خانه عناوین مطالب تماس با من

تنها برای تو می نویسم

تنها برای تو می نویسم

درباره من

1-سلام ، من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ، و نه به قول اون نویسنده معروف یک کلوخ تیپا خورده ، من فقط یه آدمم ، یه آدم که گاهی زیادی مهربونه گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی مغرور ، آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه و با همه زلال باشه ! اما افسوس که آدمای دیگه گاهی این چیزا رو حس نمی کنن !! کاش خدای اون بالاها آدمایی رو سر راه هم قرار بده که حرف همو بفهمیم ، به یه چیز بخندیم، به یه چیز اشک بریزیم، و فهم و ادب و ایمان چاشنی صداقت کلاممون باشه . به همون خدای آسمونا اینا شعر نیست شعار نیست لااقل برای من نیست اینا از عمق وجود م بلند میشه بس که دیوار دلم کوتاه اس،هرکه از کوچه تنهایی ما میگذرد،به هوای هوسی هم که شده،سرکی میکشد و میگذرد . . . 2- در مورد وبلاگم ... به یادگار برای کسی که نه! برای به یادگار ماندن برای روزهای نیامده ی فردا می نویسم تا یادم نرود آنچه که بودم. چیزی نیست جز دل نوشت های من. صفحات وبلاگم چیزی شبیه لایه های درونی روحی و شخصیتی من است ٬ از همان لایه های پنهانی که ۱۰۰ سال یکبار میل به بروزشان در جایی غیر از اینجا میکنم! شاید اگر شخصی که مرا از نزدیک دیده وبه ظاهر می شناسد یکی از نوشته هایم را مقابلم بلند بلند بخواند و سوال پیچم کند من همزمان بلند بلند بخندم و همه چیز را انکار کنم! و بپرسم این مزخرفات را چه کسی نوشته! 3-در مورد تولدم... متولد 56/02/14 هستم از 26 سالگی شروع به نوشتن کردم و دوست ندارم ویرایش کنم زن زیبائی نیستم موهائی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آید و نه شب را به یادت می‌‌آورد نه ابریشم نه سکوتِ شاعرانه نه حتی خیال یک خوابِ آرام پوستِ گندمی دارم که نه به گندم میماند نه کویر و چشم هائی‌ که گاهی‌ سیاه میزند گاهی‌ قهوه ای دست‌هایم دست هایم مهربانند و هر از گاهی‌ برایِ تو به یادِ تو به عشقِ تو شعر می‌‌نویسند مرا همینطور ساده دوست داشته باش... . . ۳- در مورد تو ... این منم که تو را می خوانم نه پری قصه هستم در آفاق داستان و نه قاصدکی در یک قدمی تو کسی که همواره به یاد توست سالهاست با رودخانه و آسمان زندگی می کنم برای کفتران چاهی دانه می ریزم و ماه را به مهمانی درختان دعوت می کنم این تویی که مرا در تمام لحظات می بینی می نویسم تا تمامی درختان سالخورده بدانند که تو مهربانترین مهربانی پس آرام و گرم می نویسم دوستت دارم ۴- حرف دل ... زمانی کودکی را فهمیدیم که بزرگ شده بودیم ××× و حرف را زمانی درک کردیم که جز دروغ چیز دیگری برای گفتن نداشتیم ... ادامه...

پیوندها

  • بانوی ماه تنها
  • شب تولدمن
  • .dadashreza.
  • .....عشق آتشین.....
  • عشــــــــــــــــــــــق آسمانـی مــــــن
  • هم زبون تنهایی ها
  • داستانک
  • پسرک تنها
  • ۞ مجله دوستی ۞
  • !خاطرات و خطرات
  • http://www.lostlord.com/
  • http://www.hermionejoon.persianblog.com/
  • تردید
  • http://ebham.blogfa.com
  • من و هزار تو
  • http://khodkar.blogsky.com/
  • تیکه سنگ
  • با نمک
  • http://www.doroghcity.blogsky.com/
  • ذهن بیمار
  • گوسبندانه
  • این حرفا رو فقط باید نوشت
  • خزونه
  • یـاس سفیـد
  • دیگه نمیخوام بنویسم
  • http://cartoons.blogsky.com/
  • صخره
  • روزهایم برفی است
  • موزیک
  • داستانهای غیرحرفه ای
  • رویای شیرین
  • زیباترین آرزوها کدوماست ؟
  • بهترین دانلودها
  • غریبه آشنا
  • arxanet
  • گلهای داودی
  • فقط کمی برای خودم
  • شهر ارواح
  • آموزش کامپیوتر وترفندهای موبایل
  • عاشق دل شکسته
  • دل آرام
  • یاس رازقی
  • .:Friends:.
  • عشقولانه
  • Painkiller
  • انجمن جامعه‌شناسی تهران
  • prince
  • پرنده های قفسی
  • تو خالی
  • چای پر رنگ
  • به جک دونی خوش اومدین
  • خوش آمدید
  • بازی روح
  • حرفهای یک کمی تازه
  • یکی دیگه
  • سپیده صبح
  • حرف دل
  • ستاره تنها
  • اینترمیلان
  • تنها بی تو
  • من و هزار تو
  • تنهای تنها
  • سکوی قرمز
  • http://guilty.blogsky.com/
  • بهزاد منفرد
  • شنگل
  • من و بارون
  • یادداشت های یک دلقــــک
  • کتاب داستان
  • معرفی سایت های ایرانی
  • بارانک
  • دنیای کوچیک یه دیوونه
  • دریچه
  • آدینه بوک
  • هیئت چشم انتظاران (حرم آقا زید ابن علی)
  • حضرت عشق
  • با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن
  • http://sunset.blogsky.com/
  • بیکار بودم امدم وبلاگ زدم
  • نوشته های یک روح تنها
  • اوهام
  • حوصله ام سر رفت
  • فکر و قلب
  • منم میتونم برای تو بنویسم
  • کرگدنها هم عاشق میشوند
  • یک دقیقه برای خودم!!...
  • arash
  • پرچین
  • ساحر
  • برنامه نویسی
  • یاس وحشی
  • آخرین آرزو
  • دختر شب
  • روزهای بارانی
  • لحظه های دیوانگی
  • عشق طلایی
  • غریبه آشنا
  • پسری در راه...
  • تمام نوشته هام
  • سازوآواز
  • خواب سیاه
  • نوشته های چند گیلاس
  • اسپرمی مجهول و عوضــی
  • اگه بخوای دریا رو بیاری رو کاغذ...
  • هیچ چیز
  • تنها برای تو می نویسم
  • ۞ به انتظار دیدنت ...........
  • رویای زندگی من
  • یادی از من و دوستــــــــــــــــــام
  • پرواز را دریاب پرنده رفتنی ست ...
  • روزنوشت دل تنگم
  • عـــطر خاکـــستـری هــوا
  • وبلاگ رسمی انجمن زن ذلیلان جوان
  • انفرادی !!!!
  • کلبه مهربونی
  • در دست های من واژه ای ست
  • دلسوخته
  • سیاهپوش عشق
  • عرفان مولانا
  • روز های زندگی
  • دریای آرام دل
  • فریاد از سکوت
  • سبک جدیدی از زندگی
  • باران ببار جرعه نابی به کام عشق
  • سکوت اسمان
  • ::. بغض شکسته .::
  • mohammad ali khodaparast
  • سحرنزدیک است
  • گلچین دانش
  • آلبوم عکس
  • ایکاروس
  • آموزش علم رباتیک
  • اهل هوا
  • باغ داستان
  • عشق یعنی ۰۰۰
  • Să㍍ăňħăïĕ
  • پلگافه
  • !!!!!!!!!!!!!!شوخی!!!!!!!!!!!!!!
  • :.*.:. کوچه ی بن بست و دختری با لبخند صورتی .:.*.:.
  • برنامه نویس
  • خاطرات یک کلاهزرد
  • دایره المعارف بی نزاکتی
  • فتو بلاگ نور
  • سحر
  • .::شیاطین سرخ پوش...Red Devils ::.
  • جمعه شبها بی قرارم
  • رز صحرا
  • شکوفه یاس
  • نوشته های من خودم و مسعود
  • آنتی گون
  • نوپا
  • آرام دل ۰۰۰
  • قصه شهر سکوت
  • قصه شهر سکوت...
  • شخص ثالث
  • (( ای کاش سرنوشت اشتباه می نوشت ))
  • میعاد گاه عشق
  • یه کوچولو حرف
  • Adiabatic
  • آدمها رو عشقشون پا میذارن آدمها آدمو تنها میذارن
  • ناهه ودکتر ژیواگو
  • سوشیانت
  • تو مرام ما نه نفرین جایی داره نه دروغ
  • یادداشتهای پراکنده ای یک مهاجر
  • *::::: کی میدونه عشق یعنی چی :::::*
  • چرا کسی نمی زاره من چشاشو در آرم
  • e30(اسی)
  • من تو عشق(هفته آخر)
  • پالیز
  • بوالفضول الشعرا
  • لحظه های هستی ام
  • لحظه های ناب و حقیقی(موبایل و ارتباطات)
  • تپشی مجروه
  • سیاورشن
  • نشریه خصوصی مهدی جمالیان
  • پرستوی مهاجر
  • خنده بازار
  • مجموعه مقالات محمد افقری
  • دل سوخته
  • انجمن سینمای جوانان ایران
  • دختر پسرا
  • کد آهنگ برای وبلاگ
  • http://www.lirya.mihanblog.com/
  • زنجیر عشق
  • در آغوشم خواهی ماند
  • قرمـــــــــــــــــــــــــــــــز
  • نغمه
  • عا شق ترین عاشق
  • MAX PAYNE
  • سیاه نامه
  • گرگ بارون دیده
  • آهوی زیبای من
  • thinkandheart
  • چشمان افسون
  • ...بـا خـاطـرات خـمیـده
  • دختر سرزمین باران
  • آماتور ها خوشبختانه به بهشت نمی روند
  • عشق و حال ( نوشین گلم )
  • آنجلینا (عشق من)
  • حرفهای مانده در دل (هومن)
  • نسرین جونم
  • از همه چیز و همه کس
  • تنها ترین گناه
  • عشق صدای فاصله هاست
  • .:: قهرمان فراموش شده ::.

دسته‌ها

  • دل نوشته 112
  • بدون شرح 18

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • چهل سالگی...
  • زنها اینگونه میمیرند...
  • تقدیم به تمام پدران مهربون...
  • ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ...
  • .
  • ...
  • [ بدون عنوان ]
  • مادرها هر گز نمی میرند ...
  • سال نو مبارک ...
  • تنها سهم او...

بایگانی

  • خرداد 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • شهریور 1393 1
  • تیر 1393 1
  • خرداد 1393 1
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 2
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 2
  • آذر 1392 3
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 1
  • خرداد 1392 1
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 4
  • بهمن 1391 1
  • دی 1391 3
  • آذر 1391 1
  • آبان 1391 7
  • مهر 1391 3
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 8
  • تیر 1391 20
  • خرداد 1391 4
  • اردیبهشت 1391 2
  • فروردین 1391 3
  • اسفند 1390 2
  • بهمن 1390 11
  • دی 1390 10
  • آذر 1390 2
  • آبان 1390 4
  • مهر 1390 7
  • شهریور 1390 1
  • مرداد 1390 1
  • تیر 1390 1
  • خرداد 1390 3
  • فروردین 1390 1
  • دی 1389 5
  • مهر 1389 2
  • شهریور 1389 1
  • تیر 1389 1
  • خرداد 1389 1
  • اردیبهشت 1389 2
  • فروردین 1389 3
  • بهمن 1388 2
  • دی 1388 7
  • آذر 1388 6
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • شهریور 1388 4
  • مرداد 1388 6
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 2
  • اردیبهشت 1388 4
  • فروردین 1388 13
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 4
  • آبان 1387 5
  • مرداد 1387 4
  • خرداد 1387 5
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 1
  • اسفند 1386 1
  • بهمن 1386 2
  • دی 1386 7
  • آذر 1386 6
  • آبان 1386 16
  • مهر 1386 15
  • شهریور 1386 15
  • مرداد 1386 19
  • تیر 1386 5
  • خرداد 1386 3
  • اردیبهشت 1386 12
  • فروردین 1386 29
  • اسفند 1385 6
  • بهمن 1385 19
  • دی 1385 2
  • آذر 1385 26
  • آبان 1385 24
  • مهر 1385 28
  • شهریور 1385 57
  • مرداد 1385 56
  • تیر 1385 88
  • خرداد 1385 72
  • اردیبهشت 1385 60
  • فروردین 1385 97
  • اسفند 1384 71
  • بهمن 1384 80
  • دی 1384 57
  • آذر 1384 14
  • آبان 1384 14
  • مهر 1384 50
  • شهریور 1384 76
  • مرداد 1384 95
  • تیر 1384 54
  • خرداد 1384 87
  • اردیبهشت 1384 27
  • فروردین 1384 72
  • اسفند 1383 36
  • بهمن 1383 2

آمار : 876693 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • دوستت دارم.... یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 23:58
    نمی خوام دوباره برات ناله سر بدم... اما دوباره این قصه جدایی تکرار می شه... دلم برات تنگه... امیدم به اینه که بر می گردم... اما اگه بر نگشتم؟... دوست دارم... همین... . .. امشب دوباره آمدم تا قصه کوچه را دوباره تکرار کنم... و زیر یک سایبان تا نگاهت را دوباره با من قسمت کنی.. و دوباره شب بود و نگاهت چه معصومانه پر از...
  • مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 12:53
    ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد/ در دام مانده باشد صیاد رفته باشد آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله/ در خون نشسته باشم چو باد رفته باشد امشب صدای تیشه از بیستون نیامد / شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا/ صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد از آه دردناکی سازم خبر دلت را/ وقتی که کوه...
  • چه زود ... یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 12:46
    در انتهای روز که دروازه های غروب وا می شود به خلوت مغموم شامگاه آهنگ پای خسته ای از عمق دور دست آواز می دهد که روان شد کسی به راه چشمان من به کاوش نا آشنای خویش می جوید آن کسی که روان است سوی من اما به عمق این ره متروک مانده نیست غیر از خیال درهم و پر های هوی من گاهی فرو روم به خیالی که بی خیال از روی لحظه لحظه ی عمرم...
  • غم من یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 12:26
    دلم گرفته دلم گرفته دلم گرفته دلم گرفته دلم گرفته دلم گرفته دلم گرفته دلم گرفته کاش غم من توفان سهمگینی بود و من چون مرغ توفان خود را به چشم او می سپردم ولی افسوس که غم من چون جویبار صافی است که همچنان می رود و دل مرا چون برگ مرده ای همراه خود می برد. باغ بی برگی خنده اش خونیست اشک آمیز
  • پرنده ی کوچک قلبم یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 11:25
    وقتی قدم به کاشانه ی قلبم نهادی,ویرانه ی این قلب شکسته را امیدی تازه بخشیدی. وقتی طنین صدایت کاشانه ی قلبم را پر کرد,روزگار خاکستری و شبهای تاریک و خموش زندگی و لحظه های تلخ عمرمرا از یاد بردم. وقتی چشمانت را که به وسعت دریا بودو به پاکی وزلالی آب بود به من دوختی ولبهای زیبایت برایم سخن گفت, زندگی ام رنگ تازه ای به...
  • هیچکس نگرانم نبود و نیست یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 10:56
    هم جا برای این که بمانم نبود و نیست هم موقع سفر چمدانم نبود و نیست پشت سرم شب سفر آبی نریختند یعنی که هیچکس نگرانم نبود و نیست رفتم و سخت معتقدم عشق لقمه ایست که هیچ وقت قدر دهانم نبود و نیست گفتند آفتاب تو در پشت ابرهاست ابری به آسمان جهانم نبود و نیست انگار هیچ وقت به دنیا نبوده ام در هیچ جای شهر نشانم نبود و نیست...
  • قلب تو همان قلب یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 10:43
    می گویند شیشه ها احساس ندارند !!! اما وقتی روی شیشه بخار گرفته نوشتم دوستت دارم آرام گریست .... نمی دانم محبت را بـر چه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود. بـرچـه گلـی بـنویـسم که هـرگز پرپر نشـود. بـر چه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود. بـر چه آبـی بنویسم که هـرگز گل آلود نشود. بـر چه قلـبی بنویسم که هـرگز سـنگ نشود و...
  • کنار پنجره یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 00:17
    کنار پنجره بودم که آسمان بارید صدای مرگ برایم رهاترین دل بود هجوم خلوت شبهای سرد و مهتابی چقدر زندگیم بی تو سخت و مشکل بود *** کنار پنجره بودم هوا پر از غم بود ز قلب ثانیه ها بوی هوش می آمد تمام صورت شب خیس اشک بود ولی صدای گام غریبی به گوش می آمد *** کنار پنجره بودم غریبه ای آمد غریبه بود ولی چشمهای گرمی داشت به شیوه...
  • فریاد کن ... یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 00:08
    هرچه می خواهم غمت را دردلم پنهان کنم سینه می گوید که من تنگ آمدم فریادکن
  • اینم به خاطر تو جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 01:48
    سعی کن متین باشی ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۵۰۰ واریز کن به حساب
  • تو نیستی که ببینی جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 01:14
    تو نیستی که ببینی چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست چگونه جای تو در جان زندگی سبز است هنوز پنجره باز است تو از بلندی ایوان به باغ می نگری درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند تمام گنجشکان که درنبودن تو مرا به باد ملامت گرفته...
  • گنجشک عاشق جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 00:37
    پسر: دوست دارم پسر: چه قدر تو خوبی ! کاشکی تو رو برای همیشه داشته باشم . پسر: می خوامت برای همیشه دختر یه نیم نگاه پسر: چرا باور نداری دوست دارم ؟ دختر دلش می لرزه . نمی دونه باید چه کار کنه اما قلبش مثل قلب یه گنجشک که توی دستهای یه غریبه ست می تپه. اما بالاخره.... دختر می خنده. پسر قهقه می زنه. حالا دو تایی با هم می...
  • دور یا نزدیک..... جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 00:26
    دور یا نزدیک راهش می توانی خواند هرچه را آغاز و پایانی است حتی هرچه را آغاز و پایان نیست زندگی راهی است از به دنیا آمدن تامرگ شاید مرگ هم راهی است راهها را کوه ها و دره هایی هست اما هیچ نزهتگاه دشتی نیست هیچ رهرو را مجال سیر و گشتی نیست هیچ راه بازگشتی نیست بی کران تا بی کران امواج خاموش زمان جاری است زیر پای رهروان...
  • بی تو جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 00:21
    بی تو نه بوی خاک نجاتم داد نه شمارش ستاره ها تسکینم چرا صدایم کردی چرا؟ . . . در انتهای هر سفر در آیینه دار و ندار خویش را مرور می کنم این خاک تیره این زمین پایوش پای خسته ام این سقف کوتاه آسمان سرپوش چشم بسته ام اما خدای دل در آخرین سفر در آیینه به جز دوبیکرانه کران به جز زمین و آسمان چیزی نمانده است گم گشته ام ،...
  • احمد شاملو پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 17:03
    عشق خود فرداست ، خود همیشه است احمد شاملو حق با تو بود ای ستاره ی تنهایی شب های من ماه هیچ وقت نمی تواند عاشق خوبی باشد کسی که روزها جایش را با خورشید عوض میکند و می رود سمت دیگر، شاید عاشق خوبی نباشد اما من گمان می کنم میتواند معشوق همیشگی باشد همیشه کسی هست که آن بالا نشسته و ما را می بیند و توجه می کند به ما و چه...
  • لبخند بزن پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 01:07
  • فدا کردن جان برای معشوق یا گذشتن از معشوق چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 18:13
    زندگی برآیند لحظه ها و خاطرات تلخ و شیرین است و عمر ما همانند صفحات آلبومی است که چرخ گردون بودن یا نبودن ما را با آن ورق میزند. در این میان بهترین و ماندگارترین لحظه ها هنگامی است که با خدا بودن و با جمع بودن را تجربه کرده ایم. زندگی تلخ و شیرین است ، زندگی روزگاریست پر از اندوه و شادی… لحظات با تو بودن را هرگز از...
  • دوست واقعی چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 15:27
    همه آدمها یه دوست یه رفیق دارن و همیشه با اون هست شاید تا آخر عمرشون شاید هم نه ... ولی میدونن که همیشه یکی هست... ولی من ... به اندازه همه دلتنگی هام به اندازه همه تنهایی به اندازه همه عمرم دوست و رفیق دارم.. ولی میتونم به صراحت بگم که هیچکدومشون دوست نیستن چونکه همه اشون اگه با من هستن فقط بخاطر خودشونه بارها برام...
  • چرا زندگی ما تکراری است چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 14:24
    بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد مثل یک بیت ته قافیـــــه ها خواهم مــــــــرد تـــــو که رفتی همه ثانیه هـــا سایه شدنـــد سایه در سایه آن ثانیه ها خـــواهم مــــــرد شعله هــا بی تو زبـــی رنگی دریــــا گفـتند موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد گـــــم شدم در قـــدم دوری چشمان بهــــــار بی تو یک روز در این...
  • ستاره خاموش چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 13:51
    آری من آن ستاره ام، که فراموش گشته ام و بی طلوع گرم تو در زندگانیم خاموش گشته ام چی شد اون همه احساس اینو هرگز نمی دونم دیگه بسمه شکستن نمی خوام عاشق بمونم
  • کاش ! چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 02:38
    برای حرف های بزرگ تر از دهانم وقت ندارم. فقط این را می گویم که می دانم این اطراف راه فراری از رخوت و استیصال همیشگی هست که آن را ندیده ام. زیاده حرف نمی زنم. اما این را هم نا گفته نمی گذارم که برای محبت دلیل نیاز نیست. از پر حرفی متنفرم. اما یادم باشد٬ سکوت هم زبانی است که در آن اصوات رفته اند تعطیلات . کاش ...!
  • هیچ کس ... جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 02:36
    هیچ کس ویرانیم را حس نکرد وسعت تنهائیم را حس نکرد در میان خنده های تلخ من گریه پنهانیم راحس نکرد درهجوم لحظه های بی کسی درد بی کس ماندنم را حس نکرد آن که با آغاز من مانوس بود لحظه پایانیم را حس نکرد
  • اقلا قلاب بگیر.. جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 00:13
    پریشانم ... ویلان وسیلان در این کوچه و پس کوچه های بی انتهای تنهایی می چرخم. خدایا اطرافم زا شلوغ تر کرده ای اما هنوز تنهایی آزارم می دهد. این ها همه از وقتی شروع شد که به دنبالت گشتم. هر چه می گردم تنها تر می شود . نمی دانم شاید اشتباه می گردم. در فضایی عجیب بودم که حسی عجیب تر داشتم. همه جا ساکت شد. از این همه آدم...
  • نمی دونم ... جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 00:08
    اتفاقاتتی تو زندگیم افتاد که نمیشه هضمش کنم حتی نمیشه بفهمم یعنی چه و این یعنی هیچ همان هیچ که هیچ معنی ندارد باد زد مایل و از دامنه ی کوه گذشت باد زد مایل و از جنگل انبوه گذشت مرکز از حاشیه در حفره فرو ریخت ... شکست قالب از کوه به یک جنگل بی ریخت شکست باد بر گردن شاعر سرطان می آویخت کوه در حنجره اش جرعه ای از صبر...
  • برای خودم متأسفم...! جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 00:01
    امروز یاد گرفتم دیگه به کسی امیدوار نباشم امروز یاد گرفتم که امید به غیر از خدا چیز بیهوده‌ای است امروز یاد گرفتم که دیگر به کسی که لایق عشق ورزیدن نیست عشق نورزم امروز خیلی چیزها یاد گرفتم ... فقط از امید بیهوده‌ای که داشتم برای خودم متأسفم...!
  • نه مثل هر روز سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 02:14
    اگه بدونم که فردا هرگز نمیاد ، تا خود صبحی که قراره نیاد بیدار می مونم واسه جدا کردن همه ی خاطرات خوب و بدم ! همه ی بدی ها و زشتی ها رو میدم به قاصدکها تا بیارن برای تو ، تمام قشنگی ها و خوبی ها رو میذارم تو کوله پشتی خودم ! اگه بدونم که فردا هرگز نمیاد ، قول میدم ببخشمت ... تا شونه هات زیر اون کوله بار سنگینی که...
  • بیا غرور سکوت را بشکنیم سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 01:46
    هیچ فاصله نیست بین مان .... حائلی نیست میان نگاهمان .... از چشمانم می خوانی ، از چشمانت می خوانم .... بیا غرور سکوت را بشکنیم !
  • همه هستی من تویی ... دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1385 03:03
    شبی با خیال تو هم خونه شد دل نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل غمت سرد ووحشی به ویرونه می زد دلم با خیال تو خوش بود وپیمونه می زد... تا حالا شده چند قدمی عشقت باشی ونتونی ببینیش؟ تا حالا شده صدای قلبت به آسمون برسه ، ولی عشقت بگه : مگه من برات مهمم؟ تا حالا شده یه بغض راه گلوتو بگیره ونتونی بهش بگی همه هستی من تویی...
  • حس عاشقی ... دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1385 02:26
    نفس هایم به شماره افتاده اند وتیک تاک ساعت صدایی است عذاب آور. رفته ایی وای حقیقتی تلخ است وگنگ. جای خالیت بر پیکر سرد وناتوانم خودنمایی می کند. تنم با کوچک ترین تند باد مصیبت می لرزدومتلاشی می شود. بعد تو پشت وپناهی ندارم. جسم کوچک من آماج کینه ها وحسرت ها شد. چشمانم رنگی از غروب گرفته. در گاه چشمان همچون چشمانت...
  • آب رفته، به جوی باز نمی گردد! دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1385 01:56
    دیگه تموم شد همه چی تموم شد. تمام خاطره ها وگذشته ها دلم گرفته! حتی گریه هم نمی تونم بکنم.! تنهاش گذاشتم.رهاش گذاشتم تا خودش باشه. فکر می کردم پر پروازشو بستم! می خوام بذارم بره تا اوج... بره و از این زمین خاکی فقط نگاهش کنم. شاید از پایین بتونم براش دست تکون بدم. تنها شدم! نمی دونم شاید حالا حالا ها داغ باشم ونفهم چه...
  • 1609
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • صفحه 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 54