خدایا خدایا ای توئی که با این روشنایی های خفیف ذهن مرا روشن
می کنی توئی که در وجودم آرزوی مبهم و ناشناخته ای رابرای رفتن
و دور شدن از اینجا بر میانگیزی اما شهامت و قدرت ان را به من
نمی دهی از تو اطاعت می کنم.خدایا هر کاری را که خواست خود توست با من بکن.
وقتیکه دست تو مرا میکشد
و بسوئی میبرد فکر و روح من از به خود پیچیدن و به تب و تاب افتادن چه فایده ای میبرد
سلام
وبلاگ زیبایی داری و نوشته هات قشنگه
تونستی به من سر بزن خوشحال میشم
موفق باشی