خانه عناوین مطالب تماس با من

تنها برای تو می نویسم

تنها برای تو می نویسم

درباره من

1-سلام ، من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ، و نه به قول اون نویسنده معروف یک کلوخ تیپا خورده ، من فقط یه آدمم ، یه آدم که گاهی زیادی مهربونه گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی مغرور ، آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه و با همه زلال باشه ! اما افسوس که آدمای دیگه گاهی این چیزا رو حس نمی کنن !! کاش خدای اون بالاها آدمایی رو سر راه هم قرار بده که حرف همو بفهمیم ، به یه چیز بخندیم، به یه چیز اشک بریزیم، و فهم و ادب و ایمان چاشنی صداقت کلاممون باشه . به همون خدای آسمونا اینا شعر نیست شعار نیست لااقل برای من نیست اینا از عمق وجود م بلند میشه بس که دیوار دلم کوتاه اس،هرکه از کوچه تنهایی ما میگذرد،به هوای هوسی هم که شده،سرکی میکشد و میگذرد . . . 2- در مورد وبلاگم ... به یادگار برای کسی که نه! برای به یادگار ماندن برای روزهای نیامده ی فردا می نویسم تا یادم نرود آنچه که بودم. چیزی نیست جز دل نوشت های من. صفحات وبلاگم چیزی شبیه لایه های درونی روحی و شخصیتی من است ٬ از همان لایه های پنهانی که ۱۰۰ سال یکبار میل به بروزشان در جایی غیر از اینجا میکنم! شاید اگر شخصی که مرا از نزدیک دیده وبه ظاهر می شناسد یکی از نوشته هایم را مقابلم بلند بلند بخواند و سوال پیچم کند من همزمان بلند بلند بخندم و همه چیز را انکار کنم! و بپرسم این مزخرفات را چه کسی نوشته! 3-در مورد تولدم... متولد 56/02/14 هستم از 26 سالگی شروع به نوشتن کردم و دوست ندارم ویرایش کنم زن زیبائی نیستم موهائی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آید و نه شب را به یادت می‌‌آورد نه ابریشم نه سکوتِ شاعرانه نه حتی خیال یک خوابِ آرام پوستِ گندمی دارم که نه به گندم میماند نه کویر و چشم هائی‌ که گاهی‌ سیاه میزند گاهی‌ قهوه ای دست‌هایم دست هایم مهربانند و هر از گاهی‌ برایِ تو به یادِ تو به عشقِ تو شعر می‌‌نویسند مرا همینطور ساده دوست داشته باش... . . ۳- در مورد تو ... این منم که تو را می خوانم نه پری قصه هستم در آفاق داستان و نه قاصدکی در یک قدمی تو کسی که همواره به یاد توست سالهاست با رودخانه و آسمان زندگی می کنم برای کفتران چاهی دانه می ریزم و ماه را به مهمانی درختان دعوت می کنم این تویی که مرا در تمام لحظات می بینی می نویسم تا تمامی درختان سالخورده بدانند که تو مهربانترین مهربانی پس آرام و گرم می نویسم دوستت دارم ۴- حرف دل ... زمانی کودکی را فهمیدیم که بزرگ شده بودیم ××× و حرف را زمانی درک کردیم که جز دروغ چیز دیگری برای گفتن نداشتیم ... ادامه...

پیوندها

  • بانوی ماه تنها
  • شب تولدمن
  • .dadashreza.
  • .....عشق آتشین.....
  • عشــــــــــــــــــــــق آسمانـی مــــــن
  • هم زبون تنهایی ها
  • داستانک
  • پسرک تنها
  • ۞ مجله دوستی ۞
  • !خاطرات و خطرات
  • http://www.lostlord.com/
  • http://www.hermionejoon.persianblog.com/
  • تردید
  • http://ebham.blogfa.com
  • من و هزار تو
  • http://khodkar.blogsky.com/
  • تیکه سنگ
  • با نمک
  • http://www.doroghcity.blogsky.com/
  • ذهن بیمار
  • گوسبندانه
  • این حرفا رو فقط باید نوشت
  • خزونه
  • یـاس سفیـد
  • دیگه نمیخوام بنویسم
  • http://cartoons.blogsky.com/
  • صخره
  • روزهایم برفی است
  • موزیک
  • داستانهای غیرحرفه ای
  • رویای شیرین
  • زیباترین آرزوها کدوماست ؟
  • بهترین دانلودها
  • غریبه آشنا
  • arxanet
  • گلهای داودی
  • فقط کمی برای خودم
  • شهر ارواح
  • آموزش کامپیوتر وترفندهای موبایل
  • عاشق دل شکسته
  • دل آرام
  • یاس رازقی
  • .:Friends:.
  • عشقولانه
  • Painkiller
  • انجمن جامعه‌شناسی تهران
  • prince
  • پرنده های قفسی
  • تو خالی
  • چای پر رنگ
  • به جک دونی خوش اومدین
  • خوش آمدید
  • بازی روح
  • حرفهای یک کمی تازه
  • یکی دیگه
  • سپیده صبح
  • حرف دل
  • ستاره تنها
  • اینترمیلان
  • تنها بی تو
  • من و هزار تو
  • تنهای تنها
  • سکوی قرمز
  • http://guilty.blogsky.com/
  • بهزاد منفرد
  • شنگل
  • من و بارون
  • یادداشت های یک دلقــــک
  • کتاب داستان
  • معرفی سایت های ایرانی
  • بارانک
  • دنیای کوچیک یه دیوونه
  • دریچه
  • آدینه بوک
  • هیئت چشم انتظاران (حرم آقا زید ابن علی)
  • حضرت عشق
  • با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن
  • http://sunset.blogsky.com/
  • بیکار بودم امدم وبلاگ زدم
  • نوشته های یک روح تنها
  • اوهام
  • حوصله ام سر رفت
  • فکر و قلب
  • منم میتونم برای تو بنویسم
  • کرگدنها هم عاشق میشوند
  • یک دقیقه برای خودم!!...
  • arash
  • پرچین
  • ساحر
  • برنامه نویسی
  • یاس وحشی
  • آخرین آرزو
  • دختر شب
  • روزهای بارانی
  • لحظه های دیوانگی
  • عشق طلایی
  • غریبه آشنا
  • پسری در راه...
  • تمام نوشته هام
  • سازوآواز
  • خواب سیاه
  • نوشته های چند گیلاس
  • اسپرمی مجهول و عوضــی
  • اگه بخوای دریا رو بیاری رو کاغذ...
  • هیچ چیز
  • تنها برای تو می نویسم
  • ۞ به انتظار دیدنت ...........
  • رویای زندگی من
  • یادی از من و دوستــــــــــــــــــام
  • پرواز را دریاب پرنده رفتنی ست ...
  • روزنوشت دل تنگم
  • عـــطر خاکـــستـری هــوا
  • وبلاگ رسمی انجمن زن ذلیلان جوان
  • انفرادی !!!!
  • کلبه مهربونی
  • در دست های من واژه ای ست
  • دلسوخته
  • سیاهپوش عشق
  • عرفان مولانا
  • روز های زندگی
  • دریای آرام دل
  • فریاد از سکوت
  • سبک جدیدی از زندگی
  • باران ببار جرعه نابی به کام عشق
  • سکوت اسمان
  • ::. بغض شکسته .::
  • mohammad ali khodaparast
  • سحرنزدیک است
  • گلچین دانش
  • آلبوم عکس
  • ایکاروس
  • آموزش علم رباتیک
  • اهل هوا
  • باغ داستان
  • عشق یعنی ۰۰۰
  • Să㍍ăňħăïĕ
  • پلگافه
  • !!!!!!!!!!!!!!شوخی!!!!!!!!!!!!!!
  • :.*.:. کوچه ی بن بست و دختری با لبخند صورتی .:.*.:.
  • برنامه نویس
  • خاطرات یک کلاهزرد
  • دایره المعارف بی نزاکتی
  • فتو بلاگ نور
  • سحر
  • .::شیاطین سرخ پوش...Red Devils ::.
  • جمعه شبها بی قرارم
  • رز صحرا
  • شکوفه یاس
  • نوشته های من خودم و مسعود
  • آنتی گون
  • نوپا
  • آرام دل ۰۰۰
  • قصه شهر سکوت
  • قصه شهر سکوت...
  • شخص ثالث
  • (( ای کاش سرنوشت اشتباه می نوشت ))
  • میعاد گاه عشق
  • یه کوچولو حرف
  • Adiabatic
  • آدمها رو عشقشون پا میذارن آدمها آدمو تنها میذارن
  • ناهه ودکتر ژیواگو
  • سوشیانت
  • تو مرام ما نه نفرین جایی داره نه دروغ
  • یادداشتهای پراکنده ای یک مهاجر
  • *::::: کی میدونه عشق یعنی چی :::::*
  • چرا کسی نمی زاره من چشاشو در آرم
  • e30(اسی)
  • من تو عشق(هفته آخر)
  • پالیز
  • بوالفضول الشعرا
  • لحظه های هستی ام
  • لحظه های ناب و حقیقی(موبایل و ارتباطات)
  • تپشی مجروه
  • سیاورشن
  • نشریه خصوصی مهدی جمالیان
  • پرستوی مهاجر
  • خنده بازار
  • مجموعه مقالات محمد افقری
  • دل سوخته
  • انجمن سینمای جوانان ایران
  • دختر پسرا
  • کد آهنگ برای وبلاگ
  • http://www.lirya.mihanblog.com/
  • زنجیر عشق
  • در آغوشم خواهی ماند
  • قرمـــــــــــــــــــــــــــــــز
  • نغمه
  • عا شق ترین عاشق
  • MAX PAYNE
  • سیاه نامه
  • گرگ بارون دیده
  • آهوی زیبای من
  • thinkandheart
  • چشمان افسون
  • ...بـا خـاطـرات خـمیـده
  • دختر سرزمین باران
  • آماتور ها خوشبختانه به بهشت نمی روند
  • عشق و حال ( نوشین گلم )
  • آنجلینا (عشق من)
  • حرفهای مانده در دل (هومن)
  • نسرین جونم
  • از همه چیز و همه کس
  • تنها ترین گناه
  • عشق صدای فاصله هاست
  • .:: قهرمان فراموش شده ::.

دسته‌ها

  • دل نوشته 112
  • بدون شرح 18

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • چهل سالگی...
  • زنها اینگونه میمیرند...
  • تقدیم به تمام پدران مهربون...
  • ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ...
  • .
  • ...
  • [ بدون عنوان ]
  • مادرها هر گز نمی میرند ...
  • سال نو مبارک ...
  • تنها سهم او...

بایگانی

  • خرداد 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • شهریور 1393 1
  • تیر 1393 1
  • خرداد 1393 1
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 2
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 2
  • آذر 1392 3
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 1
  • خرداد 1392 1
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 4
  • بهمن 1391 1
  • دی 1391 3
  • آذر 1391 1
  • آبان 1391 7
  • مهر 1391 3
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 8
  • تیر 1391 20
  • خرداد 1391 4
  • اردیبهشت 1391 2
  • فروردین 1391 3
  • اسفند 1390 2
  • بهمن 1390 11
  • دی 1390 10
  • آذر 1390 2
  • آبان 1390 4
  • مهر 1390 7
  • شهریور 1390 1
  • مرداد 1390 1
  • تیر 1390 1
  • خرداد 1390 3
  • فروردین 1390 1
  • دی 1389 5
  • مهر 1389 2
  • شهریور 1389 1
  • تیر 1389 1
  • خرداد 1389 1
  • اردیبهشت 1389 2
  • فروردین 1389 3
  • بهمن 1388 2
  • دی 1388 7
  • آذر 1388 6
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • شهریور 1388 4
  • مرداد 1388 6
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 2
  • اردیبهشت 1388 4
  • فروردین 1388 13
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 4
  • آبان 1387 5
  • مرداد 1387 4
  • خرداد 1387 5
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 1
  • اسفند 1386 1
  • بهمن 1386 2
  • دی 1386 7
  • آذر 1386 6
  • آبان 1386 16
  • مهر 1386 15
  • شهریور 1386 15
  • مرداد 1386 19
  • تیر 1386 5
  • خرداد 1386 3
  • اردیبهشت 1386 12
  • فروردین 1386 29
  • اسفند 1385 6
  • بهمن 1385 19
  • دی 1385 2
  • آذر 1385 26
  • آبان 1385 24
  • مهر 1385 28
  • شهریور 1385 57
  • مرداد 1385 56
  • تیر 1385 88
  • خرداد 1385 72
  • اردیبهشت 1385 60
  • فروردین 1385 97
  • اسفند 1384 71
  • بهمن 1384 80
  • دی 1384 57
  • آذر 1384 14
  • آبان 1384 14
  • مهر 1384 50
  • شهریور 1384 76
  • مرداد 1384 95
  • تیر 1384 54
  • خرداد 1384 87
  • اردیبهشت 1384 27
  • فروردین 1384 72
  • اسفند 1383 36
  • بهمن 1383 2

آمار : 876713 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 23:28
    می خوام امروز واسه یه غریبه بنویسم یه غریبه که آشنا ترین آشنای زندگیمه یه غریبه که چه جوری نمی دونم ولی شده ی همه ی زندگیم .... یه غریبه از جنس نور یه غریبه پُر از حس قشنگ بودن یه غریبه که هیچ وقت برام غریبه نبود یه غریبه که قشنگ ترین صدای زندگیمه .... تو دنیایی که همه جمع شدن که فقط نابود کنن غریبه ی من برای ساختن...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1384 04:45
    خدایا .... یا مرگ منو بده یا سر بار کسی نکن .... تو قسم میدم به خودت ....
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 20:26
    آن که اشک بر چشمانش نمی­نشیند باران را نیز نمی­تواند که دوست بدارد آن که دلتنگ تو نمی­شود چطور می­تواند خدا را دوست داشته باشد ؟ آن که از باد می­گریزد نانش را به تنهایی در پستوی خانه خواهد خورد آن که نام گل­ها را نمی­داند هرگز منتظر آمدن تو نخواهد ماند.
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 20:24
    خدایا ....
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 20:15
    .....و شب را برای آرامش قرار دادیم..... نمیدونم چرا دیشب که خوابم نمیبرد٬به این فکر کردم که چه وقتهایی شبها به جای اینکه آرام بگیرم و بخوابم و خستگی کار روزانه رو از تن بیرون کنم بیدار بودم و هیچ آرامشی نیافتم..... اون موقعها که درسخونتر بودم پیش میومد که تا ۳٬۲نصف شب بیدار باشم و به قولی خر بزنم...اما اون مال قدیما...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 19:41
    دل بی روح جنس آهنت را دوست دارم خطوط درهم پیراهنت را دوست دارم نگاه با همه بیگانه ات را دوست دارم غرور سرکش دیوانه ات را دوست دارم تن سوزان مثل آتشت را دوست دارم بهاری و من آن عطر خوشت را دوست دارم به هر لحظه کنارم بودنت را دوست دارم تماشایی تویی دیدن را دوست دارم پس از تو رنگ گلها هم فریب است پس از تو روزگارم بی فروغ...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 01:10
    ویرانه های خاطراتم در انبوه قاصدکهای بی کس گم گشته و من...تنها....... به فرداهای بی خاطره دل بسته ام شاید کسی در آن دورها.. معرفت دستهایم را باور کند. شاید..هنوز.. کسی در شهر دلتنگی های من بغض ناب و فرو خورده ام را جستجو می کند و من..به تبرک چشمان خسته اش عاشقم . و این عشق را در کنکاش بی رمق اما...... پر امیدش باور...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 01:04
    به جرات می توانم بگویم که مجنون شده ام! یک عمر گرفتار زندانی به ابعاد یک متر و هفتاد و هفت سانتی متر در نیم متر بودن٬ مسلما ثمره ای بهتر از این نمی تواند داشته باشد! باید از ابتدا می دانستم که من٬ تحمل اتاقکی به این کوچکی را نخواهم داشت. باید از اول می فهمیدم که محدود کردنِ نامحدود٬ امکان پذیر نیست. باید در همان لحظه...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 00:54
    نکاه من ، نگاه سکوت قلم است . سکوتی که در آن هزاران حرف حک شده و میدانم تو حرف حرف این سکوت را خواندی و به خاطرش گریسته ای کاش من هم قطره ای از اشکت بودم
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 17:30
    در جواب همه دوستانم که به من سر میزنن فقط می تونم بگم .... دوباره و هر بار یک طلوع زیبا من که عاشق طلوع خورشیدم و تو ای دوست نازنین که امروز به من سر میزنی و با مهربانی نظرت را مینویسی خورشید وبلاگ منی از تو مهربان ممنونم
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 01:46
    تا حالا تو خیابان اروم اروم اشک ریختید؟بدون این که دست خودتون باشه؟ بدون این که بتونی جلوش رو بگیری؟و برای این که مردم نبینند داری گریه میکنی یا سرت رو پایین بندازی یا جلوی صورتت رو بگیری؟یا شده شب صدای هق هق گریه ات رو در سینه خفه کنی که مادر و پدرت صدای گریه ات رو نشنوند و نفهمند که داری گریه میکنی!!! ولی هر کاری...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 15:30
    اگه تا روز قیامت داشتنت نباشه قسمت .... .. چشم به راه تو می مونم با دلی پر از صداقت
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 11:36
    ..............
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 02:39
    ..........
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 00:58
    من امروز مُردم... من امروز مردم...بله امروز اولین سالگرده مرگ منه.تعجب اوره ولی واقعیت داره...ساله پیش من تو یه. همچین روزی مردم. زمستون بود .هوا هم زیاد برفی نبود.زیاد سردم نبود.یادمه یه روزه خیلی معمولی.چه کسی می تونست فکر کنه که من بمیرم .حداقل من انتظار چنین چیزی را نداشتم...نه اشتباه نشه می دونم که همه ی شما می...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 00:43
    بار حسرت... هر شروعی پایانی را به همراه خود به ارمغان می اوردو هر پایان نغمه است برای اغاز. تمام انچه که ارزش باقی ماندن را دارد یکی پس از دیگری در مقابل چشمانت تکه تکه خواهد شد ودر پایان می فهمی که در صحنه ی اخر همه ی دروغ ها اشکار خواهد شدوانچه را که تا به امروز همیشه باقی می دانستی اینک رویایی بیش نیست.عزیز من...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 00:34
    سطرهای گمشده ی صفحات اخر... اگر یکبار دیگر ببینمت تمام میشود دلتنگی های عذاب آور درونم. از تو و انچه که تو دوست داری چشم می پوشم .من به ندیده دوست داشتن عادت دارم مثل اینکه اینگونه هم موفق میشوم. اما اگر روزی احساس کنی که من از تو و از زندگی ات جدا شده ام به یاده همه ی عشق های شکست خورده به من شانس دوباره بده.اگر...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 00:15
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 00:12
    عشق را دوست دارم چون در غم سهیم است غم را دوست دارم چون ریشه محبت است محبت را دوست دارم چون در آن ریشه تنهایی وجود دارد تنهایی را دوست دارم چون تورا دوست دارم .
  • [ بدون عنوان ] شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 03:15
    نیمه شب است! کمی نان خورده ام و اشگ و عسل! برای مرغ های بی بال و پر رویاهایم که پریدن را حتا دیگر از یاد بده اند هنوز امید بر می بندمُ دام بر می نهم اما از دست یاری دهنده و کلام مهر آمیز هم چنان خبری نشده است! گوش شنوایی به چنگ نیاورده ام! هم چنان دامم را تهی می یابم! دیگر نه پای نشستن برایم مانده است و نه حوصله ی...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 03:13
    می شود چیزی گفت حرفی زد ... بی که لب ها تکانی بخورند! حرفم این بود: کسی از حال کسی آگه نیست حالی نیست! من در آیینه به خود می گویم: حیف از بز! آدمی٬مالی نیست! زاهدی که تویوتایش پنچر بود زاپاس نداشت از من پرسید: مغمومی؟ گفتمش: مرد دریا هستم! خوش به حالت! زاهد! معصومی! پا برهنه لگدی زد به چرخ و از من پرسید: جک زاپاس...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 03:04
    بر نگه سرد من به گرمی خورشید می نگرد هر زمان دو چشم سیاهت تشنه ی این چشمه ام، چه سود، خدا را شبنم جان مرا نه تاب نگاهت جز گل خشکیده ای و برق نگاهی از تو در این گوشه یادگار ندارم زان شب غمگین که از کنار تو رفتم یک نفس از دست غم قرار ندارم ای گل زیبا، بهای هستی من بود گر گل خشکیده ای ز کوی تو بردم گوشه ی تنها، چه اشک ها...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 02:46
  • [ بدون عنوان ] شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 02:38
  • [ بدون عنوان ] شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 02:24
    خدایا آنکه مرا در تنهاترینه تنهاییهام تنها گذاشت.در تنها ترین تنهایی هاش تنهاش مگذار.
  • [ بدون عنوان ] جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1384 23:44
    الهی شکرت ....
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 23:32
    من و ماه و سهره‌ها اینجا که نشسته‌ام پیراهن ندارم، اما سردم نیست.چند روز است اینجا هستم؟ نمی‌دانم. اول‌ها با رفت‌وآمد آفتاب حسابش را داشتم. هربار که آفتاب را می‌دیدم روی دیوار یک خط می‌کشیدم. دیوار دورم را چندبار دور زده‌ام.چند روز پیش وقتی دیگر چشمم هیچ کجا را نمی‌دید خواستم بخوابم. جا کمی تنگ بود. پایم را به دیوار...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 23:22
    مرگ سبز،زرد،مرگ تمام سرنوشت یک برگ
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 23:19
    تنها به این امید بیش ار هزار بار بانگ دَرای قافله آفتاب را مشت درشت راهزن شب شکسته است از پشت میله های قفس، من به این امید تنها به این امید، نفس می کشم هنوز کز عمق این سیاهی جانکاه، ناگهان فریاد سر دهم به جهان، که شب شکسته است!
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 23:16
    یکی را دوست می دارم یکی را دوست می دارم ، ولی افسوس،او هرگز نمی داند . نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم، ولی افسوس، او هرگز نگاهم را نمی خواند. به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم، ولی افسوس، او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم ای مهتاب، سر راهت به کوی او سلام...
  • 1609
  • 1
  • ...
  • 39
  • 40
  • صفحه 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 54