ماه هم میگرید...

آسمان بیدار است

وزمین خفته به آغوش زمان

چرخها میچرخند

روزها می آیند از پس شبهای بلند

چه کسی میداند

که چه تقدیری از آیینه ها می آید


من گمان می دارم که خداوند رحیم

از پی هر تصویر

که تجلی گر اصرار الهی ست

پیامی دارد

من وتو می دانیم کز پی هر تقدیر

حکمتی می آید

که نگاهی دارد به تکرار زمان

و چراغی دارد به آینده ای روشن

که خطاها نکنیم

من وفرسایش دل

تو وتصمیم و مکان

ما وتقدیر و زمان

چه شود آخر آوارگی افغان ها؟

 

عشق با ما نبود

یار همراه نبود

راه هموار نبود

من واو ما بودیم حیف او با ما نبود

من خودم بودم وتنهایی وشبهای بلند

او خودش بود وهمان عشقی که

حیف از ما نبود

یار با ما نبود

کاش او می دانست عشق ما راز نبود

درد ما ساز نبود

داستان راه نبود

راه آغاز نبود

عشق آزاد نبود

حیف آوار نبود

کاش میشد که تمام عالم را پر باران بکنم

اشک بر ابر بریزم گله از یار کنم

وای از این دشت مه آلود

وای از این وادی برهوت

درد درمان ندارد

عشق فریاد ندارد

ساز ما تار ندارد

تار ما...

آه ...

خسته ام از این دل

خسته از این همه عالم تا کی؟

آه از این راه دراز

آه از این سوز وگداز

مانده ام من گله از ماه کنم

گله از یار جفا کار کنم

یا که از چشم خطا کار کنم

یا که از این دل بیمار کنم

بهتر آنکه بنشینم به لب پنجره و

چشم بر راه کنم

گله از راه کنم

...

یار نبودی تو که غمخوار نبودی

همه شب بودی و از ما نبودی

 
 

می نویسم از درد

می نویسم از رنج

آه از سردی این شب

آه از هیزم خاموش

تا به کی غم مردم خوردن

تا به کی چشم به دلها دوختن

همه جا خاموشی ست

ساکنان عالم همگی آرامند

همگی در خوابند

همه جا غرق سکوت

همه جا غرق به خون

در میان فریاد چه کسی خواهد گفت

امنیت در همه جا حکم فرماست

چه کسی میداند در دل این شبها

که سکوت است ودلهامان آرام

کودکی می آید مردمی میمیرند

آیتی می آید مردمان می بینند لذا خاموشند

همگی خفته به آغوش سکوت

مردمان برخیزید

شهر ویران شد و خنیاگر ما رفت ز یاد

نان ما سنگ شد از این همه خشخاش چرا؟

شب نشین میگرید

مردمان میگریند

پشت آن ابر کبود ماه هم میگرید

 

نظرات 22 + ارسال نظر
نسرین یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:22 ق.ظ http://www.nasigoli.blogsky.com

سلام گلم! باشه سعی می کنم! تو هم مواظب خودت باش! من و با این قایق ببر! ببر اون بالا بالا ها! دوست دارم!

نسرین یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:05 ق.ظ http://www.nasigoli.blogsky.com

سلام گلم! ولی من قدر خودمو هیچ وقت ندونستم! می دونم که درست بشو هم نیستم! یا حق!

طلبه ی امروزی یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:07 ق.ظ http://talabeh.blogsky.com

سلام
ممنون که قدم رنجه کردین و به وب نوشته های ما یه سری زدین!
خبر خوبی دادین!همیشه خوش خبر باشین!
می خوام درباره ی دوستتون و علتش یه کم بیشتر بدونم!
اگه ایمیل بزنین فکر می کنم بهتر باشه!
منتظر ایمیلتون هستم!
موفق باشین...

علی یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:05 ق.ظ http://www.alibabaey.blogsky.com/

سلام
قایقی باید ساخت
و اگر جز این کنیم
در راه ماندگانیم
موفق باشی

شبلی یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:23 ق.ظ http://sheblie.blogfa.com

و بر آن
بادبانی از نور
خواهم افراخت
و به همراه تو
از وحشت شب
دور خواهم شد... دور!

ممنون از حضورت!

سیب یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ق.ظ http://sibhavij.blogsky.com/

وبلاگ قشنگی داری.
از این به بعد به خواننده هات منم اضافه شدم.
موفق باشی.

آلاد یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ب.ظ http://www.alad69.mihanblog.com

سلام بانو خوفی .... اینکه بازم آپ کردی کلی خوشحالم منم به روزم یه سر بزن خوش باشی بای

آرین یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:11 ب.ظ http://aryan20.blogfa.com

توی آسمون از یه ارتفاعی به بعد دیگه
هیچ ابری وجود نداره ، پس هر وقت آسمون
دلت ابری بود ، با ابرها نجنگ ، فقط اوج بگیر .

مرسی اومدی !
بازم اون طرفا بیا !!!

یاس یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:19 ب.ظ http://www.rangarang1385.blogsky.com

سلام عزیزم مرسی از این که به وب ما سر زدی
در ضمن با این موافقم قایقی باید ساخت دور باید شد از این شهر غریب

هومن یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:33 ب.ظ http://lopo.blogsky.com

باید انداخت به آب
دور باید شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند :)
پاینده باشی

حامد یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:12 ب.ظ http://khodekhodam.blogsky.com

سلام بانو
امیدوارم خوب و خوش باشی.مرسی اومدی پیش خودم.اومدم بگم: سوختن کار عاشقان است.هر لحظه جان از تن می رود.
والسلام

هدیه یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:54 ب.ظ

سلاااااااااااااام
من اووومدم همه برن کناااااااار !!!!!!!!!!

هدیه یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:55 ب.ظ http://thinkandheart.blogfa.com/

الام من اولماااااااااااااا!!!!
بی خیال این ۱۱ تا کامنت :دی
فقط خووووووووووودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

هدیه یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:56 ب.ظ http://thinkandheart.blogfa.com/

خوبی خانم؟؟؟
خوشی عزیزم؟؟؟
کجاااایی؟؟؟

هدیه یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:57 ب.ظ

آرزو؟؟؟
آرزو داری قایق بسازی ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
:چشمک

هدیه یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ب.ظ http://thinkandheart.blogfa.com/

:دی
من کشتی دوست دارماااااااااا!!!
(اگه واسه منه پس کشتیش کن) kidding :نیش

هدیه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ق.ظ


ساحل بهانه ای است تا هراز گاهی
بغض هایم را در خلوت آن،
در پناه صخره ها روی شن های نرم و در هیجان موج ها خالی کنم...
و بگویم دریا دوست داشتنی است
مانند مادرم و سخاوتمند همانند پدرم دریا هم چون من مجنون و شیدا ست ...
افسوس.... که نمی دانم او در فراق کی این همه ناله می کند
و سرش را به صخرها می کوبد آه و زاری می کند.
دریا را دوست دارم. زیرا هر گاه تو نیستی
.شانه اش پناهگاه اشک های من است .....
(چون تو عکس دریا بود منم اینو نبشتم :چشمک)
××××××××××××××××××××××××××××××××××

هدیه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 ق.ظ

دلم واست تنگ شده.......................
کجااااااااااااااااااااااااااایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هدیه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:07 ق.ظ http://thinkandheart.blogfa.com/

هر جا هستی خوش باشی :بغل

[ بدون نام ] دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:11 ق.ظ http://www.mtbinalud.blogsky.com

سلام بانو
ممنون ازینکه به وبلاگ ما هم سرزدید وممنون از شعر تان.
در ضمن وبلاگ جالبی داری .
موفق باشی .

هدیه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 ق.ظ

بوس
بغل
قلب

هدیه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ق.ظ http://thinkandheart.blogfa.com/

منتظرتم عزیزم
بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد