .....عشق آتشین.....
  • عشــــــــــــــــــــــق آسمانـی مــــــن
  • هم زبون تنهایی ها
  • داستانک
  • پسرک تنها
  • ۞ مجله دوستی ۞
  • !خاطرات و خطرات
  • http://www.lostlord.com/
  • http://www.hermionejoon.persianblog.com/
  • تردید
  • http://ebham.blogfa.com
  • من و هزار تو
  • http://khodkar.blogsky.com/
  • تیکه سنگ
  • با نمک
  • http://www.doroghcity.blogsky.com/
  • ذهن بیمار
  • گوسبندانه
  • این حرفا رو فقط باید نوشت
  • خزونه
  • یـاس سفیـد
  • دیگه نمیخوام بنویسم
  • http://cartoons.blogsky.com/
  • صخره
  • روزهایم برفی است
  • موزیک
  • داستانهای غیرحرفه ای
  • رویای شیرین
  • زیباترین آرزوها کدوماست ؟
  • بهترین دانلودها
  • غریبه آشنا
  • arxanet
  • گلهای داودی
  • فقط کمی برای خودم
  • شهر ارواح
  • آموزش کامپیوتر وترفندهای موبایل
  • عاشق دل شکسته
  • دل آرام
  • یاس رازقی
  • .:Friends:.
  • عشقولانه
  • Painkiller
  • انجمن جامعه‌شناسی تهران
  • prince
  • پرنده های قفسی
  • تو خالی
  • چای پر رنگ
  • به جک دونی خوش اومدین
  • خوش آمدید
  • بازی روح
  • حرفهای یک کمی تازه
  • یکی دیگه
  • سپیده صبح
  • حرف دل
  • ستاره تنها
  • اینترمیلان
  • تنها بی تو
  • من و هزار تو
  • تنهای تنها
  • سکوی قرمز
  • http://guilty.blogsky.com/
  • بهزاد منفرد
  • شنگل
  • من و بارون
  • یادداشت های یک دلقــــک
  • کتاب داستان
  • معرفی سایت های ایرانی
  • بارانک
  • دنیای کوچیک یه دیوونه
  • دریچه
  • آدینه بوک
  • هیئت چشم انتظاران (حرم آقا زید ابن علی)
  • حضرت عشق
  • با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن
  • http://sunset.blogsky.com/
  • بیکار بودم امدم وبلاگ زدم
  • نوشته های یک روح تنها
  • اوهام
  • حوصله ام سر رفت
  • فکر و قلب
  • منم میتونم برای تو بنویسم
  • کرگدنها هم عاشق میشوند
  • یک دقیقه برای خودم!!...
  • arash
  • پرچین
  • ساحر
  • برنامه نویسی
  • یاس وحشی
  • آخرین آرزو
  • دختر شب
  • روزهای بارانی
  • لحظه های دیوانگی
  • عشق طلایی
  • غریبه آشنا
  • پسری در راه...
  • تمام نوشته هام
  • سازوآواز
  • خواب سیاه
  • نوشته های چند گیلاس
  • اسپرمی مجهول و عوضــی
  • اگه بخوای دریا رو بیاری رو کاغذ...
  • هیچ چیز
  • تنها برای تو می نویسم
  • ۞ به انتظار دیدنت ...........
  • رویای زندگی من
  • یادی از من و دوستــــــــــــــــــام
  • پرواز را دریاب پرنده رفتنی ست ...
  • روزنوشت دل تنگم
  • عـــطر خاکـــستـری هــوا
  • وبلاگ رسمی انجمن زن ذلیلان جوان
  • انفرادی !!!!
  • کلبه مهربونی
  • در دست های من واژه ای ست
  • دلسوخته
  • سیاهپوش عشق
  • عرفان مولانا
  • روز های زندگی
  • دریای آرام دل
  • فریاد از سکوت
  • سبک جدیدی از زندگی
  • باران ببار جرعه نابی به کام عشق
  • سکوت اسمان
  • ::. بغض شکسته .::
  • mohammad ali khodaparast
  • سحرنزدیک است
  • گلچین دانش
  • آلبوم عکس
  • ایکاروس
  • آموزش علم رباتیک
  • اهل هوا
  • باغ داستان
  • عشق یعنی ۰۰۰
  • Să㍍ăňħăïĕ
  • پلگافه
  • !!!!!!!!!!!!!!شوخی!!!!!!!!!!!!!!
  • :.*.:. کوچه ی بن بست و دختری با لبخند صورتی .:.*.:.
  • برنامه نویس
  • خاطرات یک کلاهزرد
  • دایره المعارف بی نزاکتی
  • فتو بلاگ نور
  • سحر
  • .::شیاطین سرخ پوش...Red Devils ::.
  • جمعه شبها بی قرارم
  • رز صحرا
  • شکوفه یاس
  • نوشته های من خودم و مسعود
  • آنتی گون
  • نوپا
  • آرام دل ۰۰۰
  • قصه شهر سکوت
  • قصه شهر سکوت...
  • شخص ثالث
  • (( ای کاش سرنوشت اشتباه می نوشت ))
  • میعاد گاه عشق
  • یه کوچولو حرف
  • Adiabatic
  • آدمها رو عشقشون پا میذارن آدمها آدمو تنها میذارن
  • ناهه ودکتر ژیواگو
  • سوشیانت
  • تو مرام ما نه نفرین جایی داره نه دروغ
  • یادداشتهای پراکنده ای یک مهاجر
  • *::::: کی میدونه عشق یعنی چی :::::*
  • چرا کسی نمی زاره من چشاشو در آرم
  • e30(اسی)
  • من تو عشق(هفته آخر)
  • پالیز
  • بوالفضول الشعرا
  • لحظه های هستی ام
  • لحظه های ناب و حقیقی(موبایل و ارتباطات)
  • تپشی مجروه
  • سیاورشن
  • نشریه خصوصی مهدی جمالیان
  • پرستوی مهاجر
  • خنده بازار
  • مجموعه مقالات محمد افقری
  • دل سوخته
  • انجمن سینمای جوانان ایران
  • دختر پسرا
  • کد آهنگ برای وبلاگ
  • http://www.lirya.mihanblog.com/
  • زنجیر عشق
  • در آغوشم خواهی ماند
  • قرمـــــــــــــــــــــــــــــــز
  • نغمه
  • عا شق ترین عاشق
  • MAX PAYNE
  • سیاه نامه
  • گرگ بارون دیده
  • آهوی زیبای من
  • thinkandheart
  • چشمان افسون
  • ...بـا خـاطـرات خـمیـده
  • دختر سرزمین باران
  • آماتور ها خوشبختانه به بهشت نمی روند
  • عشق و حال ( نوشین گلم )
  • آنجلینا (عشق من)
  • حرفهای مانده در دل (هومن)
  • نسرین جونم
  • از همه چیز و همه کس
  • تنها ترین گناه
  • عشق صدای فاصله هاست
  • .:: قهرمان فراموش شده ::.

دسته‌ها

  • دل نوشته 112
  • بدون شرح 18

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • چهل سالگی...
  • زنها اینگونه میمیرند...
  • تقدیم به تمام پدران مهربون...
  • ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ...
  • .
  • ...
  • [ بدون عنوان ]
  • مادرها هر گز نمی میرند ...
  • سال نو مبارک ...
  • تنها سهم او...

بایگانی

  • خرداد 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • شهریور 1393 1
  • تیر 1393 1
  • خرداد 1393 1
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 2
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 2
  • آذر 1392 3
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 1
  • خرداد 1392 1
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 4
  • بهمن 1391 1
  • دی 1391 3
  • آذر 1391 1
  • آبان 1391 7
  • مهر 1391 3
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 8
  • تیر 1391 20
  • خرداد 1391 4
  • اردیبهشت 1391 2
  • فروردین 1391 3
  • اسفند 1390 2
  • بهمن 1390 11
  • دی 1390 10
  • آذر 1390 2
  • آبان 1390 4
  • مهر 1390 7
  • شهریور 1390 1
  • مرداد 1390 1
  • تیر 1390 1
  • خرداد 1390 3
  • فروردین 1390 1
  • دی 1389 5
  • مهر 1389 2
  • شهریور 1389 1
  • تیر 1389 1
  • خرداد 1389 1
  • اردیبهشت 1389 2
  • فروردین 1389 3
  • بهمن 1388 2
  • دی 1388 7
  • آذر 1388 6
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • شهریور 1388 4
  • مرداد 1388 6
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 2
  • اردیبهشت 1388 4
  • فروردین 1388 13
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 4
  • آبان 1387 5
  • مرداد 1387 4
  • خرداد 1387 5
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 1
  • اسفند 1386 1
  • بهمن 1386 2
  • دی 1386 7
  • آذر 1386 6
  • آبان 1386 16
  • مهر 1386 15
  • شهریور 1386 15
  • مرداد 1386 19
  • تیر 1386 5
  • خرداد 1386 3
  • اردیبهشت 1386 12
  • فروردین 1386 29
  • اسفند 1385 6
  • بهمن 1385 19
  • دی 1385 2
  • آذر 1385 26
  • آبان 1385 24
  • مهر 1385 28
  • شهریور 1385 57
  • مرداد 1385 56
  • تیر 1385 88
  • خرداد 1385 72
  • اردیبهشت 1385 60
  • فروردین 1385 97
  • اسفند 1384 71
  • بهمن 1384 80
  • دی 1384 57
  • آذر 1384 14
  • آبان 1384 14
  • مهر 1384 50
  • شهریور 1384 76
  • مرداد 1384 95
  • تیر 1384 54
  • خرداد 1384 87
  • اردیبهشت 1384 27
  • فروردین 1384 72
  • اسفند 1383 36
  • بهمن 1383 2

آمار : 876710 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • ای دوست !! شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 20:06
    واما، ای دوست! من آن نیستم که نمایانم. ظاهر من غیر از لباسی بافته از سهل انگاری و زیبایی نیست که مرا از پرسشهای تو و تو را از فراموشی من در امان میدارد. و اما منی که در من پنهان است و ادعا میکند که من است ؛ رازی پوشیده است که در اعماق وجودم پنهان است و هیچ کس جز من از آن خبر ندارد و بدین گونه تا ابد پنهان و مخفی...
  • بدرود! شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 02:51
    باید چیزی که می نویسی از قلبت باشد. از خودت. از هر آنچه که فکر می کنی و می اندیشی. مهم این است که خودت را بیان کنی تا خودت را بهتر بشناسی. مهم این است که در دریای بیکران اتفاقات روزانه که تو را در بر گرفته اند بدانی و آگاه باشی که کدام راه را انتخاب کرده ای. ولی اکنون نه به چیزی فکر می کنم و نه می اندیشم. انتخاب راهی...
  • فرشته زمینی جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 23:37
    سوار بر تاکسی و همسفرراهی کوتاه باچهارمسافر... ترافیک،ترافیک ،ترافیک ترانه ها یکی پس از دیگری بگوش می رسیدن... اونم از لطف ترافیک ... سرگرمی تو شده بازی با این دل غمگین... اصلا یادت نمی آد... پسری بیس تیا بیست یک ساله سر شو تکیه به پنجره داده بود واشک آرام آرام از گوشه چشمانش سرازیر می شد دوباره دل هوای با تو بودن...
  • ماه حسود نیست ۰۰۰ جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 23:23
    دلم سکوت کرده است و روز به روز حواس من شفافیت خویش را از دست می دهد .. مثل زمانی که پلک نزدیک می کنی تا کورسویی ببینی از ساحل دوردست .... اما زمان زیادیست که در کابوس پریشانی گرفتارم و مدام با خود می گویم کی تمام می شود روزهای سنگین ؟ روزهایی مثل تابستان دم کرده و داغ ... روزهای مرطوب و شرجی تابستان که نفس تا خرخره...
  • ( اینو نخون خودمم نمی دونم چی نوشتم جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 23:04
    اینجا جایی بود که می تونستم راحت بنویسم ، از خودم ، فکرم بنویسم از همه آن چیزهایی که موجب شادیم بودند و یا غمگینی ام .... اما مدتیست که حتی اینجا هم نمی توانم آنطور که می خواهم بنویسم ، نمی شود گفت همه آن چیزهایی را که در اعماق این ذهن خسته رسوب کرده ... این چند وقت به قدری فکر کرده ام که گاهی فکر می کنم سرم عین دیگ...
  • نامه جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 21:59
    گلم سلام این اولین نامه نیست که به تو می نویسم ، آخرین نامه نیز نخواهد بود . می نویسم تا خاطرت باشد همیشه یاد نگاهت را در خاطرم خواهم سپرد.. دیروز گلهای آقاقی کوچک خانمان پژمرده بودند آسمان تاریک شده بود و خورشید در پس ابرهایی که دوریت را گریه میکردند ، پنهان گشته بود. آنها نیز دوریت را احساس کرده بودند.. ببین من چه...
  • تو نیستی که ببینی جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 02:35
    تو نیستی که ببینی چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست چگونه جای تو در جان زندگی سبز است هنوز پنجره باز است تو از بلندی ایوان به باغ می نگری درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند تمام گنجشکان که درنبودن تو مرا به باد ملامت گرفته...
  • غمی غمناک جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 01:59
    وقتی خیلی دلم می گیره این شعر را زمزمه میکنم من بلد نیستم شعر بگم ولی عاشق شعر و ادبیات هستم الان مدتی هست که سر حال نیستم . از بس تقش بازی کردم خسته شدم ... کاش می تونستم خودم باشم ، خوده خودم ... نه نقاب لبخند... این شعر را که از سهراب سپهری است خیلی به دلم میشینه ؛ چون واقعا ... نام شعر : غمی غمناک شب سردی است ، و...
  • شب تولد من ۰۰۰ پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 21:37
    امـــــشب تولــــــــــــد مــــــــــــــــــــن است جشن کوچکی به راه می اندازم و تو را دعوت میکنم تو نمیایی !!!! باز هم مرحبا به خاطرات !!! میهمانهای ناخوانده ای هستند که با حضورشان مرا دل شاد میسازنند تنها از تو میخواستم که لبخندی را برایم کادوپیچ کنی و با شاخه گلی به دیدارم بیایی .... چرا نیامدی ؟؟؟ کی یادش بود که...
  • تا حالا شده به انتظار شنیدن دوباره ی یه صدای آشنا روزها ، شبها۰۰ پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 21:08
    چقدر دلم برایش تنگ شده ۰۰۰ شاید سزاوار دوری هستم ،نمی دانم . فقط میدونم خیلی دلم تنگه براش. .. شاید بپرسین چرا یکروز شادم ،یکروز گرفته نمی دونم ... خودم هم حال خودم را نمی فهمم؛ فقط می دونم یک دیوانه ام همین ... اون عزیز دلم راست می گفت که : ای بابا برو دیوانه ،تو واقعا دیوانه ای ...! آره بهش حق می دهم من دیوانه ام...
  • به خاطر تولدم پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 20:45
    شکستم و نشد آگاه باغبان قضا نخوانده بود مگر درس باغبانی را دلم می خواهد بلند فریاد بزنم ، نمی دونم چرا کسی نمی فهمه من چه شدم ؟ بعضی حرفهایی را به کسی نمی توانی بزنی ! حرفها بعضی حرفها را هم که میزنی کسی نمی فهمه.! میدونی چرا؟ چون همدردت نیست ... فقط یک سر تکان می دهد میگه : آخه ی طوری نیست درست میشه ، صبر کن ،خدا...
  • غمم دریا دلم تنهاست پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 20:22
    توپ هرچی محکمتر زمین بخورد بالاتر میرود ... من هم منتظرم بالاتر بروم.. زیبا ترین صبحی را که تا به حال تجربه کرده ای ، مدیون صبرت در برابر سیاهترین شبی هستی که هیچ دلیلی برای تمام شدنش نمی دیدی... به پیش روی من تا چشم یاری میکند دریاست چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست در این ساحل که من افتاده ام خاموش غمم دریا دلم...
  • دوستت دارم ۰۰۰تا ابدیت چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 18:45
    سلام عزیزم دوست دارم و همیشه دوستت خواهم داشت تا ابدیت . تورا همچون گوهری در صدف یافتم و تا ابدیت از تو محافظت خواهم کرد تورا همچون زیبائی آسمان یافتم و همیشه در تو پرواز خواهم کرد تورا همچون دریا یافتم و همیشه در تو خواهم بود زیرا تنها معبود و هستی و عشقم تو هستی همیشه زنده باش که از زنده بودن تو من نیز زنده خواهم...
  • سپاس سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 01:34
    سپاس خدای آفرینندهء ... که می داند چقدر به نوشداروی نوازش نگاهش محتاجم ... پروردگاری که می داند گاهی صبوری چقدر سخت می شود.... ای کاش، زودتر از اینکه طاقت از کف بدهم، به دادم برسد ! ۰۰۰
  • سیب سیاه دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1385 03:26
    تقصیر تو بود میدانی و میدانم که تو زود سفر کردی و دلم در کنج قفس مرد از بس شماره کردم این شبهای بی سپیده را چشمانم به سیاهی خو کرده اند دیگر سرخ را هم سیاه می بینم , سیب هم سیاه است حتی اگر نشانه احساس قلب یک آدمیزاد باشد که مملو از عشق یک پری است
  • ممنون عزیز راه دورم یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 12:41
    سپاس و ستایش دانشگاه آزاد را که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید بی پولی هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد سبب ضرر پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب از جیب و جان که بر آید کز عهده ی خرجش به در آید
  • ماه همان خورشید است!!! یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 00:47
    ه میشه فکر می کردم که دنیا یک رو بیشتر نداره اما حالا می بینم که حتی از دوتا رو هم بیشتر داره شاید صد رو شاید هم هزار رووشاید هم بیشتر.. میدونین من آخر نفهمیدم تو این دنیا کی بیگناه و کی گناهکار، کی راست میگه وکی دروغ . واقعأ دیگه از آدمای دروبرم خسته شدم ، خسته شدم از این دروییهاشون ، موندم که این انسان چه موجودیه ،...
  • کشف سیاره شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 18:04
    این لحظه اولین لحظه ای هست که برای کشف سیاره ای که هنوز نمی شناسمش ثانیه شماری می کنم سیاره ای که برای پلک نزدن و دیدن شگفتی های اون تقلا می کنم و می خوام که مهربونی ها ، پاکی ها ، یکرنگی ها و دلبستگی های ساکنان اون رو کشف کنم... ازهمین حالا خودم رو درکهکشان پر جاذبه اش حس می کنم و ازبودن درکنارآدم هایی که به من تسخیر...
  • باید می دانستم شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 17:59
    باید می دانستم باید می دانستم که مادرم کلید یخچال را کجا می گذارد اما نمی دانستم باید می دانستم که پدرم قرص ها یش را کجا می گذارد اما نمی دانستم باید می دانستم که وقتی خواهرم گم شد او را کجا پیدا کنم اما نمی دانستم باید می دانستم که قلبم را کجا ، به چه کسی ببخشم؟ اما نمی دانستم... برای همین ، در ِ یخچال خانه ما همیشه...
  • دفتر حساب شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 17:57
    امروز برای تو می نویسم در دفتر کل حسابهای فکری ام... صفحه یکم : به نام خدا به نام او که ما را ز هم کرد جدا صفحه دوم : حساب دلتنگیهایم 9 ماه در شکم مادر و دو زندگی ، یکی زندگی در این جهان و دیگری زندگی در جهان بعد از مرگ... به عبارتی میکند : عمری بی تو بودن حسابت سنگین است نازنین بیا و دلتنگیهایم را ببین صفحه سوم :...
  • کاش.. شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 17:53
    این روزها هوای اتاقم بدجوری خزونیه. همه اش آسمون ابریه. انگار آسمون هم میخواد اشکا شو جمع کنه. این روزها همه اش ابرـ همه اش بارون ـ همه اش اشک ـ همه اش باد ـ همه اش بغض ـ همه اش تنهایی ـ همه اش تنهایی ـ کاش فقط یه کم تنها نبودم. کاش یه کم خسته نبودم. این روزها کاش فقط یه کم تو بودی. فقط یه کم. کاش....
  • حس غریب دلتنگی شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 17:45
    من روزی درخت گیلاسی بودم با حبابهایی قرمز که چشمان همه با دیدنش خیره میشدند. باغبانم از دیارم رفت و نبود کسی که تیمارم کند. امروز شاخساری خشکیده هستم و تو باور نمیکنی که من همان سبزینه باشم. شنیده ام باغبان را با دلی شکسته رانده اند و من از بس مست غرور و زیبایی خودم بودم هیچ نبودش را نفهمیدم تا اینکه میوه هایم را...
  • تا کی توان صبوری ... شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 17:19
    تا کی توان صبوری ...
  • میدانم که نمیدانی...! شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 17:12
    میدانم که نمیدانی...! میدانی که خیلی دوستت دارم ، میدانم که نمیدانی بیش از عشق بر تو عاشقم.... میدانی که بدون تو زندگی برایم پوچ است ، میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر زندگی وجود ندارد.... میدانی که بدون تو عاشقی برایم عذاب است ، میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی نیست برای عاشق شدن.... میدانی که اگر از کنارم بروی...
  • سلام شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 16:53
    سلام چند وقتی بود که واقعا وقت فکر کردن هم نداشتم چه رسد به اینکه بنویسم. اتفاقات و تجربیات خیلی زیادی در این مدت برایم پیش آمد. در این مدت چیزهای زیادی برای نوشتن بود و میدانم اگرخلق و خوی سالهای گذشته را داشتم اکنون هزاران صفحه نوشته بودم! جایی خواندم که از سهراب سپهری میپرسند در این دوره که استبداد و استکبارانسان...
  • مسابقه با جایزه نفیس چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1385 00:57
    به کسی که بهترین و راحتترین راه مرگ رو پیشنهاد کنه البته بدون درد و ترس باشه جوایزه نفیسی به رسم ارثیه اهدا میشود ...... الان حوصله ندارم بقیه اش باشه بعدن ای بابا چرا همه فکر میکنید من می خوام خودکشی کنم شاید بخوام کسی رو بکشم
  • اگر تنها ترین تنها شوم ... شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1385 19:17
    خدایا ...
  • دیگه حرفی ندارم ... پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1385 10:17
    تعطیل
  • دوستت دارم غریب آشنای من چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1385 10:31
    این متن برای ابد تو یادم می مونه ممنونم دوست خوبم اینجا گذاشتم تا همیشه داشته باشم تو خیلی وقته که هستی ؛ اما من تازه اومدم تو معروفی ؛ اما من نیستم شاید مال یه شهر معروف هم باشی ؛ اما من مال اون شهر هم نیستم تو میگی ؛ نه فرشته ای نه از جنس آسمون ؛ فقط میگی اومدی که باشی و بنویسی ؛ تنها برای او اما من فقط یه غریبه ؛...
  • غریبانه چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1385 08:38
    هر چی آرزوی خوبه، مال تو هر چی که خاطره داری، مال من اون روزای عاشقونه ،مال تو این شبای بی قراری مال من من و حسرت با تو ما شدن تویی و بدون من رها شدن آخر غربت دنیاست مگه نه؟ اول دو راهی آشنا شدن تو نگاه آخر تو آسمون خونه نشین بود دلت و شکسته بودن، همه قصه همین بود می تونستم با تو باشم، مثل سایه مثل رویا اما بیدارم و...
  • 1609
  • 1
  • ...
  • 24
  • 25
  • صفحه 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 54