دلم گرفته است به وزن آفرینش

 
دلم به وزن آفرینش گرفته است ...
 
 حدیث جدایی یا نزدیکی نیست ... !
 
 قدر یکدیگر را نمی دانیم ...
 
در دنیایی کوچک هر یک به اندازه قلب خویش گرفتاریم ...
 
« از هیچ کس نمی پرسند چه هنگام می تواند خدانگهدار بگوید ...
 
از عادات انسانیش نمی پرسند ...
 
از خویشتنش نمی پرسند ... »
 
 کاشکی مثل روزهای عید هر روزمان را ..
 
هر لحظه مان را لبریز از عشق قناعت گونه صرف می کردیم ...
 
 و بین دلهایمان این همه گله دیوار نشده بود ...
 
کاشکی روزهای واپسین عاشقی فرصتهای غنیمتمان بود ...
 
 یکدیگر را می فریبیم ..
 
 دل خویش را یک بار هم که دریایی می کنیم طوفانی میشود !
 
 می خورد به صخره ها می تازد...
 
 ویران می کند ...
 
 چرا ما یاد نگرفته ایم قانون وفاداری را ....
 
چرا سخت شده است
 
 گذشت و گذشتن و دوست داشتن و دوست داشته شدن
 
 بی شائبه ... بی محابا ... بی پروا ...
 
 دلم گرفته است به وزن آفرینش
نظرات 5 + ارسال نظر
اوهام چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:15 ب.ظ http://ohaam.blogsky.com

موفق باشی...

ایتیرمه منی چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:48 ب.ظ http://ashrafi.blogsky.com

زیبا بود در تمام مراحل زندگی ات موفق باشی بیا پیشم

هدیه پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:35 ق.ظ http://thinkandheart.blogsky.com/

دیشب تمام ستاره های پشت پنجره را با دست خاموش کردم
وقتی
شنیدم ماه را به اتاقت برده ای
پیروز باشی. مرسی که سر زدی بازم بیا خوشحال میشم

دیانا پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ق.ظ http://justkhodam.blogsky.com

سلام
ممنون که وبلاگم اومدی
سال نو مبارک
سال خوبی داشته باشی
بهاری باشی

ali va azi پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 02:44 ق.ظ http://aliazi.blogsky.com

bloget kheili zibast :Xmakhsoosna ba oon ahange zibataresh:Xmovafagh bashi

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد