خیال ...



در خیالم پشت سرت آب ریختم

نه برای اینکه برگردی

تا پاک شود هرچه رد پای توست

از زندگی ام...


احضار روح

 
احضار روح مے شوم


در زمان حیات!


هرگاه که نامم جــــــــــــــــــــــــــاری مے شود


بر ذهن لبانــــــــــــــــــــــــــــت!

باز منم ...



باز منم ...


اینجا

تهی ،

خالی ،

تنها

با یک دل شکسته

باز تو نیستی

و من ...

شاید در باورت مرده باشم

از این سرزمین رها می شوم

تنها یک خاطر از من می ماند

چشم همیشه در انتظارم

در آغوش نگاهت ....









بدون شرح


وقتی با دوستانت دعوا می‌کنی تازه می‌فهمی آنها چقدر از اسرارت باخبرند.!!!