حقیقت دارد که تو می‌توانی با دست‌های من

     سه تار قلم مو را بنوازی و نُت‌های رنگ پریده را  فیروزه‌ای کنی

    ( باید بسیار زیسته باشی که این همه از آسمان آکنده‌ای)


    حقیقت دارد که من می توانم با شعر های تو

    با باران مشاعره کنم .. و بند نیایم

    ( باید بسیار گریسته باشم که این همه در واژه های تو غوطه‌ورم‌)


   
تا من بنفشه ها را  میان شب های زمستان قسمت کنم ،

   تو یک خوشه انگور به صدایت  تعارف کن

   خطی از شعرهایت را که بخوانی ،سال ، تحویل می شود

   (حقیقت دارد که در حضور تو بودن .. همیشه از نبودن زیبا تر است )

       


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد