خانه عناوین مطالب تماس با من

تنها برای تو می نویسم

تنها برای تو می نویسم

درباره من

1-سلام ، من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ، و نه به قول اون نویسنده معروف یک کلوخ تیپا خورده ، من فقط یه آدمم ، یه آدم که گاهی زیادی مهربونه گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی مغرور ، آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه و با همه زلال باشه ! اما افسوس که آدمای دیگه گاهی این چیزا رو حس نمی کنن !! کاش خدای اون بالاها آدمایی رو سر راه هم قرار بده که حرف همو بفهمیم ، به یه چیز بخندیم، به یه چیز اشک بریزیم، و فهم و ادب و ایمان چاشنی صداقت کلاممون باشه . به همون خدای آسمونا اینا شعر نیست شعار نیست لااقل برای من نیست اینا از عمق وجود م بلند میشه بس که دیوار دلم کوتاه اس،هرکه از کوچه تنهایی ما میگذرد،به هوای هوسی هم که شده،سرکی میکشد و میگذرد . . . 2- در مورد وبلاگم ... به یادگار برای کسی که نه! برای به یادگار ماندن برای روزهای نیامده ی فردا می نویسم تا یادم نرود آنچه که بودم. چیزی نیست جز دل نوشت های من. صفحات وبلاگم چیزی شبیه لایه های درونی روحی و شخصیتی من است ٬ از همان لایه های پنهانی که ۱۰۰ سال یکبار میل به بروزشان در جایی غیر از اینجا میکنم! شاید اگر شخصی که مرا از نزدیک دیده وبه ظاهر می شناسد یکی از نوشته هایم را مقابلم بلند بلند بخواند و سوال پیچم کند من همزمان بلند بلند بخندم و همه چیز را انکار کنم! و بپرسم این مزخرفات را چه کسی نوشته! 3-در مورد تولدم... متولد 56/02/14 هستم از 26 سالگی شروع به نوشتن کردم و دوست ندارم ویرایش کنم زن زیبائی نیستم موهائی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آید و نه شب را به یادت می‌‌آورد نه ابریشم نه سکوتِ شاعرانه نه حتی خیال یک خوابِ آرام پوستِ گندمی دارم که نه به گندم میماند نه کویر و چشم هائی‌ که گاهی‌ سیاه میزند گاهی‌ قهوه ای دست‌هایم دست هایم مهربانند و هر از گاهی‌ برایِ تو به یادِ تو به عشقِ تو شعر می‌‌نویسند مرا همینطور ساده دوست داشته باش... . . ۳- در مورد تو ... این منم که تو را می خوانم نه پری قصه هستم در آفاق داستان و نه قاصدکی در یک قدمی تو کسی که همواره به یاد توست سالهاست با رودخانه و آسمان زندگی می کنم برای کفتران چاهی دانه می ریزم و ماه را به مهمانی درختان دعوت می کنم این تویی که مرا در تمام لحظات می بینی می نویسم تا تمامی درختان سالخورده بدانند که تو مهربانترین مهربانی پس آرام و گرم می نویسم دوستت دارم ۴- حرف دل ... زمانی کودکی را فهمیدیم که بزرگ شده بودیم ××× و حرف را زمانی درک کردیم که جز دروغ چیز دیگری برای گفتن نداشتیم ... ادامه...

پیوندها

  • بانوی ماه تنها
  • شب تولدمن
  • .dadashreza.
  • .....عشق آتشین.....
  • عشــــــــــــــــــــــق آسمانـی مــــــن
  • هم زبون تنهایی ها
  • داستانک
  • پسرک تنها
  • ۞ مجله دوستی ۞
  • !خاطرات و خطرات
  • http://www.lostlord.com/
  • http://www.hermionejoon.persianblog.com/
  • تردید
  • http://ebham.blogfa.com
  • من و هزار تو
  • http://khodkar.blogsky.com/
  • تیکه سنگ
  • با نمک
  • http://www.doroghcity.blogsky.com/
  • ذهن بیمار
  • گوسبندانه
  • این حرفا رو فقط باید نوشت
  • خزونه
  • یـاس سفیـد
  • دیگه نمیخوام بنویسم
  • http://cartoons.blogsky.com/
  • صخره
  • روزهایم برفی است
  • موزیک
  • داستانهای غیرحرفه ای
  • رویای شیرین
  • زیباترین آرزوها کدوماست ؟
  • بهترین دانلودها
  • غریبه آشنا
  • arxanet
  • گلهای داودی
  • فقط کمی برای خودم
  • شهر ارواح
  • آموزش کامپیوتر وترفندهای موبایل
  • عاشق دل شکسته
  • دل آرام
  • یاس رازقی
  • .:Friends:.
  • عشقولانه
  • Painkiller
  • انجمن جامعه‌شناسی تهران
  • prince
  • پرنده های قفسی
  • تو خالی
  • چای پر رنگ
  • به جک دونی خوش اومدین
  • خوش آمدید
  • بازی روح
  • حرفهای یک کمی تازه
  • یکی دیگه
  • سپیده صبح
  • حرف دل
  • ستاره تنها
  • اینترمیلان
  • تنها بی تو
  • من و هزار تو
  • تنهای تنها
  • سکوی قرمز
  • http://guilty.blogsky.com/
  • بهزاد منفرد
  • شنگل
  • من و بارون
  • یادداشت های یک دلقــــک
  • کتاب داستان
  • معرفی سایت های ایرانی
  • بارانک
  • دنیای کوچیک یه دیوونه
  • دریچه
  • آدینه بوک
  • هیئت چشم انتظاران (حرم آقا زید ابن علی)
  • حضرت عشق
  • با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن
  • http://sunset.blogsky.com/
  • بیکار بودم امدم وبلاگ زدم
  • نوشته های یک روح تنها
  • اوهام
  • حوصله ام سر رفت
  • فکر و قلب
  • منم میتونم برای تو بنویسم
  • کرگدنها هم عاشق میشوند
  • یک دقیقه برای خودم!!...
  • arash
  • پرچین
  • ساحر
  • برنامه نویسی
  • یاس وحشی
  • آخرین آرزو
  • دختر شب
  • روزهای بارانی
  • لحظه های دیوانگی
  • عشق طلایی
  • غریبه آشنا
  • پسری در راه...
  • تمام نوشته هام
  • سازوآواز
  • خواب سیاه
  • نوشته های چند گیلاس
  • اسپرمی مجهول و عوضــی
  • اگه بخوای دریا رو بیاری رو کاغذ...
  • هیچ چیز
  • تنها برای تو می نویسم
  • ۞ به انتظار دیدنت ...........
  • رویای زندگی من
  • یادی از من و دوستــــــــــــــــــام
  • پرواز را دریاب پرنده رفتنی ست ...
  • روزنوشت دل تنگم
  • عـــطر خاکـــستـری هــوا
  • وبلاگ رسمی انجمن زن ذلیلان جوان
  • انفرادی !!!!
  • کلبه مهربونی
  • در دست های من واژه ای ست
  • دلسوخته
  • سیاهپوش عشق
  • عرفان مولانا
  • روز های زندگی
  • دریای آرام دل
  • فریاد از سکوت
  • سبک جدیدی از زندگی
  • باران ببار جرعه نابی به کام عشق
  • سکوت اسمان
  • ::. بغض شکسته .::
  • mohammad ali khodaparast
  • سحرنزدیک است
  • گلچین دانش
  • آلبوم عکس
  • ایکاروس
  • آموزش علم رباتیک
  • اهل هوا
  • باغ داستان
  • عشق یعنی ۰۰۰
  • Să㍍ăňħăïĕ
  • پلگافه
  • !!!!!!!!!!!!!!شوخی!!!!!!!!!!!!!!
  • :.*.:. کوچه ی بن بست و دختری با لبخند صورتی .:.*.:.
  • برنامه نویس
  • خاطرات یک کلاهزرد
  • دایره المعارف بی نزاکتی
  • فتو بلاگ نور
  • سحر
  • .::شیاطین سرخ پوش...Red Devils ::.
  • جمعه شبها بی قرارم
  • رز صحرا
  • شکوفه یاس
  • نوشته های من خودم و مسعود
  • آنتی گون
  • نوپا
  • آرام دل ۰۰۰
  • قصه شهر سکوت
  • قصه شهر سکوت...
  • شخص ثالث
  • (( ای کاش سرنوشت اشتباه می نوشت ))
  • میعاد گاه عشق
  • یه کوچولو حرف
  • Adiabatic
  • آدمها رو عشقشون پا میذارن آدمها آدمو تنها میذارن
  • ناهه ودکتر ژیواگو
  • سوشیانت
  • تو مرام ما نه نفرین جایی داره نه دروغ
  • یادداشتهای پراکنده ای یک مهاجر
  • *::::: کی میدونه عشق یعنی چی :::::*
  • چرا کسی نمی زاره من چشاشو در آرم
  • e30(اسی)
  • من تو عشق(هفته آخر)
  • پالیز
  • بوالفضول الشعرا
  • لحظه های هستی ام
  • لحظه های ناب و حقیقی(موبایل و ارتباطات)
  • تپشی مجروه
  • سیاورشن
  • نشریه خصوصی مهدی جمالیان
  • پرستوی مهاجر
  • خنده بازار
  • مجموعه مقالات محمد افقری
  • دل سوخته
  • انجمن سینمای جوانان ایران
  • دختر پسرا
  • کد آهنگ برای وبلاگ
  • http://www.lirya.mihanblog.com/
  • زنجیر عشق
  • در آغوشم خواهی ماند
  • قرمـــــــــــــــــــــــــــــــز
  • نغمه
  • عا شق ترین عاشق
  • MAX PAYNE
  • سیاه نامه
  • گرگ بارون دیده
  • آهوی زیبای من
  • thinkandheart
  • چشمان افسون
  • ...بـا خـاطـرات خـمیـده
  • دختر سرزمین باران
  • آماتور ها خوشبختانه به بهشت نمی روند
  • عشق و حال ( نوشین گلم )
  • آنجلینا (عشق من)
  • حرفهای مانده در دل (هومن)
  • نسرین جونم
  • از همه چیز و همه کس
  • تنها ترین گناه
  • عشق صدای فاصله هاست
  • .:: قهرمان فراموش شده ::.

دسته‌ها

  • دل نوشته 112
  • بدون شرح 18

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • چهل سالگی...
  • زنها اینگونه میمیرند...
  • تقدیم به تمام پدران مهربون...
  • ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ...
  • .
  • ...
  • [ بدون عنوان ]
  • مادرها هر گز نمی میرند ...
  • سال نو مبارک ...
  • تنها سهم او...

بایگانی

  • خرداد 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • شهریور 1393 1
  • تیر 1393 1
  • خرداد 1393 1
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 2
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 2
  • آذر 1392 3
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 1
  • خرداد 1392 1
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 4
  • بهمن 1391 1
  • دی 1391 3
  • آذر 1391 1
  • آبان 1391 7
  • مهر 1391 3
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 8
  • تیر 1391 20
  • خرداد 1391 4
  • اردیبهشت 1391 2
  • فروردین 1391 3
  • اسفند 1390 2
  • بهمن 1390 11
  • دی 1390 10
  • آذر 1390 2
  • آبان 1390 4
  • مهر 1390 7
  • شهریور 1390 1
  • مرداد 1390 1
  • تیر 1390 1
  • خرداد 1390 3
  • فروردین 1390 1
  • دی 1389 5
  • مهر 1389 2
  • شهریور 1389 1
  • تیر 1389 1
  • خرداد 1389 1
  • اردیبهشت 1389 2
  • فروردین 1389 3
  • بهمن 1388 2
  • دی 1388 7
  • آذر 1388 6
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • شهریور 1388 4
  • مرداد 1388 6
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 2
  • اردیبهشت 1388 4
  • فروردین 1388 13
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 4
  • آبان 1387 5
  • مرداد 1387 4
  • خرداد 1387 5
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 1
  • اسفند 1386 1
  • بهمن 1386 2
  • دی 1386 7
  • آذر 1386 6
  • آبان 1386 16
  • مهر 1386 15
  • شهریور 1386 15
  • مرداد 1386 19
  • تیر 1386 5
  • خرداد 1386 3
  • اردیبهشت 1386 12
  • فروردین 1386 29
  • اسفند 1385 6
  • بهمن 1385 19
  • دی 1385 2
  • آذر 1385 26
  • آبان 1385 24
  • مهر 1385 28
  • شهریور 1385 57
  • مرداد 1385 56
  • تیر 1385 88
  • خرداد 1385 72
  • اردیبهشت 1385 60
  • فروردین 1385 97
  • اسفند 1384 71
  • بهمن 1384 80
  • دی 1384 57
  • آذر 1384 14
  • آبان 1384 14
  • مهر 1384 50
  • شهریور 1384 76
  • مرداد 1384 95
  • تیر 1384 54
  • خرداد 1384 87
  • اردیبهشت 1384 27
  • فروردین 1384 72
  • اسفند 1383 36
  • بهمن 1383 2

آمار : 876721 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • دوستت دارم جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1385 00:26
    دوستت دار م از وقتی که فصل ها را شناخته ام پاییز را همراه با توستوده ام ودر صدای خش خش برگها صدای تو را گوش داده ام تو آن اقیانوسی هستی که مرا چنان بارش باران به وجد می آوری و مرا به اوج اعلای وصف ناشدنی لذت می رسانی همیشه آرزو کرده ام که موج مهربانی ات در دریای مهرمان باشد ناب ترین اشکهایم را جمع کرده ام تا با آن...
  • زود برگرد دل من کوچیکه جای غصه و دلتنگی رو نداره ... !!!! جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1385 00:20
    یه گوشه نشسته بودم که صدام کرد و گفت بیا بازی ؟! منم گفتم باشه ولی چی بازی؟ گفت : امممم قایموشک؟! قبول کردم اما میترسیدم آخه هروقت چشممو بستم دیگه هیچی ندیدم دلم نمی خواست چشم بذارم ؟!! زود گفت تو چشم بذارو تا بیست بشمار ! چون دوستش داشتم هیچی نگفتمو رفتم یه گوشه چشمامو بستم! اما قبلش واسه آخرین بار نگاهش کردم که یادم...
  • هیچ وقت تنها نیستی جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1385 00:02
    اگه یه روز من مُردم و تو منو دوست داشتی پنج شنبه ها بیا سرِ مزارم و گلِ سرخی رو روی قبرم بذار تا همیشه اون گلی که بهت داده بودم رو به خاطرم بیارم ... ولی... اگه تو مُردی ... من فقط یه بار میام مزارِت .. میام و اون دسته گلِ سفیدِ مریم رو که با خون خودم سرخشون کردم ، برات هدیه میکنم وعاشقانه کنارت جون میدم تا بدونی هیچ...
  • To My Friends پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 23:52
    If you should die before me, ask if you could bring a friend. -- Stone Temple Pilots اگر تو خواستی قبل از من بمیری بهم بگو که می خوای یه دوست رو هم همراه خودت ببری یا نه . If you live to be a hundred, I want to live to be a hundred minus one day, so I never have to live without you. -- Winnie the Pooh اگر می خوای صد...
  • از گورخری پرسیدم پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 23:44
    از گورخری پرسیدم: ? تو سفیدی راه راه سیاه داری، یا اینکه سیاهی راه راه سفید داری؟ گورخر به جای جواب دادن پرسید تو خوبی فقط عادت‌های بد داری، یا بدی و چندتا عادت خوب داری؟ ساکتی بعضی وقت‌ها شلوغ می‌کنی، یا شیطونی و بعضی وقتها ساکت می‌شی؟ ذاتا خوشحالی بعضی روزها ناراحتی، یا ذاتا افسرده‌ای و بعضی روزها خوشحالی؟ لباس‌هات...
  • بار دیگر دلم می خواهد پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 23:30
    بار دیگر دلم می خواهد مثل همان پرنده کوچک خودم را به آغوش آسمان پرتاب کنم بی خیال و فارغ از اینکه آیا کسی هست که مواظب باشد من نیفتم ! ... پرواز موج دار پرنده چقدر بی خیال است و بی غم انگار او هم می داند که بهار چقدر آدمها را مست و بی هوش می کند ... راستی چقدر آزادی خوب است ... حس دوست نداشتن و داشتن همه و هیچ کس .......
  • به یاد کدامین خاطره پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 23:10
    به یاد کدامین خاطره اینگونه دست و پا می زنم و به عشق کدامین یاد اینگونه لبریز از اشکم ؟ گذشته را به یاد دارم ... کودکی ام را ... نو جوانی ام را . اینک جوانم . با شوق جوانی . با عشق جوانی . امروز در شور لحظه لحظه های جوانی ام بهار را با تمام وجود می پیمایم . آری بهار آمد با تمام رنگها و چهره هایش . چهره هایی که همیشه...
  • نه , میدانم راه گریزی نیست پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 23:01
    نه , میدانم راه گریزی نیست از این روزهای سرد وبی خورشید رفتن آرزوی من است اما هنوز مانده ام زیبایی بهار مال شما من در پایانی تلخ فرورفته ام مرگ کجاست ساختن دشوار است در این روزگار حتی برای من که همواره سوخته ام
  • ای پادشه خوبان پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 22:29
    ای پادشه خوبان زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست در حق ما هر چه گویند جای هیچ اکراه نیست بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود خود فروشان را به کوی می فروشان راه نیست بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است ور نه لطف شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی مشتاقی و...
  • فقط با عشق پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 22:24
    رودها در جاری شدن .وعلفها در سبز شدن معنی پیدا می کنند کوه ها با قله ها و دریاها با موجها زندگی پیدا می کنند وانسانها همه انسانها با عشق، فقط با عشق پس بار خدایا بر من رحم کن بر من که میدانم ناتوانم رحم کن باشد که خانه ای نداشته باشم باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم باشد که حتی دست و پایی نداشته باشم اما نباشد ،...
  • بعد از مدتها توانستم بنویسم.... پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 22:04
    بعد از مدتها توانستم بنویسم.... بارالها شکر میگویمت که بر فکرم کلمات مبهم شیشه ای را نجوا میکنی و سکوت قفس شیشه ای مرا میشکنی و من بر آنم تا دست بر قلم ببرم و این سکوت شکسته را در کاغذی سپید خط خطی کنم قلمم از جنس نور و جوهرش از اشک چشمانم است و کاغذی دارم از برگهای خشکیده پاییز عمرم میخواهم بگویم مبتلایم به آنچه عشق...
  • بکوش تا زیبایی در نگاه تو باشد نه در آنچه که مینگری پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1385 21:52
    بکوش تا زیبایی در نگاه تو باشد نه در آنچه که مینگری آینده متعلق به کسانی است که زیبایی رویاهای خویش را باور دارند من به خورشید اعتقاد دارم, حتی اگر ندرخشد من به عشق اعتقاد دارم, حتی اگر تنها باشم من به خدا معتقدم, حتی اگر ساکت باشد دل احمق در دهانش است و دهن دانا در دلش دو چیز است که یک مرد واقعی دوست دارد خطر و...
  • آرام آرام ؛ گام در رویا ها چهارشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1385 17:52
    آرام آرام ؛ گام در رویا ها آهسته تر از آن که فکرش را کنی به سراغت می آید، با نگاهی ، اشاره ایی ، صدایی پاورچین پاورچین ، آرام آرام ، گام در رویاهایت می گذارد خلاصه وقتی به خود می آیی که نمی فهمی از کجا آمد و از کی شروع شد زمانی از حضورش آگاه می شوی که رنگ دنیای امروزت با دنیای دیروزت کاملا متفاوت شده و تعبیر و تفسیر...
  • پائولوکوئیلو جمعه 4 فروردین‌ماه سال 1385 02:11
    یک روز صبح مریدی با استادش در دشت قدم می زد. مرید می پرسید کدام رژیم غذایی برای منزه سازی روح لازم است؟ .هر چند استادش همواره تاکید داشت که تمامی غذاها مقدس اند. مرید باور نمی کرد .مرید گفت: باید غذایی باشد که ما را به خدا نزدیک تر کند استاد گفت: خوب، شاید حق با تو باشد. مثلا" آن قارچ ها... آن جا مرید به هیجان آمد و...
  • من فرشته ای هستم.... جمعه 4 فروردین‌ماه سال 1385 01:24
    من فرشته ای هستم که بلند پروازی را بیشتر می پسندم اما زندگی به بالهایم پرواز کردن نیاموخت . خدوندا! بارالها«از تو می خواهم نفرت هیچ انسانی در فرشته تو خلا صه نشود !» ملکا!«جانم را با نورهای قدسی ات روشن کن!» پروردگارا!« یاریم کن تا همیشه روی نگاه کردن به آیینه را داشته باشم!» محبوبا!« روحم را زیباووجدانم را پاک نما!»...
  • به نام آنکه عشق را آفرید جمعه 4 فروردین‌ماه سال 1385 01:04
    به نام آنکه عشق را آفرید خدایا تو بوسیده ای هیچگاه لب سرخ فام زنی مست را خدایا تو پاشیده ای هیچگاه ز چشم کسی خون به جای نگاه خدایا تو گردیده ای هیچگاه بدنبال تابوتهای سیاه دریغا تو احساس اگر داشتی دلت را چو من مفت میباختی برای خود ای ایزد بی خدای خدای دگر نیز می سا ختی بیایید خدا رو فراموش نکنیم سالی خوب برای همه...
  • عشق پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 14:26
    عشق را تن پوش جانم می کنی چتری از گل سایه بانم می کنی ای صدای عشق در جان و تنم آن سکوت ساکت و تنها منم من پر از اندوه چشمان توام آشنایی دل پریشان توام آتش عشق تو در جان من است عاشقی معنای ایمان من است کی به آرامی صدایم می کنی از غم دوری رهایم می کنی ای که در عشق و صداقت نوبری کی مرا با خود از اینجا می بری عشق زندگی را...
  • همه تقدیم تو باد پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 14:22
    رویش عشق سر آغاز کتاب من و توست گوش کن این صدای دل یک بلبل مست در تمنای گلی است که به او می گوید تا ابد لحظه به لحظه دل من با همه مستی و شیدایی و عشق همه تقدیم تو باد می توان در بین دل ها خانه کرد می توان غم را ز خود بیگانه کرد می توان هم مثل باران پاک بود می توان پر فایده چون خاک بود می توان توفنده بودن همچو موج می...
  • هنوز هم دوستت دارم ای نامهربان ترین مهربان دنیا پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 14:04
    و آن روز که دست های دلم را به سوی دروازه دلت باز می کردم ، هرگز نمی دانستم که با آغوشی باز دل مهربونت را برای دل اسیر من هدیه می کنی و سه حرف زیبای عشق را زمانی برای من معنا خواهی کرد . اما کاش می دانستم ... ولی ، ولی حالا چه کنم ؟ چه کنم با این همه عشق و دوری تو...دوست داشتن تو.. .وحالا هم نامهربونی تو . آن روز که می...
  • ای؟؟؟ پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 03:09
    ای؟؟؟ ای عشق خیالی من ای رو یای محال من زندگی را بازی گرفتن نیست دنیا را به کام گرفتن نیست دیگران را دوست داشتن سخت نیست کسی را پیدا کردن سخت نیست دلش را بردن سخت نیست ولش کردن سخت نیست دلبری پیدا کردن سخت است وفا داری داشتن سخت است نگرش داشتن سخت است از دست دادنش سخت است
  • یادم هست یادت نیست پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 03:04
    یادم هست یادت نیست روز پاییزی میلاد تو در یادم هست روز خاکستری سرد سفر یادت نیست ناله ی ناخوش از شاخه جدا ماندن من در شب آخر پرواز خطر یادت نیست تلخی فاصله ها نیز به یادت ماندم نیزه بر باد نشستس رو سپر یادت نیست عطش خشک تو بر ریگ بیابان ماسید کوزه ای دادمت ای تشنه مگر یادت نیست تو که خود سوزی هر شب پره را می دانی...
  • کاش وقتی زندگی فرصت دهد پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 02:55
    کاش وقتی زندگی ف ر صت دهد گاهی از پروانه ها یادی کنیم کاش بخشی از زمان خویش را وقت قسمت کردن شادی کنیم کاش وقتی آسمان بارانی ست از زلال چشمهایش تر شویم وقت پائیز از هجوم دست باد کاش مثل پونه ها پرپر شویم کاش وقتی چشم هایی ابریند به خود آییم و سپس کاری کنیم از نگاه زرد گلدان های مان کاش با غربت پرستاری کنیم کاش دلتنگ...
  • عشق پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 02:51
    عشق نام من عشق است. می شناسیدم؟ زخمی ام زخمی سراپا، می شناسیدم؟ باشما طی کرده ام راه درازی را خسته ام خسته، می شناسیدم؟ این زمان گرچه ابری پوشانیده است رویم من همان خورشید تابانم می شناسیدم؟ این چنین بیگانه از من رو برنگردانید، در کف فرهادتیشه من نهادم،من من شکستم بیستون را،من من همان مهران سالهای دورم رفته ام از...
  • با اطمینان عبور خواهد کرد پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 02:36
    کسی که آسمانی است مرگ برایش آغاز کامیابی است بی تردید کامیابی از آن اوست اگر کسی در خیال خود سپیده دمان را در آغوش بگیرد جاودانه میشود وکسی که شب درازش را به خواب می رود به یقین در دریای خوابی ژرف ، محو می شود کسی که در بیداریش زمین را تنگ در آغوش میگیرد تا به آخر بر روی زمین خواهد خزید و کسی که سبکبار و آسوده با مرگ...
  • ومن گفتم او مثل هیچکس نیست................ چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 16:10
    به راستی در هر رابطه ای وقتی به احساس خود ایمان داشته باشیم می توانیم به احساس دیگری نیز اعتماد کنیم. لازمه دوست داشتن اطمینان است ، وقتی دیگران با صادق نیستند ، و نقاب به چهره دارند ، نباید نقاب بزنیم،باید به درون تنها و پذیرفته نشده آنها نفوذ کرد، و کمکشان کرد . باید اجازه بدهید دیگران شما را بشناسند، در مرام یکرنگی...
  • خدا چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 13:38
    در تعطیلات کریسمس، در یک بعد از ظهر سرد زمستانی، پسر شش هفت ساله‌ای جلوی ویترین مغازه‌ای ایستاده بود. او کفش به پا نداشت و لباسهایش پاره پوره بودند. زن جوانی از آنجا می‌گذشت. همین که چشمش به پسرک افتاد، آرزو و اشتیاق را در چشمهای آبی او خواند. دست کودک را گرفت و داخل مغازه برد و برایش کفش و یک دست لباس گرمکن خرید....
  • کاش... چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 00:23
    کاش فاصلمون اینقدر زیاد نبود کاش همیشه قلبمون عاشق می موند کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود کاش به حرمت دل های مسافر ، هر شب روی شفاف ترین خاطره مهمانی بود کاش دریا کمی از درد خودش کم میکرد قرض میداد به ما هر چه پریشانی بود...
  • در حال فکر کردن به توست چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 00:14
    یک نفر ....... یک جایی ...... تمام رویا هاش لبخند توست و زمانی که به تو فکر میکنه احساس میکنه که زندگی واقعا یا ارزشه پس هر وقت احساس تنهایی کردی این حقیقت را به خاطر بسپار یک نفر ....... یک جایی ...... در حال فکر کردن به توست
  • دوباره.... چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 00:04
    دوباره دل هوای ، با تو بودن کرده ...~ نگو این دل ، دوری عشقت و باور کرده ...~ دل من خسته از این دست به دعاها بردن ...~ همه آرزوهام با رفت تو مردن ... ~ حالا من یه آرزو دارم تو سینه ... ~ که دوباره چشم من تو رو ببینه ... ~ حالا من یه آرزو دارم تو سینه ... ~ که دوباره چشم من تو رو ببینه ... ~ واسه پبدا کردنت تن به دل...
  • تو که نیستی تا ببینی سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1385 23:56
    تو که نیستی تا ببینی ریخته سقف مأمن من ای ستاره تن کجایی باز بیا به خلوت من لحظه هام پر از هراسن واسه تکرار شب و روز نمی شه باورم اینکه تو کنارم نیستی امروز نمی خوام بهت بگم که لحظه هام بی تو می میرن آخه مردنه واسه من به لحظه رنگ چشماتو ندیدن اما تو رفتی و با رفتنت همه ی دنیامو بردی آخرش به من نگفتی قلبت رو به کی...
  • 1609
  • 1
  • ...
  • 27
  • 28
  • صفحه 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 54