خانه عناوین مطالب تماس با من

تنها برای تو می نویسم

تنها برای تو می نویسم

درباره من

1-سلام ، من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ، و نه به قول اون نویسنده معروف یک کلوخ تیپا خورده ، من فقط یه آدمم ، یه آدم که گاهی زیادی مهربونه گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی مغرور ، آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه و با همه زلال باشه ! اما افسوس که آدمای دیگه گاهی این چیزا رو حس نمی کنن !! کاش خدای اون بالاها آدمایی رو سر راه هم قرار بده که حرف همو بفهمیم ، به یه چیز بخندیم، به یه چیز اشک بریزیم، و فهم و ادب و ایمان چاشنی صداقت کلاممون باشه . به همون خدای آسمونا اینا شعر نیست شعار نیست لااقل برای من نیست اینا از عمق وجود م بلند میشه بس که دیوار دلم کوتاه اس،هرکه از کوچه تنهایی ما میگذرد،به هوای هوسی هم که شده،سرکی میکشد و میگذرد . . . 2- در مورد وبلاگم ... به یادگار برای کسی که نه! برای به یادگار ماندن برای روزهای نیامده ی فردا می نویسم تا یادم نرود آنچه که بودم. چیزی نیست جز دل نوشت های من. صفحات وبلاگم چیزی شبیه لایه های درونی روحی و شخصیتی من است ٬ از همان لایه های پنهانی که ۱۰۰ سال یکبار میل به بروزشان در جایی غیر از اینجا میکنم! شاید اگر شخصی که مرا از نزدیک دیده وبه ظاهر می شناسد یکی از نوشته هایم را مقابلم بلند بلند بخواند و سوال پیچم کند من همزمان بلند بلند بخندم و همه چیز را انکار کنم! و بپرسم این مزخرفات را چه کسی نوشته! 3-در مورد تولدم... متولد 56/02/14 هستم از 26 سالگی شروع به نوشتن کردم و دوست ندارم ویرایش کنم زن زیبائی نیستم موهائی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آید و نه شب را به یادت می‌‌آورد نه ابریشم نه سکوتِ شاعرانه نه حتی خیال یک خوابِ آرام پوستِ گندمی دارم که نه به گندم میماند نه کویر و چشم هائی‌ که گاهی‌ سیاه میزند گاهی‌ قهوه ای دست‌هایم دست هایم مهربانند و هر از گاهی‌ برایِ تو به یادِ تو به عشقِ تو شعر می‌‌نویسند مرا همینطور ساده دوست داشته باش... . . ۳- در مورد تو ... این منم که تو را می خوانم نه پری قصه هستم در آفاق داستان و نه قاصدکی در یک قدمی تو کسی که همواره به یاد توست سالهاست با رودخانه و آسمان زندگی می کنم برای کفتران چاهی دانه می ریزم و ماه را به مهمانی درختان دعوت می کنم این تویی که مرا در تمام لحظات می بینی می نویسم تا تمامی درختان سالخورده بدانند که تو مهربانترین مهربانی پس آرام و گرم می نویسم دوستت دارم ۴- حرف دل ... زمانی کودکی را فهمیدیم که بزرگ شده بودیم ××× و حرف را زمانی درک کردیم که جز دروغ چیز دیگری برای گفتن نداشتیم ... ادامه...

پیوندها

  • بانوی ماه تنها
  • شب تولدمن
  • .dadashreza.
  • .....عشق آتشین.....
  • عشــــــــــــــــــــــق آسمانـی مــــــن
  • هم زبون تنهایی ها
  • داستانک
  • پسرک تنها
  • ۞ مجله دوستی ۞
  • !خاطرات و خطرات
  • http://www.lostlord.com/
  • http://www.hermionejoon.persianblog.com/
  • تردید
  • http://ebham.blogfa.com
  • من و هزار تو
  • http://khodkar.blogsky.com/
  • تیکه سنگ
  • با نمک
  • http://www.doroghcity.blogsky.com/
  • ذهن بیمار
  • گوسبندانه
  • این حرفا رو فقط باید نوشت
  • خزونه
  • یـاس سفیـد
  • دیگه نمیخوام بنویسم
  • http://cartoons.blogsky.com/
  • صخره
  • روزهایم برفی است
  • موزیک
  • داستانهای غیرحرفه ای
  • رویای شیرین
  • زیباترین آرزوها کدوماست ؟
  • بهترین دانلودها
  • غریبه آشنا
  • arxanet
  • گلهای داودی
  • فقط کمی برای خودم
  • شهر ارواح
  • آموزش کامپیوتر وترفندهای موبایل
  • عاشق دل شکسته
  • دل آرام
  • یاس رازقی
  • .:Friends:.
  • عشقولانه
  • Painkiller
  • انجمن جامعه‌شناسی تهران
  • prince
  • پرنده های قفسی
  • تو خالی
  • چای پر رنگ
  • به جک دونی خوش اومدین
  • خوش آمدید
  • بازی روح
  • حرفهای یک کمی تازه
  • یکی دیگه
  • سپیده صبح
  • حرف دل
  • ستاره تنها
  • اینترمیلان
  • تنها بی تو
  • من و هزار تو
  • تنهای تنها
  • سکوی قرمز
  • http://guilty.blogsky.com/
  • بهزاد منفرد
  • شنگل
  • من و بارون
  • یادداشت های یک دلقــــک
  • کتاب داستان
  • معرفی سایت های ایرانی
  • بارانک
  • دنیای کوچیک یه دیوونه
  • دریچه
  • آدینه بوک
  • هیئت چشم انتظاران (حرم آقا زید ابن علی)
  • حضرت عشق
  • با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن
  • http://sunset.blogsky.com/
  • بیکار بودم امدم وبلاگ زدم
  • نوشته های یک روح تنها
  • اوهام
  • حوصله ام سر رفت
  • فکر و قلب
  • منم میتونم برای تو بنویسم
  • کرگدنها هم عاشق میشوند
  • یک دقیقه برای خودم!!...
  • arash
  • پرچین
  • ساحر
  • برنامه نویسی
  • یاس وحشی
  • آخرین آرزو
  • دختر شب
  • روزهای بارانی
  • لحظه های دیوانگی
  • عشق طلایی
  • غریبه آشنا
  • پسری در راه...
  • تمام نوشته هام
  • سازوآواز
  • خواب سیاه
  • نوشته های چند گیلاس
  • اسپرمی مجهول و عوضــی
  • اگه بخوای دریا رو بیاری رو کاغذ...
  • هیچ چیز
  • تنها برای تو می نویسم
  • ۞ به انتظار دیدنت ...........
  • رویای زندگی من
  • یادی از من و دوستــــــــــــــــــام
  • پرواز را دریاب پرنده رفتنی ست ...
  • روزنوشت دل تنگم
  • عـــطر خاکـــستـری هــوا
  • وبلاگ رسمی انجمن زن ذلیلان جوان
  • انفرادی !!!!
  • کلبه مهربونی
  • در دست های من واژه ای ست
  • دلسوخته
  • سیاهپوش عشق
  • عرفان مولانا
  • روز های زندگی
  • دریای آرام دل
  • فریاد از سکوت
  • سبک جدیدی از زندگی
  • باران ببار جرعه نابی به کام عشق
  • سکوت اسمان
  • ::. بغض شکسته .::
  • mohammad ali khodaparast
  • سحرنزدیک است
  • گلچین دانش
  • آلبوم عکس
  • ایکاروس
  • آموزش علم رباتیک
  • اهل هوا
  • باغ داستان
  • عشق یعنی ۰۰۰
  • Să㍍ăňħăïĕ
  • پلگافه
  • !!!!!!!!!!!!!!شوخی!!!!!!!!!!!!!!
  • :.*.:. کوچه ی بن بست و دختری با لبخند صورتی .:.*.:.
  • برنامه نویس
  • خاطرات یک کلاهزرد
  • دایره المعارف بی نزاکتی
  • فتو بلاگ نور
  • سحر
  • .::شیاطین سرخ پوش...Red Devils ::.
  • جمعه شبها بی قرارم
  • رز صحرا
  • شکوفه یاس
  • نوشته های من خودم و مسعود
  • آنتی گون
  • نوپا
  • آرام دل ۰۰۰
  • قصه شهر سکوت
  • قصه شهر سکوت...
  • شخص ثالث
  • (( ای کاش سرنوشت اشتباه می نوشت ))
  • میعاد گاه عشق
  • یه کوچولو حرف
  • Adiabatic
  • آدمها رو عشقشون پا میذارن آدمها آدمو تنها میذارن
  • ناهه ودکتر ژیواگو
  • سوشیانت
  • تو مرام ما نه نفرین جایی داره نه دروغ
  • یادداشتهای پراکنده ای یک مهاجر
  • *::::: کی میدونه عشق یعنی چی :::::*
  • چرا کسی نمی زاره من چشاشو در آرم
  • e30(اسی)
  • من تو عشق(هفته آخر)
  • پالیز
  • بوالفضول الشعرا
  • لحظه های هستی ام
  • لحظه های ناب و حقیقی(موبایل و ارتباطات)
  • تپشی مجروه
  • سیاورشن
  • نشریه خصوصی مهدی جمالیان
  • پرستوی مهاجر
  • خنده بازار
  • مجموعه مقالات محمد افقری
  • دل سوخته
  • انجمن سینمای جوانان ایران
  • دختر پسرا
  • کد آهنگ برای وبلاگ
  • http://www.lirya.mihanblog.com/
  • زنجیر عشق
  • در آغوشم خواهی ماند
  • قرمـــــــــــــــــــــــــــــــز
  • نغمه
  • عا شق ترین عاشق
  • MAX PAYNE
  • سیاه نامه
  • گرگ بارون دیده
  • آهوی زیبای من
  • thinkandheart
  • چشمان افسون
  • ...بـا خـاطـرات خـمیـده
  • دختر سرزمین باران
  • آماتور ها خوشبختانه به بهشت نمی روند
  • عشق و حال ( نوشین گلم )
  • آنجلینا (عشق من)
  • حرفهای مانده در دل (هومن)
  • نسرین جونم
  • از همه چیز و همه کس
  • تنها ترین گناه
  • عشق صدای فاصله هاست
  • .:: قهرمان فراموش شده ::.

دسته‌ها

  • دل نوشته 112
  • بدون شرح 18

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • چهل سالگی...
  • زنها اینگونه میمیرند...
  • تقدیم به تمام پدران مهربون...
  • ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ...
  • .
  • ...
  • [ بدون عنوان ]
  • مادرها هر گز نمی میرند ...
  • سال نو مبارک ...
  • تنها سهم او...

بایگانی

  • خرداد 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • شهریور 1393 1
  • تیر 1393 1
  • خرداد 1393 1
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 2
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 2
  • آذر 1392 3
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 1
  • خرداد 1392 1
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 4
  • بهمن 1391 1
  • دی 1391 3
  • آذر 1391 1
  • آبان 1391 7
  • مهر 1391 3
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 8
  • تیر 1391 20
  • خرداد 1391 4
  • اردیبهشت 1391 2
  • فروردین 1391 3
  • اسفند 1390 2
  • بهمن 1390 11
  • دی 1390 10
  • آذر 1390 2
  • آبان 1390 4
  • مهر 1390 7
  • شهریور 1390 1
  • مرداد 1390 1
  • تیر 1390 1
  • خرداد 1390 3
  • فروردین 1390 1
  • دی 1389 5
  • مهر 1389 2
  • شهریور 1389 1
  • تیر 1389 1
  • خرداد 1389 1
  • اردیبهشت 1389 2
  • فروردین 1389 3
  • بهمن 1388 2
  • دی 1388 7
  • آذر 1388 6
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • شهریور 1388 4
  • مرداد 1388 6
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 2
  • اردیبهشت 1388 4
  • فروردین 1388 13
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 4
  • آبان 1387 5
  • مرداد 1387 4
  • خرداد 1387 5
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 1
  • اسفند 1386 1
  • بهمن 1386 2
  • دی 1386 7
  • آذر 1386 6
  • آبان 1386 16
  • مهر 1386 15
  • شهریور 1386 15
  • مرداد 1386 19
  • تیر 1386 5
  • خرداد 1386 3
  • اردیبهشت 1386 12
  • فروردین 1386 29
  • اسفند 1385 6
  • بهمن 1385 19
  • دی 1385 2
  • آذر 1385 26
  • آبان 1385 24
  • مهر 1385 28
  • شهریور 1385 57
  • مرداد 1385 56
  • تیر 1385 88
  • خرداد 1385 72
  • اردیبهشت 1385 60
  • فروردین 1385 97
  • اسفند 1384 71
  • بهمن 1384 80
  • دی 1384 57
  • آذر 1384 14
  • آبان 1384 14
  • مهر 1384 50
  • شهریور 1384 76
  • مرداد 1384 95
  • تیر 1384 54
  • خرداد 1384 87
  • اردیبهشت 1384 27
  • فروردین 1384 72
  • اسفند 1383 36
  • بهمن 1383 2

آمار : 876711 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1384 00:23
    ... قدم هام رو می شمردم ... یک ... دو ... سه ... چهار ... پنج ... شش ... هفت ... هشت ... رسیدم آخر دنیا ... من مونده بودم یه طناب دار اما هیچ چیز تموم نشد ...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1384 00:19
    در خیابان مردی می گرید پنجره های دو چشمش بسته ست دست ها را باید به گرو بگذارد تا که یک پنجره را بگشاید ... . . . . . . . .
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1384 00:16
    سرد و تلخ ... 1 . کافکا می خونم بعد ساتر بعد هم مارکز و آخرش هم یه چند تا شعر از شاملو در حال خوندن آنادما هم گوش می کنم ! مادربزرگم هم نشسته کنارم و برام از جوونی هاش می گه ! بعد از یه مدت ، مخم سوت می کشه لباس می پوشم که برم قدم بزنم ! موقع بیرون رفتن صدای مادر بزرگم رو می شنوم که زیر لب می گه : این بچه آخرش دیوونه...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1384 00:10
    بی انتها ................................ ۱ . دارم غرق می شم توی نوشتن هام توی دوست داشتن هام توی آرزو های دست نیافتنیم توی این هستی بی نهایت ام ... - - - - - - - - ۲ . اینجا کسی خیال " انسان " بودن نداره !؟!؟ - - - - - - - - ۳ . آدمای روشن فکر ، که فقط همین چند تا کلمه رو بلدند : علم ، تکنولوژی ، کتاب ، فرار مغزها...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 23:53
    تنم بوی تو را گرفته است نمیدانم آیا مرا مجالی دیگر خواهد بود برای دیدنت... برای آرام گرفتن در آغوشت ؟ آیا دوباره خواهم توانست گفتن دوستت دارم را؟ اگر مجالی دوباره نیافتم.. اگر آنقدر دور شدم که صدایم را نتوانستی بشنوی.... خود بدان که دوستت دارم هرجا باشم... هرگونه باشم و هر شب فرشتگانم را به سویت خواهم فرستاد که...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 23:42
    دروغ می گفت دیگری را دوست می داشت . بارها گفتم دوستم داری ؟ گفت آری تا دیری خاموش بودم ، ولی از پای شکیب افتادم و گفتم راست بگو تو را خواهم بخشید . آیا دل به دیگری بستی ؟ گفت: نه! فریاد زدم. بگو راستش را هر چه هست تو را خواهم بخشید واز گناهت هر چند سنگین تر باشد خواهم گذشت ، عاقبت با آرزوی فراوان پیش آمد و گفت. مرا...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 23:39
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 23:35
    حراج عشق روزی که مرا به دنیا آوردند گفتند که دوست بدار که دوست داشتن جزئی از زندگی است وقتی دیوانه وار دوستت داشتم گفتند فراموش کن که فراموشی جزئی از زندگی است خداحافظ نه با همه ، با تو تا آخر عمر تو یک هدیه به من دادی که نامش هست (بیزاری)
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 23:23
    وقتی دلم برات تنگ میشه میرم پشت ابرها زار زار گریه می کنم پس یادت باشه هر وقت بارون رو دیدی بدون که دلم برات تنگ شده
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 23:21
    تاریخ تولد تو توی قلب پاکم شب که چشمام و می بندم باز نمیذاری بخوابم قیمت نگاه نازت خیلیه مثل صداقت مث خوب بودن تو سختی واسه اثبات رفاقت دل تو یه وقتا سنگه یه روزم مثل بلوری شبا گاهی قرص ماهی یه روزم یه تیکه نوری وقتی که بارون میگیره چشام از عشق تو خیسه دل برات به قول سهراب زیر بارون می نویسه تنها آرزوم همینه تا یادم...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 23:16
    هوا تر است به رنگ هوای چشمانت دوباره فال گرفتم برای چشمانت اگرچه کوچک و تنگ است حجم این دنیا قبول کن بریزم به پای چشمانت بگو چه وقت دلم را ز یاد خواهی برد؟ اگرچه خوانده ام از جای جای چشمانت تمام آینه ها نذر یاس لبخندت جنون آبی دریا فدای چشمانت تو هیچ وقت پس از صبر من نمی آیی در انتظار چه خایست جای چشمانت به انتهای...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1384 18:59
    آشنایی آرام ... * تو .. همانی که خود می پنداری * «« حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار غبار غم برود حال خوش شود حافظ تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار »» ــــ دخترک نگاهی به دستهایش انداخت ... و نگاهی دیگر بر دخترک پیراهن پوش داخل اتومبیل .. با اینکه هنوز خیلی کوچک بود اما تفاوت ها را...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1384 18:38
    بگذار ... * بگذار من .. من باشم و تو .. تو بدین گونه ست که زندگی جریان خواهد داشت * « دلم میخواد کارای بزرگ کنم اونقدر بزرگ که توشون گم بشم مگه نه اینکه هر کی تو دنیا یه مسوولیتی به گردنشه خوب ؟ شاید منم بتونم جز دنیای خودم و شما وارد دنیای خیلیای دیگه بشم یه کار خوشگل .. یه تصمیم جدی .. یه گام به سمت ملکوت ایکاش...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 19:40
    «مزمور درخت» ترجیح می دهم که درختی باشم در زیر تازیانه ی کولاک و آذرخش با پویه ی شکفتن وگفتن تا رام صخره ای در نازو نوازش باران خاموش از برای شنفتن * حالا که بیشتر به این شعر و به زندگی خودم فکر می کنم... می دانی... گاهی تعجب می کنم از منحنی سینوسی و یا شاید بهتر باشد بگویم دیریکله !! تغییرات زندگیم... آنقدر مرا بالا...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 19:38
    روزها می­آیند و می­روند و من بی­آنکه متوجه آمد و رفتشان شوم، صبحها را پی­درپی به شب می­رسانم. باورم نمی­شود که تعداد نوشته­هایم در این ماه فقط 5 نوشته بوده است. خودم اصلاً متوجه غیبت طولانیم نبوده­ام. آنقدر ننوشته­ام که نوشتن را فراموش کرده­ام و احساس می­کنم جملات و عباراتم...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 19:30
    تو زندگی لحظه هایی هست که احساس می کنی دلت واسه یکی تنگ شده ، اونقدر که دلت می خواد اونارو از رویاهات بگیری و واقعا بغلشون کنی. وقتی که در شادی بسته میشه، یه در دیگه باز میشه ولی اغلب اوقات ما اینقدر به در بسته نگاه می کنیم که اون دری رو نمی بینیم که واسمون باز شده دنبال ظواهر نرو، اونا می تونند گولت بزنند دنبال ثروت...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 19:23
    دلم خیلی گرفته. یک جور بغضی، بدجوری گلویم را گرفته و می­فشارد. نمی­دانم دقیقاً از کجا و کی شروع شد. نمی­دانم ساعتش چند بود و یا بعد از کدام یک از حرفهای تو و یا بچه­ها و یا فکر من شروع شد. اصلاً سر میز شام احساسش نمی­کردم. و تا این نقطه که تنها نشستم و خلوت کردم با خودم، هیچ اثری از آن نبود. ولی...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 10:48
    خدایا ....
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 01:16
    تو توی دنیا یک نفری اما میتونی دنیای یک نفر باشی!!! زیبا اینو یا بنویس یا روی یه تابلو بزن همه دوستت دارن اما نه به اندازه من انهایی که عاشقند هرگز نمیترسند و انهایی که میترسند هرگز عاشق نمیشوند!!! زندگی چیست؟ عشق ورزیدن! زندگی را به عشق بخشیدن زنده است انکه عشق میورزد دل و جانش به عشق می ارزد!!! برای تمام کسانی که...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 01:08
    از اندیشمندی پرسیدند: عشق یعنی چه؟ گفت: یک سو ء تفاهم احمقانه بین دو انسان ابله!!!
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 00:57
    زندگی شستن یک بشقاب است!!! یعنی زندگی میتونه به سادگی کوتاهی و در عین حال پیچیدگی شستن بشقاب است!! شما وقتی بشقاب رو میشورید آثار گذشته رو ازش پاک میکنید و برای آینده آمادش میکنید!!! کاش زندگی شستن یک بشقاب بود!!!
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 20:13
    تک و تنها میونه مردم اینجا دارم از غصه میمیرم توی این غربت شبها خیلی وقته غم تو دلم لونه کرده خیلی وقته که شبام تاریک و سرده نازنین اما رسیدی قصه هامو تو شنیدی واسه ی درخت تنها سایه بونیو امیدی روزگارمون چه خوب بود دستتو رو شاخه هام بود صدای ریختن برگام نشون فصل خزون بود پشت این همه سکوتم گریه هامو توندیدی همیشه ابریم...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 20:02
    بهار چیست ؟ ندانم , که من بهار ندارم ز روزگار چه پرسی ؟ که روزگار ندارم رواست حال مرا از شب سیاه بپرسی که تا سپیده , به جز چشم اشکبار ندارم به من که در همه عمرم به گلشنی نرسیدم سخن مگو ز بهاران که من بهار ندارم گهی به درد خود و گه به حال خلق بگریم در این میان به جز جان سوگوار ندارم مگر به چاه بگویم شبانه راز دلم را که...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 19:59
    آسمون چشمای آبیه خداست که همیشه مواظب من و توست آسمونم امشب دلش گرفته . اون که دلش بزرگه , پس چرا نمی تونه جلوی بغضشو بگیره ؟ وای خدا آسمون به این بزرگی اینجوریه دیگه وای به حال بنده های تو. بعضی وقتا معلوم که آسمون دلش بدجوری از روزگار پره , چون وسط گریه هاش فریاد هم می زنه . فریادی که آدم رو به وحشت می ندازه ,...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 19:53
    گاه آرزو می کنم زورقی باشم برای تو تا بدان جا برمت که می خواهی . زورقی توانا به تحمل باری که بر دوش داری زورقی که هیچگاه واژگون نشود به هر انداره که ناآرام باشی یا متلاطم باشد دریایی که در آن می رانی
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 19:49
    ما رفتیم ... ما رفتیم تا هر وقت مطمئن شدیم که میشه بزرگ بشیم ولی آدم بزرگ نشیم برگردیم ... به امید دیدار ...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 19:45
    آری , آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان راه دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 19:43
    وقتی دلم برات تنگ می شه رو تپه ای از صدف می شینم و توی آینه ام تو رو جستجو می کنم وقتی با چراغی از جنس سپیده و ماه توی کوچه های خاطره به دنبال تو می گردم , دوست دارم تو رو زیر چتر کاج ها ببینم که دفتر خاطراتم رو برای پروانه ها می خونی و قاصدک ها رو به سمت ساحل عشق پرواز می دی من عاشقم ( اگر چه هیچ وقت نتونستم عشقم رو...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 19:40
    من دل به کسی جز به تو آسان ندهم چیزی که گران خریدم , ارزان ندهم صد جان بدهم در آرزوی دل خویش آن دل که تو را خواست , به صد جان ندهم
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 19:35
    من درختم , امّا نه درختی که بروید در باغ نه درختی که برقصد دلشاد آن درختم که بگرید با ابر آن درختم که بنالد در باد آن درختم که ز دیدار نسیم برگ برگش کشد از دل فریاد آن درختم که در این دشت سیاه روز و شب مویه کند با مجنون همه دم ناله زند با فرهاد آن درختم که به صحرای غریب خفته در بستر دشت رسته در دامن کوه شاخه هایش حسرت...
  • 1609
  • 1
  • ...
  • 41
  • 42
  • صفحه 43
  • 44
  • 45
  • ...
  • 54